هنوز یک مادر معنوی برای جنبش سبز انتخاب و معرفی نشده!

۱ min read

گفتگوی گلبرگ باشی با گایاتری اسپیواک / ترجمه ن.م یازین -22 اردیبهشت 1389

مدرسه فمینیستی: «گایاتری چاکراورتی اسپیواک» برای محققان، فمینیست ها و فعالان اجتماعی در جنوب آسیا فردی شناخته شده است. او بسیار پیشتر از مقاله ایی که در سال 1988 نوشت وجهه علمی خود را به عنوان یک فمینیست فرا ملی که می خواست مارکسیسم را با پساساختارگرایی پیوند داده و از این طریق به مسائل زنان بپردازد به دست آورده بود. عنوان مقاله این بود: « آیا ستوان می تواند حرف بزند؟.» که در آن به بسط و تبیین وضعیت نظام های جدید کلی حاکم بر تفکر و فعالیت های بشری می پرداخت. در طول سه دهه اخیر او به متفکری تبدیل شد که روی فصول مشترک مارکسسیم، فمیینیسم، ساختارشکنی، پسا ساختارگرایی و جهانی شدن کار می کرد. دکتر اسپیواک در دانشگاه کلمبیا به تدریس می پردازد. همچنین یکی از اعضای موسس و مدیر بنیادی است که روی مطالعات تطبیقی ادبیات و جامعه کار می کند. کار های این موسسه در نوع خود جدید است. اسپیواک همچنین در سال 2007 با کسب بیشترین امتیاز به عنوان بهترین استاد دانشگاه کلمبیا انتخاب شد.

با این حال او یک استاد نظریه پرداز یا یک روشنفکر پشت میز نشین که فقط نظریه پردازی کند نیست بلکه افزون بر کار در حوزه اندیشه، او در مراکز تربیت معلم بنگلادش و هند به فعالیت مشغول است و عمیقا درگیر مسائل کودکان کار در مدارس بنگلادش نیز است. یکی از تفاوتهای عمده وی با دیگر محققان این است که ایشان به این نظریه اعتقاد دارد که در برخی شرایط «سکوت» خود بسیاری از ناگفته ها را فریاد می کند. با مصاحبت و گفتگو با خانم اسپیواک حس می کنم در حضور یک محقق خردمند و صاحب قدرت هستم.

با توجه یه میزان گستردگی و اهمیت حقوق زنان ایران و جنبش سبز، توجه ویژه ای که خانم اسپیواک به این دو مقوله دارد پدیده بی سابقه ای نیست. او از نزدیک در گیر مسائل زنان در الجزایر بوده است و با فعالان فمینیست برجسته الجزایری «آسیه جبار» همکاری گسترده و طولانی مدت داشته است. تالیفات وی به یک اندازه روی فمینیست های برجسته و صاحب نام جنبش فراملی زنان پس از دوران استعمار نظیر چاندرا تالپاد موهانتی و میدا یگنگلو (Meyda Yeğenoğlu) و همچنین نسل جدید محققان فمینیست ایرانی نظیر نگار متحده و نیما نقیبی تاثیر گذار بوده است.
او در سراسر جهان عرب و اسلام از چین تا وطن خودش هندوستان، از امریکای لاتین تا آفریقای جنوبی، مطالعه و تحقیق کرده و به مسائل زنان عمیقاَ گوش فراداده است در نتیجه از نظر تئوری و عملی به فعالان جنبش فراملی حقوق زنان در سراسر دنیا و به خصوص در جنبش مدنی حقوق زنان ایران بینش داده است. من گفتگوی خود را با پروفسور اسپیواک با در نظر گرفتن میزان شرکت زنان در جنبش سبز آغاز کردم و از ایشان سوال کردم که چطور ایرانیان می توانند از تکرار تاریخی که بارها بر سرشان آمده است جلوگیری کنند. اگر چه زنان و اقلیت ها همواره هسته اصلی جنبش های سیاسی و اجتماعی در تاریخ معاصر ایران را تشکیل داده اند، اما پس از دستیابی به پیروزی، همواره در جا زده اند.

