در همین بخش
|
کلوپ نسوان.... | ||||||||||||||||||||||
دکتر شهلا اعزازی-27 آذر 1389
![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: سهم زنان در حفظ و بازتولید نظام مردسالار یکی از مباحث بسیار مهمی است که در مورد تداوم ساختار مردسالارانه در جامعه، مطرح است. نقش زنان در بازآفرینی این نظام کهن از طریق شیوه های تربیتی آنان در رابطه با دختران و پسران خود می باشد . مادران که مسئولیت جامعه پذیری فرزندان را بر عهده دارند از همان ابتدای زندگی نوزادان تفاوت میان دختر و پسر را به آنان اموزش می دهند . در سنین بالاتر این مادران هستند که مطابق هنجارهای پدرـ شوهر خانواده، و هنجار های مردسالارانه جامعه خود عمل کرده و دختران شان را نیز وادار به عمل می کنند. همچنین در مرحله ای دیگر از زندگی در نقش مادرشوهر نیز بار دیگر نظارت بر عروس را اعمال می کنند . چگونگی توزیع قدرت در خانواده توزيع قدرت در خانواده كه نمايشگر موقعيت افراد در سلسله مراتب خانوادگي است موضوعي مهم در روابط خانوادگي به شمار می آید، و در این مورد بررسی های زیادی انجام گرفته است. افراد صاحب قدرت در خانواده که به یکی از منابع قدرت دسترسی دارند امکان نظارت بر دیگران را نیز دارا می باشند . فرد قدرتمند قادر است که در مواردی که تصمیم گیری های مهمی در خانواده رخ می دهد با اتکا به منابع قدرت در دسترس، بر روند اتخاذ تصمیم نهایی تاثیر گذاشته و دیگری را وادار به قبول تصمیم گیری خود نماید . " ( هيندس ،1380 ) معمولا از سه راهکار تاثیرگذاری بر تصمیم گیری نام برده می شود . اعمال قدرت مي تواند از طريق به كارگيري زور ، تهديد و يا مجاب سازي صورت گيرد . این نوع اعمال قدرت در زمان تصمیم گیری های مهم رخ می دهد . اما با نگاهی به ساختار جامعه متوجه می شویم که اعمال قدرت در موارد عدم تصمیم گیری نیز وجود دارد .فرد قدرتمند از امکانات خود استفاده می کند و برخی از مقولات مهم را – بر اساس امکانات قانونی و یا آداب و رسوم جامعه – اصلا به تصمیم گیری وقعی نمی گذارد و در نتیجه، دیگری امکان طرح نقطه نظرات خود را نخواهد داشت . نوع دیگری از اعمال قدرت نیز وجود دارد که «قدرت پنهان» نامیده می شود و افراد فرودست به دلیل عدم امکانات برای ایجاد تغییرات در زندگی دشوارشان، روابط نامتعادل موجود را اجتناب ناپذیر در نظر گرفته و با استفاده از واژگانی مانند قسمت و سرنوشت حتی از گله و شکایت نیز خودداری می ورزند. ( لوكس ،1375) قدرت را نمي توان به معناي داشتن يا نداشتن ( برد و باخت ) در نظر گرفت . اين چنين برداشتي به غلو و اغراق در قدرت فرد قدرتمند مي انجامد و باعث ناديده گرفتن نقاط "ضعف " |
|||||||||||||||||||||||