در همین بخش |
مقالات کمپین.... | |||
«فمينيسم اورژانس» / گفتگوی عفت ماهباز با شهلا شفیق ![]() | ||||
10 فروردین 1386 : شهلا شفیق، نويسنده، پژوهشگر، در فرانسه زندگی می کند . فعاليت شغلی اش در زمينه ی پذيرش و ادغام مهاجران در فرانسه است. در کنار آن می نويسد و تاکنون سه جستار و يک مجموعه داستان به زبان فرانسه و دوجستار و دو مجموعه قصه به فارسی به چاپ داده است. در همراهی با جنبش فمينيستی در فرانسه و نيز با زنان ايرانی در خارج از کشور در حد توان مشارکت کرده است. درحال حاضر دو سال است که درگير جنگی فرساينده برای نوشتن و پايان بردن زمانی است . جستاری که از سالی پيش آغاز کرداست . شهلا شفیق از جمله سخنرانان سمینار زنان در فرانکفورت بود او از جمله کسانی بود که با شوق و اشتیاق از جنبش یک میلیون امضاء و حمایت از آن سخن می گفت همین سبب مصاحبه ایی شد که در زیر ملاحطه می کنید. عفت ماهباز: شهلای عزیز نطفه حرکت كمپين يك ميليون امضا از دل مبارزات زنان ایران در دهه اخیر، بیرون کشیده شده است. سر آغاز این حرکت پس از تجمع مسالمتآميز زنان در 22 خرداد سال 1385 دز میدان هفت تیر در اعتراض زنان به قوانین تبعيضآميز بسته شد. زنان از 8 شهریور این کار تاریخی بزرگ را شروع کردند. حرکت این بار باشیوه و روشی دیگر بود. زنان ایرانی همراهی توده وسیع زنان را برای پیشبرد اهداف انسانی شان برگزیدند برای این کار انها در گفتگویی نزدیک با زنان چهره به چهره و رو به رو ، خانه به خانه –شهربه شهرو روستا به روستا در می نوردند. در میادین و یا در وسایل نقلیه عمومی برای مردم از نقض قوانین حرف می زنند و اینکه آیا آنها با چنین قوانینی موافقت دارند و یا ..؟ در این حرکت دوساله زنان قصد جمع آوری یک میلیون امضا را دارند. این حرکت یک میلیون امضاء به کجا خواهد رسید و و توان ما در جمع آوری امضاء چقدر خواهد بود؟ امروز کسی به محک آن ننشسته، آنچه مهم است راستای حرکت زنان است که در جهت گسترش ارتباط هر چه وسیع تر با اقشار و گروههاي مختلف مردم و درجهت رشد و گسترش آگاهي و و سرانجام بیان خواسته هایشان برای تغییر قوانین است تداوم این حرکت بی شک رشد اندیشه را به دنبال دارد و نشان این امر است که اين جنبش حرکتی است در حال شدن. نظر شما در این زمینه چیست؟ شهلا شفيق :می دانيد که من از این جنبش با شوق حمایت می کنم. به گمان من اين حرکت نقطه عطفی ست در تاریخ مبارزاتی زنان در کشور ما در بيست و چند ساله اخير. به اين دلیل بسیار مشخص که برای اولین بار اين جنبش از بن بست بحث هایی بر سر اینکه آیا باید در این چارچوپ قانون اساسی بمانیم يا خير و غیره و غيره بيرون می جهد و با تکيه بر تجربه عملی و نظری اين سال ها راه خود را، با ارجاع به ارزش های برابری خواهانه، در روی آوری به گفت و گو با زنان و مردان و جلب آرای آنان جستجو می کند. این حرکت هوشمندانه حاصل خلاقيت زنانی ست که با در گذشتن از مرز های بسته هويتی می گويند ما مجبور نیستیم به عنوان انسان خود را در هيچ چهار چوب نابرابری محدود کنيم و در مقابل تبعيضات سر فرود آوريم ، بنابر این با تکيه به دستاوردهای بشری که در کنوانسيون های جهانی متبلور است و ايران امضا کننده آن است حقوق برابر خود را خواستار می شويم. اما وقتی به زمينه ی تاريخی اجتماعی به تصويب رسيدن اين کنوانسيون ها توجه می کنيم می بینیم که این اسناد در حقیقت حاصل مبارزات آزادی خواهانه و برابری طلبانه در سطح جهان هستند. می خواهم بگويم ربط تنگ |
||||