در حالی با پروفسور اسپیواک مصاحبه می کنم که به نظر می رسد جنبش سبز در حال «مردانه» شدن است. زمانی که آیت الله منتظری یکی از روحانیون برجسته و شجاع که برای چند دهه منتقد حکومت بوده و از حقوق زندانیان سیاسی نیز دفاع می کرد، در 25 دسامبر از دنیا رفت، بسیاری او را پدر معنوی جنبش سبز نامیدند، این در حالی است که به رغم حضور گسترده زنان در تمام سطوح جنبش سبز هنوز هیچ زنی به عنوان مادر معنوی این جنبش انتخاب و از سوی زنان، به جامعه معرفی نشده است. شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل حتا پا را از این هم فراتر گذاشت و به رغم دیدگاه های آیت الله منتظری در مورد حقوق زنان که مبتنی بر شرع است اما او را سمبل حقوق بشر ایران نامید. در سال 2003 در مصاحبه اینجانب با آیت الله منتظری در شهر قم، ایشان به روشنی و مؤکداَ خاطر نشان کرد که حقوق زنان باید زیر سایه قوانین اسلامی باشد. ایشان این طور گفت:
“باید بگویم اگر مردم سراسر دنیا مسائلی در مورد تساوی حقوق زنان و مردان نظیر ارث و یا شهادت دادن در محاکم قانونی را مطرح می کنند، از آنجایی که این مسائل به طور صریح در قران آمده ما نمی توانیم خلاف آن را بپذیریم. به طور قطع ما در ایران قوانینی که مغایر با مذهب باشد را نمی توانیم بپذیریم. ما در این موارد همکاری نخواهیم کرد. نوع مردها عموما در تولید فعال ترند، هم در فعالیت های فکری و نظری هم در فعالیت های عملی. در تغییر جنبه هایی از قوانین اسلامی که نص قرآن وجود دارد جواب ما منفی است. ( مصاحبه مرا در تاریخ شاهد عینی با ایت الله منتظری در اینجا بخوانید) .

علاوه بر این، علی رغم جنبه های غیر دینی و غیر اسلامی جنبش، با در نظر گرفتن آنانی که به سکولاریسم و جدایی دین از سیاست اعتقاد دارند، باز هم تلاش هایی برای اسلامی کردن جنبش سبز انجام شده است. این در حالی است که برخی از معترضان به خشونت های کلامی متوسل شده اند که یک عکس العمل طبیعی در برابر سرکوب بیرحمانه حکومت است. برای مثال می توان 27 دسامبر عاشورای 2009 را مثال زد که در آن بیش از 10 تن کشته و 100 ها تن بازداشت شده اند. در مقابل تلاش هایی که توسط برخی برای ارتباط دادن ایران با مسائل فلسطین (انتفاضه) شده است بخشی از جنبش سبز که با سلطه اعراب بر ایران مخالف اند عقایدشان را روشن و واضح در شعار شان مطرح کردند. شعارهایی نظیر” نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران”
همچنین حقیقتا با این پرسش مواجه ایم که آیا پس از 30 سال حکومت زن ستیز و 2500 سال متوالی نظام سلطنتی «پدر شاهی»، آیا زنان و مردان ایران باز هم یک حکومت پدر شاهی، ایدئولوژیک، یا سلطنتی می خواهند؟ به عنوان یک زن و یک فمنیست که با جنبش سبز احساس نزدیکی می کند و در رویاهای جنبش سبز برای دستیابی به یک ایران دموکراتیک شریک است، عمیقا نگران گرایش های نژاد پرستانه و غیر دموکراتیک همچنین افزایش نگران کننده تمایلات اسلام گرایانه و مردانه هستم و معتقدم که این دو گرایش ریشه های مشترکی دارند.

