در همین بخش
|
بخش های پیشین سایت.... مهمان مدرسه.... | ||||||||||||||||||||||
مسأله ما، رفتن یا نرفتن احمدینژاد نیست / گفتوگو با مراد ثقفی 5 آذر 1387![]() | |||||||||||||||||||||||
<:voir_en_ligne:> : شهروند امروز رضا خجسته رحیمی: با مراد ثقفی در میانه روزهای شلوغ كاریاش قرار دیداری گذاشتیم. به دفتر شهروند آمد و هم گفتوگویی درباره انتخابات و وضعیت فعلی و وظیفه روشنفكران انجام دادیم و در حاشیه هم به گپ و گفتی دوستانه با او پرداختیم. هر دو قسمت برای ما جذاب بود و به گمان برای ثقفی هم چنین بود. ثقفی انتخابات ریاستجمهوری پیش رو را صحنه عمل و نه كنارهگیری میداند و حتی میگوید اصلاحات را باید با همین اصلاحطلبان موجود پیش برد. وقتی به او میگوییم كه آیا كارنامه اصلاحطلبان نقطه اتكایی دارد میگوید آنها سیاست حرفهای را بلد نبودند و شاید در دوره جدید یاد بگیرند. سوال اول را با وام گرفتن از صحبتهای آقای قاضیان در مصاحبه با شهروند مطرح میكنم. ایشان گفته بودند كه به نظر میرسد دیگر از اصلاحطلبان 76 كاری ساخته نیست، نظر شما درباره این دیدگاه چیست و گمان میكنید كه چرا این اتفاق برای اصلاحطلبان افتاده است؟ من میخواهم به صحبت آقای قاضیان ایراد بگیرم. به نظر من این گفته تنها برپایهای غیرسیاسی قابل درك است. افرادی كه بعد از پایان جنگ و آغاز دوران بازسازی حركتی اصلاحی را آغاز كردند، عمدتا كادرهای سیاسی نبودند. آنها عمدتا تعدادی روشنفكر بودند كه در آغاز درگیر یك جنبش فكری بودند و سپس به حوزههای اجتماعی و سیاسی وارد شدند و خودشان هم در این مجموعه فعالیت كردند لذا آنها كادرهای سیاسی نبودند. به این معنا اگر اكنون بخواهند از سیاست كناره بگیرند نباید از این كنره گیری یك الگوی جمعی ساخت. از افراد سیاسی این جمع هنوز هم انتظار میرود كه در این حوزه بمانند و كارساز باشند. معروف است كه میگویند سیاست از جمله كارها و فعالیتهایی است كه بازنشستگی ندارد. من حرف آقای قاضیان را اینگونه میفهمم كه ما یكسری افرادی بودیم كه در یك دوره وارد حوزه سیاست شدیم و در یك دوره هم خارج شدیم. اما افرادی مثل بهزاد نبوی، حجاریان یا تاجزاده هیچوقت عرصه سیاست را ترك نمیكنند و از این نوع سوالها هم برایشان مطرح نیست كه از ما كاری ساخته است یا نه. این افراد همواره در این حوزه تلاش میكنند و به نظر بنده خیلی هم خوب است كه به این تلاش ادامه میدهند. منظور ایشان این بود كه این گروه از اصلاحطلبان نتوانستند خود را با شرایط جدید وفق دهند و در تاكتیكها و راهبردهای سیاسی تحول لازم را پیدا نكردند. من موافق نیستم كه بحث را در این كلیت مطرح كنیم. فكر میكنم این نسل تجربهای كسب كرده است و هیچوقت برای كاربرد این تجربه دیر نیست مگر اینكه یك شخص ازنظر شخصی تشخیص بدهد كه تجربهاش را باید به شكلی دیگر و در جایی دیگر خرج كند. فكر میكنم كه اصلاحطلبان 76 بزرگترین تجربه سیاسی دموكراتیك خود را در دوره اصلاحات كسب كردند. این دوره به نظر من دوره بسیار مهمی از نظر تجربهاندوزی سیاسی است و اشتباه است اگر ما این جماعت را كنار بگذاریم و به دنبال افراد دیگری باشیم. در كشور ما چون زندگی سیاسی فعالی وجود ندارد، نمیتوان به راحتی افرادی را كنار بگذاریم و به دنبال افراد جدید با تجربههای جدید باشیم. بالاخره نسل اصلاحطلبان 76 در یك دوره تاثیرگذاری مثبتی در عرصه سیاست و اجتماع ایران داشتند اما این تجربه نتوانست تداوم یابد. مثلا بعد از انتخابات 84 شخص شما پیشنهادی مطرح |
|||||||||||||||||||||||