در همین بخش |
مقالات کمپین.... | |||
كمپين يك ميليون امضاء در كرمانشاه ؛ پر فراز و فرود اما پايدار / کاوه کرمانشاهی ![]() | ||||
تغییر برای برابری: سه ماه پس از آغاز به كار كمپين "يك ميليون امضاء برای تغيير قوانين تبعيض آميز" يكی از دوستان كرمانشاهی كه در تهران دانشجو بود و با فعالان كمپين ارتباط داشت پيشنهاد برگزاری كارگاه آموزشی كمپين در كرمانشاه را مطرح کرد.اين پيشنهاد مورد استقبال مجموعهی دوستان فعال در انجمن ژيار كرمانشاه قرار گرفت و مقدمات برگزاری اين كارگاه با حضور كنشگرانی از تهران در عرض يك ماه فراهم شد و در تاريخ هشتم دی ماه 85 نخستين كارگاه آموزشی كمپين يك ميليون امضاء در مناطق كردنشين كشور به همت انجمن ژيار و با حضور جمعی 30 نفره در شهر كرمانشاه برگزار شد. هر چند به اذعان آموزشگران با توجه به بحثهای صورت گرفته از سوی شركت كنندگان، كارگاه كرمانشاه از جمله تجربههای موفق برگزاری كارگاههای آموزشی كمپين در شهرهای مختلف كشور بود و اين انتظار میرفت تا در زمانی كوتاه كنشگران كرمانشاهی بتوانند ضمن سامان دادن فعاليتهایشان در شهر كرمانشاه با بالا بردن توانايیهای خود اقدام به برگزاری كارگاههای آموزشی در ديگر شهرهای استان کرده و زمينهی گسترش كمپين را در منطقه به وجود آورند، اما مجموعهی مسائل و مشكلات پيش آمده در جريان فعاليتهای اعضای كمپين در كرمانشاه باعث شد تا كمپين كرمانشاه از زمان آغاز به فعاليت خود تا كنون مسيری همراه با فراز و فرود بسيار را طی کنند. شايد نخستين ايرادی كه بتوان بر فعالان كمپين در كرمانشاه گرفت فعاليت در چارچوب يك انجمن به نام كمپين بود كه از همان آغاز با تشكيل كارگاه در دفتر انجمن ژيار صورت پذيرفت. اگر چه در اين ميان بيشترين ضربه را نه كمپين كرمانشاه كه انجمن مذكور خورد. تا آنجا كه فعاليتهای كمپينی اعضای ژيار در كنار ديگر فعاليتهای مدنی و حقوق بشریشان در قالب انجمن از ديد مسئولان مصداق "ورود به عرصهی سياست!" تعبير گرديد و منجر به لغو مجوز فعاليت ژيار از سوی سازمان ملی جوانان شد. هر چند بسيار غيرمنصفانه است اگر بخواهيم كمپين كرمانشاه را مقصر در انحلال ژيار بدانيم، زيرا كه ترويج گفتمان برابری خواهی اقوام و زنان همواره يكی از مهمترين برنامهها و اهداف اعضای انجمن بود، و ورود كمپين به كرمانشاه توانست شيوهای عملی و واقعی از تلاش برای رسيدن به يكی از اين اهداف يعنی فعاليت در حوزه زنان را پيش روی گروهی از اعضای انجمن كه ديگر به فعالان كمپين در كرمانشاه تبديل شده بودند قرار دهد. ولی اگر از همان ابتدا، يعنی برگزاری كارگاه، به شيوهی ديگر شهرهای كمپينی عمل میكرديم و به جای استفاده از فضا و امكانات يك انجمن رسمی، كارگاه و جلسات خود را در منازل شخصی يا فضاهای عمومی تشكيل میداديم و به گونهای در قالب انجمن به فعاليت كمپينی نمیپرداختيم كه ژيار به عنوان نمايندگی كمپين در كرمانشاه شناخته شود! میتوانستيم با ندادن بهانه به دست مسئولان برای انحلال انجمنی كه 5 سال با چنگ و دندان در حفظش كوشيده بوديم از تأثيرگذاری منفی و بازدارندهای كه فشارهای امنيتی وارده بر انجمن طی اين مدت و نهايتاً انحلال آن بر روند فعاليت كمپين در كرمانشاه داشت نيز جلوگيری كنيم. از جمله ايرادات ديگر بر فعالان كمپين كرمانشاه كه خود مسئوليتی بيش از ديگران در انجام آن بر عهده داشتم ، باز میگردد به تركيب شركت كنندگان د |
||||