در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
عصر «پسا بنیادگرایی»، جنبش سبز و حضور گسترده زنان دکتر نیره توحیدی-14 مرداد 1388![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: در این روزها صدها هزار زن از اقشار و طبقات گوناگون و از سنین مختلف، البته اکثرا جوان و غالبا از طبقه متوسط، با پوشش های مختلف از حجاب سنتی اسلامی تا قیافه های مدرن سکولار، در صفوف میلیونی اعتراض به انتخابات برگزار شده و برای طلب حق رأی خود، در خیابان ها، حضور پیدا کرده اند. جالب تر این که برخلاف سی سال گذشته، این حضور میلیونی و مسالمت جویانه مردم این بار همراه با جداسازی جنسیتی نبود. زنان مانند قبل نه در صفوف جدا و نه در پشت صف مردان بلکه همدوش مردان و گاه در صفوف اول مبارزه حضور دارند و در این راه هزینه می پردازند. به نظر می رسد که خصایل جنبش دموکراسی خواهی کنونی از دوران بنیادگرایی فراتر رفته و ما به عصر پسابنیادگرایی وارد شده ایم یعنی دوره ای که دیگر دین فروشان نمی توانند دین را به ایدئولوژی و دکان سیاست تقلیل بدهند. در دوره ای قرار گرفته ایم که برخلاف انقلاب پوپولیستی 57، عنصر دموکراسی خواهی، حقوق شهروندی، اصول عدالت طلبی، ایستادگی در مقابل زن ستیزی و جنسیت گرایی، و درخواست برابری در حقوق و فرصت ها و منزلت برای همه شهروندان (به رغم تفاوت های جنسی، قومی، مذهبی و طبقاتی شان)، بخش های به هم پیوسته گفتمان پسا بنیادگرایی کنونی را در ایران تشکیل می دهند. این وضعیت اما یک شبه و به خودی خود اتفاق نیافتاده است. بیش از صد سال است که مبارزات حق طلبانه زنان ایران، از زمان جنبش مشروطیت و در فرآیندی پیچیده و پر افت و خیز ادامه داشته، حتا می شود عقب تر رفت و به 150 سال پیش یعنی زمانی که طاهره قره العین فریاد برابری خواهی و اصلاح دین و برقراری عدالت را سر داد تا همین امروز مبارزات زنان را شاهد بود: در جنبش مشروطه، در دوران پهلوی ها، در دوران جنبش ملی شدن صنعت نفت، در دوران انقلاب سال 1357، و در حال حاضر که همه شاهد حضور گسترده و شجاعانه زنان در جنبش دموکراسی خواهی کنونی هستیم، به طوری که اولین نماد مبارزات این دوره یک زن (ندا آقا سلطان) است. از منظر جامعه شناختی خصائل ندا آقا سلطان به خوبی نمایانگر موقعیت پسا بنیاد گرایی (post-fundamentalist) و پسا اسلام گرایی (Post-Islamist) جامعه ایران، یعنی غلبه عرفی گرایی و اعتقاد به دولت غیر دینی است که بسیاری از خصائل جنبش سبز را نیز باز تاب می دهد: نه تنها جنسیت ندا نمایانگر جنبه قوی نقش زنان در جنبش کنونی است، بلکه جوانی او واقعیت جمعییت جوان ایران (70 در صد زیر سی سال)، و نیز طبقه اجتماعی اش و ظاهر و شیوه پوشش او، دانشجو بودنش و اینکه (به قول مادرش) برای پاسخ به سوال های زمانه خود به رشته فلسفه و دین شناسی روی آورده و سپس به یادگیری موسیقی و هنر پرداخته بود، و اینکه در روز و ساعت تظاهرات و به هنگام اصابت گلوله به قلب اش، در کنار معلم موسیقی خود بوده است، و بالاخره اینکه به گروه سیاسی خاص و یا ایدئولوژی و مسلک خاصی وابسته نبوده است، همگی نشان می دهد که ندا آقا سلطان با یک انگیزه فرا ایدئولوژیک، فرا مذهبی و فرا مسلکی تنها برای مطالبه حقوق انسانی و حقوق شهروندی اش، به ویژه حق رأی و انتخابات آزاد و سالم و منصفانه به اعتراض بر خواسته بود، همگی بیانگر ابعادی است از سرشت مدنی، حقوق بشری و مطالبه محور جنبش سبز. می خواهم تاکید کنم که حضور گسترده زنان در جنبش فراایدئولوژیک کنونی از خود باوری و خود آگاهی جنسیتی بی سابقه ای ب |
|||||||||||||||||||||||