در همین بخش
|
اخبار.... | ||||||||||||||||||||||
پروين فهيمی، مادرسهراب اعرابی: اگر زندانیان را آزاد کنند از خون پسرم میگذرم 15 خرداد 1389![]() | |||||||||||||||||||||||
رادیو فردا: پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی یکی از کشته شدگان بعد از انتخابات سال گذشته، در مصاحبه با رادیو فردا گفت به شرطی از خون پسرش میگذرد که زندانیان سیاسی بدون قید و شرط آزاد شوند. وی با این حال گفت بعید میداند به این خواسته او از سوی دولت توجهی شود. رادیو فرداـ از قول شما نقل شده است که گفتهاید از خون پسرتان، سهراب، میگذرید، اگر زندانیان سیاسی آزاد شوند. پروین فهیمی: بله من این حرف را زدم و پایش هم میایستم. تمام زندانیان سیاسی بدون قید و شرط؛ همه آنهایی که این یک سال اخیر گرفتهاند؛ من حاضرم از خون فرزندم بگذرم ولی این بچههای مردم آزاد شوند و بروند سر زندگییشان. – شما در جایی گفتید که سهراب را به جرم صلحطلبی، عشق به آزادی از دست دادم. بگذارید فرزندان دیگر این سرزمین زنده بمانند و زندگی کنند. بله. چون سهراب عاشق صلح بود. عاشق عشق و دوستی بود. واقعا همیشه در صحبتهایش همین را می گفت. توی سن ۱۵ شانزده سالگی، اول دبیرستان که میخواست نامنویسی کند، آرزویش این بود: صلح و آزادی برای همه مردم ایران و همه مردم دنیا. – خانم فهیمی، تصور میکنید که به این خواست شما توجهی از سوی مسئولان جمهوری اسلامی بشود؟ بعید می دانم. چون ما را عددی نمیدانند. – الان ده روز مانده به سالگرد کشته شدن فرزندتان چه احساسی دارید و تحقیقات در پی یافتن مسئولان مرگ او به کجا رسیده است؟ به هیچ چیز. یک سال گذشته هیچ گونه پاسخگوی من نبودند. پاسخگوی مادران دیگر نبودند. اگر واقعا قوه قضائیه ما مستقل بود، اگر عادلانه بود لااقل بچههای ما را که این آدمهایی کشتند، قاتلان یکی از قاتلان معرفی میکردند. ولی هیچکدام. هیچکدام را معرفی نکردند. هیچکس هم پاسخگوی ما نیست. انگار ما اصلا انسان نیستیم. مادر نیستیم. سه مادر از آمریکا آمدند. من خیلی خوشحالم که اجازه دادند آمدند، بچههایشان را دیدند. ولی من بیست و شش روز دم اوین شبانه روز بودم. چرا به من دروغ گفتند؟ چرا؟ چطوری دلشان آمد به یک مادر دروغ بگویند؟ بگویند بچهات اینجاست ولی من آخر سر جنازه تحویل گرفتم. چه باید بگویم؟ چه میتوانم بگویم؟ توی این دنیا کسی نیست که جواب ما را بدهد. توی این مملکت کسی نیست که جواب مرا بدهد. – آیا مراسمی برای اولین سال کشته شدن فرزندتان در نظر گرفتید؟ میتوانید مراسمی برگزار کنید؟ من میگیرم. به هرحال. این حقم است. این حق قانونی من است که بچهام را کشته ند و من باید مراسم داشته باشم. مگر میشود که نداشته باشم؟ بیست و پنجم خرداد است. به گفته خودشان. این حرفی است که دادسرا به ما زده. میگویند بیست و پنجم کشته شده است. بر اثر خونریزی از بین رفته، چطوری از بین رفته؟ من هنوز بعد از یک سال هیچ چیز نمیدانم. هیچ چیز نمیدانم. کسی نمیآید بگوید که اصلا چطوری بچه تو را کشتیم. توی این مملکت هیچکس پاسخگوی من نبوده است تا حالا. من این همه نامه دادهام برای تمام مسئولان نظام. نه مجلس جواب داده نه قوه قضائیه جواب داده است. هیچ جا، هیچ جا، نه کمیسیون امنیت ملی ن |
|||||||||||||||||||||||