در همین بخش
|
کافه مونث.... | ||||||||||||||||||||||
خشونت علیه زنان فراتر از قانون و حاکمیت نرگس توسلیان-14 دی 1391![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: «فیلم اول مستندی است به نام “زنان قربانی خشونت در جامعه را فراموش نکنیم” ساخته عالیه مطلب زاده و فریده غائب، دو کارگردان مقیم ایران. این مستند، راجع به کمپین علیه اسیدپاشی در ایران است که در حمایت از «معصومه عطایی» شکل گرفته است...»، این اشاره نرگس توسلیان به موضوع مستندی درباره خشونت بر زنان است که توسط دو فعال جنبش زنان در ایران ساخته شده و در این مقاله، به همراه مستندی دیگر، «در میان ناکجا آباد»، مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله نرگس توسلیان در ویژه نامه مدرسه به مناسبت «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان»، منتشر می شود که در ادامه می خوانید: به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان ۲۵ نوامبر، مصادف با چهارم آذر، به عنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نام گذاری شده است. خشونت علیه زنان را می توان به دو بخش خشونت علیه زنان از طرف اجتماع و خشونت از طریق قوانین و نظام سیاسی حاکم بر جامعه، طبقه بندی کرد. خشونت علیه زنان از منظر قانون، می تواند به شکل قوانین و مجازات های غیر انسانی و خشن از قبیل: شلاق و سنگسار، و یا در شکل قوانین تبعیض آمیز از قبیل تفاوت در دیه زن و مرد و یا تعدد زوجات، و... باشد. منظور از خشونت از سوی اجتماع آن است که زنان به مناسبت جنسیت خویش مورد ستم قرار گرفته و یا حتی در برخی از موارد، با وجود آن که قربانی یک جرم هستند، به جای حمایت، مورد شماتت و تحقیر قرار گیرند. مانند مورد تجاوز جنسی به زنان که در بسیاری از موارد، قربانی، نه تنها حمایت نمی شود بلکه به خاطر نوع پوشش و تحریک غرایز فرد متجاوز، مورد انواع سرزنش و شماتت نیز قرار می گیرد. با این مقدمه و به مناسبت سالروز چهارم آذر «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان»، نگاهی می اندازم به دو فیلم مستند که هر یک به نوعی به مساله خشونت علیه زنان پرداخته اند. فیلم اول مستندی است به نام «زنان قربانی خشونت در جامعه را فراموش نکنیم» ساخته عالیه مطلب زاده و فریده غائب، دو کارگردان مقیم ایران. این مستند، راجع به کمپین علیه اسید پاشی در ایران است که در حمایت از «معصومه عطایی» شکل گرفته است. آمنه بهرامی را همه می شناسیم. همان دختری که به خاطر آن که به تقاضای ازدواج مجید جواب منفی داده بود، بهای سنگینی پرداخت. بهایی که به قیمت از دست دادن دو چشم و زیبایی اش تمام شد. آمنه بعد از هفت سال دوندگی توانست حکم قصاص را برای قاتل چشمانش بگیرد ولی درست در آخرین لحظه، از قصاص چشم پوشی کرد. آمنه بعد ها اعلام کرد که از ابتدا هم هیچ گاه، قصد اجرای حکم قصاص را نداشته و هدفش از پیگیری پرونده، تنها این بوده است که به کسانی که دست به اسیدپاشی میزنند بفهماند که چه مجازاتی میتواند در انتظارشان باشد. افسوس که مجید ها و آمنه ها باز هم تکرار شدند. معصومه عطایی، از دیگر قربانیان اخیر اسید پاشی است. معصومه شش سال پیش به عقد مردی درآمده و بعد از دو سال از وی صاحب پسری به نام آرین میشود. شوهر معصومه اما از همان سالهای اول ازدواج، وی را مرتب کتک زده تا آن جا که دیگر معصومه نمیتواند وی را تحمل کرده و از دادگاه تقاضای طلاق میکند. البته بهای این طلاق برای معصومه، بعد ها چند قطره اسید میشود بر روی صورت و چشمانش آن هم به دست پدر شوهرش. پدر ش |
|||||||||||||||||||||||