به سیمین بهبهانی و زنانِ ایرانزمین
که حرمتِ آزادی اند وُ خروشِ رهایی
رضا بی شتاب
فریاد که در واژه نفس می کشد هشدار!
در سینه نمیرد
هر «گام» وُ «نُتی» تنها
تنهاتر از آن صحراست
کَش جرأتِ پیمودن
آسان نشود پیدا
تلفیقِ صدا وُ دست
دیدار وُ دل وُ گفتار
پژواک برانگیزد
توفان پس از آن خیزد
طغیان به فلک ریزد
برخیز تو خنیاگر!
آوازِ دگر سر کن
رامشگرِ شعرست این
هان اخگرِ عشق اش بین
پیچیده و توفنده و شورنده به غوغا؛
از روزن و در برزن و زندان
بازگشت به سایت مدرسه فمینیستی
|