در روزهای بهمن ماه شاهد یکی دیگر از کارگاه های آموزشی زنان در یزد با حضور ملوک عزیززاده فعال اجتماعی در تهران بودیم. طبق روال هر جلسه ابتدا اعضا اخبار هفتگی را مورد بررسی قرار داده و سپس کارگاه با مبحث کار خانگی شروع به کار کرد و در ادامه به صورت اجمالی به مهارت های زندگی پرداخته شد.
این درحالی است که از مدتی پیش، ما جمعی از زنان یزدی، با دغدغه های مشترک بر آن شدیم تا گرد هم آییم و محفلی باشیم برای آنان که خسته از تبعیضات قانون در پی جایی برای فریادهایشان هستند.
حساسیت جنسیتی در یزد بسیار کم است و بنابراین افراد تمایل چندانی به فعالیت در حوزه زنان ندارند. در واقع تعداد کمی را می توان یافت که دغدغه آنها مسائل زنان باشد. این در حالی است که طبق گزارش های آماری خشونت خانگی، کودک آزاری، و پدیده فرار دختران در این شهر بالا است.
در گزارش زهرا شاه شوازی از خانه سلامت یزد [1]آمده است که در مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی یزد سال ۸۵ تعداد ۱۱۱ نفر زن و دختر آسیب دیده و در معرض آسیب پذیرش شده اند که به لحاظ ترکیب سنی ۳۲ درصد آنها در فاصله سنی ۳۰- ۲۵ سال، ۲۵ درصد در فاصله سنی ۲۴- ۱۹ سال، هشت درصد در فاصله سنی ۱۸- ۱۳ سال و ۳۷ درصد در سنین ۳۱ سال به بالا قرار دارند. ۵۹ درصد این زنان خانه دار و دارای سطح سواد ابتدایی هستند. تحصیلات ۳۰ درصد این زنان و دختران در سطح راهنمایی و دبیرستان و ۲۴ درصد در سطح دیپلم است. همچنین ۱۱ درصد پذیرش شدگان محصل هستند. رضوان ۲۷ ساله یکی از زنان خانه سلامت یزد است. او که تاکنون چندین بار از خانه فرار کرده است، علت فرارش را اختلاف شدید با والدین می داند و می گوید؛ «در خانه مدام از سوی پدر و برادرم تنبیه بدنی می شدم.همیشه ترس از کتک خوردن داشتم برای همین از خانه فرار می کردم.» او که در حال حاضر متاهل است پنج سال پیش با همسرش آشنا شده و ازدواج می کند؛ «فکر می کردم با ازدواج مشکلاتم حل می شود و می توانم در آرامش زندگی کنم اما با همسرم هم اختلاف پیدا کردم. او مرا کتک می زد دیگر نمی توانستم تحمل کنم چند بار از خانه فرار کردم. جایی نداشتم که بروم تا اینکه توسط نیروی انتظامی به اینجا آمدم.» بسیاری از این دختران در خانواده هایی زیسته اند که شرایط متعادلی نداشته و با آسیب های مختلف اجتماعی و اقتصادی از قبیل خشونت، اعتیاد، فقر، روبه رو بوده اند. آنها بیشتر از محیطی می گریزند که از کمترین احساس امنیت روانی در آن برخوردار نیستند.
بنابراین وجود مسائلی که در یزد در زمینه زنان و دختران جوان وجود دارد و از طرف دیگر فقدان کنشگر فعال در این زمینه ما را بر آن داشت تا در محفل کوچک خودمان، گامی کوچک اما موثر در ارتباط با فهم و درک مسائل زنان و ترویج آن برداریم. ابتدا گره های موجود را با مطالعه و آموختن تجربه از کسانی که فعالیت داشته اند بگشاییم. به همین منظور به مطالعه و برگزاری کارگاه روی آوردیم.
تیم مطالعاتی ما، کار خود رابه طور جدی از تابستان 86 با هدف بالابردن سطح ارتقاء و آگاهی زنان و همچنین جلب حساسیت آنان نسبت به موقعیت فرودست خود درجامعه آغاز کرد. این گروه برنامه هفتگی خود را با نقد فیلم و کتاب و مرور اخبار و برگزاری کارگاه های آموزشی پیش می برد. تاکنون کارگاه جنسیت و کلیشه ها ی جنسیتی برگزار و هم اکنون درتدارک برگزاری کارگاه خشونت علیه زنان است.
لازم به ذکر است شرکت کنندگان در این کارگاه اکثرا از اقشار مختلف زنان از جمله دانشجویان و معلمان و… هستند. دلیل برگزاری این کارگاه، پنهان بودن و جدی بودن مسئله خشونت خانگی در استان یزد است که چند تحقیق دانشگاهی نیز به این موضوع اذعان دارد.
برای اطلاع رسانی درباره لایحه حمایت از خانواده، نشستی هر چند کوچک، با حضور فریده ماشینی، به نقد این لایحه و همچنین سهمیه بندی جنسیتی برای اولین بار در یزد پرداخته شد. همچنین در جلسه ای با حضور نازنین کیانی فر به بررسی حرکت و فعالیت های زنان من جمله کمپین یک میلیون امضا پرداخته شد و نیز مشکلات و مسائل زنان از دیدگاه قانونی مورد بحث قرار گرفت.
همچنین برگزاری یک کارگاه آموزشی در زمینه شروط ضمن عقد و برگزاری جلسات بررسی نقش زنان در تاریخ مشروطه از برنامه های پایانی سال 86 این گروه است.
+ There are no comments
Add yours