در همین بخش
|
اخبار.... | ||||||||||||||||||||||
“آزاده در بند” اعظم ویسمه / مریم شربتدارقدس 4 تیر 1389![]() | |||||||||||||||||||||||
کلمه: نامه مریم شربتدارقدس به اعظم ویسمه،روزنامه نگار که به تازگی بازداشت شده است را در زیر می خوانید: اعظم عزیز ! روزها از دستگیریت گذشته و همچنان در انتظار خبری از سوی تو هستیم. خدا را شکر که همین نیز پیامی است از سوی او که می گذرد و زود نیز می گذرد، چه بر من و تو که ستم ها کشیدیم و بی هیچ گناهی تاوان هایی گزاف پرداختیم ، و چه بر آنها که پروندۀ اعمال خود را با این ظلم ها و جنایات ، سیاه تر و سنگین تر کردند، ای کاش با این گذران سریع روزگار، نزدیک شدنشان را به روز حساب دریابند . از اندیشیدن به آنچه که در سال گذشته رخ داده و هنوز هم برخی به ادامۀ آن مصرند، قلبم سخت اندوهناک می شود . اعظم جان ! تا چندی قبل می پنداشتم خداوند دو فرزند به من عطا کرده و شکرگزارش بودم و امروز می فهمم که باید بیش از پیش او را سپاس گویم که همۀ فرزندان مرا که در این مرز و بوم می زیند به من شناساند ، فرزندانی که در عین شادی از داشتنشان ، نگرانی و غصۀ رنج هایشان بر اندوهم افزوده و لحظه ای خواب بی دغدغه را از من سلب کرده است ، و گویی روزی هفتاد مرتبه سورۀ حمد خواندنم عادت شده است برای تو و تمام کسانی که باید خود را برای بازجوئی ها آماده کنند با این امید که بالاخره می رسد آن روزی که همه باید در شرایط کاملأ مساوی در برابر قادر متعال ، بایستیم و پاسخگو باشیم . خدایا تا کدامین زمان باید شاهد دستگیری ها و ضرب و جرح ها باشیم و با کدامین زبان به نسل پس از خودمان و نسل هایی که در آینده قضاوت خواهند کرد ، بگوئیم انقلابی که امام خمینی عزیز ، پرچمدارش بود و یارانی که دلسوزانه همراهش بودند و هستند، خیلی زیباتر از این چهره ایست که می بینند ؟ اعظم جان ، دخترم ! در این شب عزیز و ماه گرامی رجب سوگند یاد می کنم و خدا را گواه می گیرم که برخی رفتارها و خشونت های جاری که بنام اسلام و حفظ جمهوری اسلامی انجام می شود ، هیچ ارتباطی با اسلام و مسلمانی ندارد. دلبندم، اعظم جان ! ما همگی در پیشگاه خدا روسفیدیم که قدمی بر خلاف مصالح دین و نظاممان برنداشتیم و یقین دارم آنان که در این یک سال ، ما را به بند کشیده اند نیز این را نیک می دانند و در ضمیر ناخودآگاهشان بدنبال دلایلی برای توجیه رفتارشان هستند و نمی یاب |
|||||||||||||||||||||||