در همین بخش
|
مشق هفته.... | ||||||||||||||||||||||
مددکاری اجتماعی: میراث ستاره فرمانفرماییان / آزاده دواچی 29 دی 1389![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: به هزار و یک دلیل سیاسی و تاریخی، برای فعالان و پژوهشگران جنبش زنان ـ بهویژه در جوامع توسعهنیافته ـ بهندرت پیش میآید که برای شنیدن سخنها و تجربههای ناب زنان بزرگ کشورشان، فرصتی نصیبشان گردد تا از پرتوی فرصتهایی از این دست، بتوانند از این زنان پیشکسوت (که خوشبختانه هنوز در قید حیاتاند)، بهره ببرند و معرفت خود را غنیتر سازند. با همه این موانع تاریخی اما یاران و اعضای مدرسه فمینیستی از نیمه سال 1386 که فعالیت خود را آغاز کردند همواره مترصد چنین فرصتهایی بودهاند تا از برکت تجربه و گنجینهی سخن چهرههای تابناک حنبش زنان، خود و مدرسهشان را پُربارتر سازند. پیرو این فرصتشناسی و ضرورت کسب تجربه است که امروز به مناسبت 90 سالگی پرشکوه بانوی مددکاری ایران، ستاره فرمانفرماییان سعی کرده ایم گوشه و کنار تلاش های این بانوی فرهیخته را در حدی محدود و به اندازه وسع و امکانات مان بازکاوی کنیم. ستاره فرمانفرمائیان به سال 1299 خورشیدی در شیراز و در خانوادهای گسترده و از اشراف قاجاریه، متولد شد. مادرش معصومه و پدرش عبدالحسین میرزا فرمانفرما دارای هشت زن و بیش از 30 فرزند بود. ستاره تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی خود را در مدرسه آمریکایی در تهران به پایان برد و سپس برای ادامه تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی به آمریکا سفر کرد. پس از 10 سال اقامت در آمریکا، به ایران بازگشت و مدرسه مددکاری اجتماعی را به منظور تربیت مددکارها، تأسیس کرد. در سال 1345، با توجه به موفقیت مدرسه مددکاری اجتماعیاش در تهران، توانست بودجه تأسیس و راهاندازی اولین مرکز رفاه اجتماعی را نیز فراهم آورد و پس از آن، تعداد قابلملاحظهای از این مراکز در نقاط مختلف کشور تاسیس شدند. وی همچنین دارای آثار و تألیفات متعدد است که در میان این آثار، کتاب «دختری از ایران» شرح حال زندگی و خاطرات او است که توسط «مریم اعلایی» از انگلیسی به فارسی برگردانده شد و به سال 1383 در ایران به چاپ رسید. آزاده دواچی: خانم فرمانفرمائیان خیلی کنجکاوم بدانم چه شد که شما اساساَ تصمیم گرفتید به عنوان یکی از اولین زنان ایرانی برای تحصیل به خارج از کشور ـ به ایالات متحد آمریکا ـ سفر کنید؟ واقعاَ چه انگیزهی نیرومندی باعث ایجاد این تصمیم سرنوشتساز و عملی کردن آن در شرایط دشوار آن زمان، شد؟ ستاره فرمانفرمائیان: خوب راستش یکی از دلایل عملی کردن آن تصمیم در آن روزگار این بود که من میدیدم که در کشورم ایران هنوز امکانات و مراکز و جاهایی که زنان بتوانند ادامه تحصیل بدهند و تربیت شوند وجود ندارد. یعنی مدرسه ابتدایی و دبیرستان را میرفتی اما بعد هیچ جای آموزشی برای تدریس این رشته به زنان نبود. در واقع آن زمان اغلب مردم عقیده نداشتند که لازم است زنان به کسب علم و دانش بپردازند. برای همین من تصمیم گرفتم که برای ادامه تحصیل در رشته مورد علاقهام، از ایران به آمریکا بروم. چون در آن زمان هنوز دید سنتی نسبت به زن، غلبه داشت و در نتیجه به این عقیده نداشتند که زنان باید |
|||||||||||||||||||||||