فروغ فرخزاد: شارح قرون وسطی به امید رنسانس

۱ min read

بنفشه حجازی-8 دی 1389

مدرسه فمینیستی: این منظومه، عصاره وچکیده تعداد قابل توجهی از اشعار فروغ بعد از “تولدی دیگر” است . اگر چه او به خاطر بی پروایی اش در ابراز زنانگی، نزد عوام اشتهاردارد، اما زنی است که بدون انکار زنانگی و نیازهای یک زن، بدون در گذشتن از خواهش‌های انسانی – زنانه خود، مطالباتی دیگر نیزبرای جامعه دارد. او شاعری است پیش تر از زمان خود و درک نشده. شارح قرون وسطی به امید رنسانس.


فروغ ،شاعر زیستن است اگر چه کیف مرگ بر دوش ،کوتاه زیسته است . او به گفته خودش در شعر “دیدار در شب” آن قدر مرده است که هیچ چیز مرگ او را دیگر ثابت نمی کند . او بدین خاطر سعی کرده زندگی کند . بارها مرده است اما کامل زیسته است ؛بی دروغ وبی نقاب زیسته است و از این روست که دوستش می دارم چرا که بی نقاب بودن یعنی عریانی و ما هیچگاه چون اوتوان عریان زیستن نداشته ایم؛ ما پوشیده ایم ؛حجاب اندر حجاب اندر حجابیم.

برای دستیابی بهتر به این منظومه (که انتخابش از بین اشعار مورد علاقه ام چندان راحت نبود. مروارید ،چاپ ششم ،1363)آن را به 36 بخش تقسیم کرده ام بااین اعتماد که فرم نوشتن آن همان شکل مورد نظر فروغ است.

برای حذف گیومه هایی که مبین استفاده از کلمات و ترکیبات و جملات شاعر است واجتناب از دوباره نویسی شعر درابتدای هر مبحث ،بخش مورد بررسی درج شده است.

◀️  تکرار می کنند

◀️

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours