شفاف : آماری رسمی در دست نیست. آماری از رشد فحشا یا برقراری رابطه ای که یک سوی پنهانی دارد. در لابه لای اخبار فقط نامی از زنان و دختران فراری دیده می شود که سنین متغیر آنها بالا و پایین شدن برقراری روابط پنهانی دو جنس مخالف را بازگو می کنند.
در شرایطی که مسولان و جامعه شناسان کشور نگران روابط پنهانی دختران و پسران جوان هستند و گزارش هایی نیز از آمار کاهش سن برقراری رابطه جنسی حتی میان دانش آموزان کم سن دبیرستانی به گوش می رسد و آخرین آمار های موجود از بهزیستی نیز نشان می دهد که سن فحشا در ایران ۱۶ سالگی است، اما هنوز برای این مسئله نه تعریف درستی ارائه شده است و نه راه حل اجتماعی شایسته ای که از گسترش آن جلوگیری کند .
دنیا در حال کوچک شدن است و مناسبات اجتماعی وعامیانه ای که در ان سوی آبهای جهان اتفاق می افتد، اینک دیگر برای مردم سوی دیگر کره خاکی قابل توجه است. زیرارسانه ها مسافت ها را کاسته اند و دیگر مجال این نیست که بتوان بسیاری از ناگفته ها را پنهان کرد و نگفت.
۱۶سالگی میانگین سن فحشا در ایران
در حالیکه نگرانی از برقراری رابطه دوستی بیش از ۸۰ درصد دانش آموزان دبیرستانی این روزها مطرح شده از دیگر سو در آخرین اظهار نظر از زبان مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی در سال ۸۶ با تاکید بر اینکه سن فحشا در ایران پایین است سن دختران فراری ۹ سال و بحرانی اعلام می کند.
او اضافه می کند:” بر اساس آمار به دست آمده از دختران فراری در شهر تهران، میانگین سن دختران فراری ۹تا ۱۷سال است.”
همچنین گزارش ایلنا در همان سال از یک کارشناس آسیب های اجتماعی، آمار مراکز فحشا در سطح شهر تهران را ۸ هزار باند اعلام کرد.
معینی کارشناس آسیب های اجتماعی، در همایش بررسی آسیب های اجتماعی، گفت:” طبق آمار در مدت ۷ سال متوسط سن فحشا از ۲۸ سال به زیر ۲۰ سال رسیده ودر حال حاضر کف این سن تا ۱۳ سالگی پایین آمده یعنی در میان نوجوانان به طور روزافزونی گسترش یافته است.”.
این کارشناس مسائل اجتماعی تصریح کرد:” بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار زن خودفروش در جامعه ما قابل ردیابی هستند و بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی این معضل اجتماعی را به طور رسمی می پذیرند.”
آغاز پدیده فحشا در ایران با چراغ سبز پهلوی ها
پیشینه ظهور فحشا در ایران مربوط به سال ۱۲۹۸ شمسی عنوان شد. آن زمان محلهای در جنوب غربی تهران در نزدیکی دروازه قزوین احداث شد این محله که در خارج از محدودۀ شهر تهران قرار داشت بهنام شهر نو نامیده شد.
روابط و مناسبات قلعه شهر نو و نحوه ورود زنان به قلعه به این شکل بوده است که زن داوطلب کار در قلعه ابتدا به شهرداری منطقه مراجعه کرده و با ارائه طلاق نامه کارت اشتغال بکار در این محله را دریافت میکرده و پس از تأیید کلانتری ناحیه، کار زن در قلعه آغاز می شد. اما این شکل ظاهری و تشریفاتی این مرحله بود، در واقع زنان و مردان واسطهای که در این کار تجربه و تبحر داشتند زنان بیکار و نیازمند و بدون سرپرست را در محلات فـقیر نشین شناسائی کرده و سپس با وعده زندگی مرفه و آینده ای بهتر آنانرا به اشتغال در قلعه تشویق می کردند، زنان در بدو ورود به قلعه نخست تحت تسلط یکی از باندهای مستقر در قلعه قرار می گرفتند و سپس مردی را بعنوان سرپرست او تعیین می کردند، این مرد از آن پس مالک جان و مال او بود و بیشترین میزان دسترنج او را تصاحب می کرد، این مردان همگی دارای سابقه شرارت، چاقو کشی، تبهکاری و زندان بودند، اسارت، استعمار و بهرکشی زنان توسط این گونه باندهای تبهکار فـقط با مناسبات برده داری قابل مقایسه بود، این گونه باندها برای اینکه زنان قصد فرار نداشته و یا به بهانه های مختلف از جمله بیماری کم کاری نکنند با توسل به سه شیوه، ارعاب و تهدید و یا گرفتن چک و سفته از آنان و یا آلوده کردن آنان بدام اعتیاد آنان را مجبور می کردند تا زمانی که از جوانی و تندرستی بهره مندند همچنان بکار ادامه دهند.
شاید این رفتار که با چراغ سبز رژیم استبدادی حاکم صورت می گرفت یکی از زشت ترین رفتارهای ضد بشری بود که حکومت وقت به نام ورود به دروازه تمدن از آن حمایت می کرد و در واقع دروازه ای بود به سمت انحطاط .
پس ازانقلاب که پدیده فحشا از جامعه حذف شد. هر چند بازهم به مرور و به صورت پراکنده ای این معظل اجتماعی باز هم دامن اجتماع را گرفت .
راه حل چیست ؟
اما در حالیکه شروع فحشا با عواملی نظیر فقر، جنگ، اعتیاد، از دست دادن شغل، ازدواج اجباری، فرار دختران، تنوع طلبی برخی مردان، پایین آمدن میزان ازدواج و مشکلات اقتصادی پیش روی تشکیل خانواده همراه است، اما وقتی از یک دختر دانش آموز یا دانشجوی جوانی که در مرز جوانی است و مردان و زنانی که با هیچ یک از این عوامل درگیر نیستند چنین عملی سرمی زند غالبا موضوع دیگری مطرح می شود که باید به صورت کارشناسانه ای آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داد .
اما خاتمه دادن به پدیدۀ فحشا در شرایط کنونی جهان و به علت فـقدان مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عادلانه راهی است بسیار سخت و دشوار .
با این حال با اتکا به عدالت اجتماعی و یک برنامه ریزی تربیتی و فرهنگی گسترده می توان از گسترش آن جلوگیری و حتی آن را محدود کرد و گروه کثیری از این زنان بویژه کودکان و نوجوانان را به آغوش خانواده و جامعه باز گرداند و به درد و رنج و حقارت و ستمی که همنوعان ما بر دوش می کشند پایان بخشید.
اما همه اینها نیازمند داشتن نگاهی کارشناسانه به مسائل اجتماعی و پرهیز از غوغاسالاری رسانه ای و سیاسی است. تا زمانیکه نخواهیم معظلات اجتماعی را باور کنیم امکان پیدا کردن راه حلی مناسب را برای آنها نداریم
+ There are no comments
Add yours