در همین بخش
|
کافه مونث.... | ||||||||||||||||||||||
تفاوت های جنسیتی در آثار مرتضی کاتوزیان، نقاش واقعگرای ایرانی شیرین کریمی-25 اسفند 1392![]() |
![]() |
||||||||||||||||||||||
مدرسه فمینیستی: اگر بخواهید سنتی را که پشت سر ما زنان است با نقاشی به شما نشان بدهم آثار استاد مرتضی کاتوزیان نقاش پرآوازه و واقعگرای ایران را نشان خواهم داد. به این آثار نگاه کنیم: در اثر «بن بست» مردی را می بینیم که روی کتابی قفلشده نشسته و سر در گریبان فرو برده است، مردی که از واقعهای، احتمالاً مربوط به نوشتن، خواندن و تفکر، غمگین است. آیا یک زن نمی توانست در جای مرد بنشیند و پیام صاحب اثر را به مخاطب برساند؟ بن بست. (1360) در اثر دیگری از کاتوزیان به نام «سقوط» مردی لبهي پرتگاهی نشسته و در آستانه سقوط است، ترس و نگرانی در چهره او دیده نمی شود و حتی در آستانه سقوط هم چهره مرد متفکر نشان داده شده است. سقوط. (1364) در تابلوی «آژیر خطر» که یادی است از آژیر خطر حمله هوایی، زنی تصویر شده است که دو کودک را روی شانه های خود حمل میکند. زن پشت به تصویر طراحی شده است و تاکید بر شانههای حمایتگر، مادرانه و پرستار زن دارد. چهره های کودکان غمگین و ترس خورده و نیازمند مراقبت، تصویر شده است، مراقبتی که باید از جانب یک زن صورت بگیرد. آژیر خطر. (1359) در تابلوی «بحران» مردي تصویر شده است با جملهای تأمل برانگیز در زیر اثر با این مضمون که «دست های پیکرهای همدیگر را میبلعند و منشأ نابودی خویش اند.» آیا فقط مردان دچار بحران می شوند؟ چرا برای بحران، سقوط و بن بست یک زن، نقاشی نمی شود؟ چرا برای نمایش دشواریهای ذهن و پیچیدگیهای مراحل زندگی انسان، یک زن نقاشی نمیشود؟ آیا زنان دارای اذهان متوسط و سطحی و سادهای هستند که کمتر دچار این نوع احوال می شوند؟ آیا تحمل این حالات آنقدر سنگین است که فقط اندام مردانه، چشم های مردانه، دست های مردانه و فکر مردانه از پس آن بر میآید؟ در اثر «تعطیلات تابستانی» پسران شطرنج بازی میکنند و دختر فقط تماشاچی است. شطرنج یک بازی فکری است که نیاز به هوش، تمرکز، پیشبینی و برنامهریزی دارد. چرا به جای دو پسربچه، دو دختربچه در حال بازی شطرنج نیستند؟ یا چرا حداقل به جای دختر در جایگاه تماشاچی یک پسربچهي دیگر نقاشی نشده است؟ آیا نقش منفعل را باید در تعطیلات تابستانی . (1370) در اثر «پذیرایی ساده» دو زن تصویر شدهاند. اين دو در فضایی زنانه و ساده و صمیمی، سر به زیر و مهربان تصویر شده اند. در پرترههایی که مرتضی کاتوزیان از مردان کشیده است مثل پرترههای پیرمرد و چای، پرتره دکتر محمد مصدق و استاد علی اکبر صنعتی و دکتر ناصر کاتوزیان و پرترهي شهریار، همهي مردان موفق با چهرههایي متفکر، با اعتماد به نفس، لبخند بر لب، امیدوار و قوی ترسیم شده اند. پذیرائی ساده. (1370) در تابلوی «نامه»، زنی منتظر و غمگین در کنار کودکش ترسیم شده است. در تابلوی «آدمهای توخالی» مردانی بی سر نقاشی شدهاند: اگر ذهنی تو خالی باشد مرد است، مردی که نتواند فکر کند تو خالی است پس این تو خالیها توانایی فکر کردن دارند و چون از آن استفاده نمیکنند تبدیل به آدم های تو خالی با لباس های اتوکشیده شدهاند. هشدار توخالی شدن ذهن برای مردان است. آدمهای تو خالی. (1355) در برخی از آثار کاتوزیان با دو فضای کاملا مجزا روبرو می شویم: ف |
|||||||||||||||||||||||