زمانی که من روی پروژه دکترای خود کار می کردم یکی از آشنایانم با کنایه از من پرسید : “آیا زنان ایرانی آنقدر مهم شده اند که موضوع پایان دکترا باشند؟” مسئله حقوق زنان یک مجادله بی پایان است. مباحثی که بسیار پیش تر از ما در قرن 19 میلادی مورد بحث بود. و زمانی ضرورت آن بیشتر احساس شد که به یک جدل رودررو بین خشونت ورزی صرف و مبارزات بدون خشونت تبدیل شد. به اعتقاد من در جنبش سبز زنان نیز پا به پای دیگر معترضان که خشونت را با گوشت و پوست خود احساس کردند، بخش خشونت پرهیز جنبش را علی رغم وجود نیروهای زره پوش ضد شورش، تقویت کردند. معتقدم که زنان ایران درخشان ترین خیزش اعتراضی ضد خشونت علیه دیکتاتوری و مرد سالاری را در قرن 21 به نمایش گذاشتند.

مفتخرم که امکان مصاحبت با خانم پروفسور اسپیواک را در مورد بررسی وضعیت ایرانیان فمینیست را یافتم و می توانم نتیجه این گفتگو را با خواهران خود در ایران و بیرون از ایران قسمت کنم. از سرکار خانم اشلی برای پیاده کردن متن این مصاحبه سپاسگزاری می نمایم – گلبرگ باشی


– مصاحبه خود را با خانم پروفسور اسپیواک بداهتا با تجدید خاطره ایشان از مادر شان شروع می کنم که برگرفته از کارهای تحقیقی ایشان تحت عنوان بچه های من و دشواری های تضاد بین کارهای آکادمیک و وظیفه مادری است.

◀️   غیردولتی کردن مذهب راه حل نیست. ما می توانیم شجاعانه با این حقیقت روبه رو شویم که اگر از بصیرت متعالی در جامعه استفاده نکنیم نظام قانون هم نخواهیم داشت. زیرا کیفری هم در کار نخواهد بود. اینکه اگر یک حکومت سکولار داشته باشیم اما هیچ نشانی از معنویت و الوهیت متعالی در حکومت نباشد تمام مشکلات حل است، باز هم انکار واقعیات است.

این مسئله که ایجاد چنین سیستمی در قرن 18 میلادی در اروپا با ظهور ساختاری طبقاتی که نظام سرمایه داری ایجاد کرد ممکن شد، همواره مرا دچار سوءتفاهم می کند. به یاد می آورم من با روزنامه ای در ترکیه همکاری داشتم و در آنجا دوستانی داشتم که فمینیست بودند و یک روز در آنجا من این مسئله را طی یک سخنرانی مطرح کردم، آنها از صحبت هایم اینگونه برداشت کردند که من می گویم نباید جدایی بین دین و حکومت وجود داشته باشد در صورتی که این سخن من نبود. من می گفتم ما نه تنها باید به اساس مشکل دوباره فکر کنیم بلکه به راه حل ها هم باید بپردازیم و دوباره آن ها را مرور کنیم. از طرفی کسانی بودند که فکر می کردند سکولاریسم یک سیاست شرقی است ! روشن است که این عقیده هم بی معنی و فاقد منطق است. ما نباید فقط یک تصویر یکه و واحد از اروپا در نظر بگیریم یا کورکورانه از آن تقلید کنیم یا کورکورانه انکارش کنیم.
پس یکی از مسایل مهم و تاثیرگذار در امر تحول اجتماعی به نفع زنان، مسئله ی «روش نگاه ما به دنیا» است. به یاد داشته باشیم که حتا در جوامع دموکراتیک هم «حق رای» یک پدیده جدید است حتا در جوامعی که دموکراسی دارند یا سفیدپوست اند یا مسیحی اند یا افراد مرفه هستند. ببینید این اختلاف طبقاتی در واقع ضعفی برای دموکراسی محسوب نمی شود درحالی که آن را محدود به یک جامعه یا طبقه ای خاص می کند. در بسیاری از موارد یهودیت و مسیحیت خود را مبرا از این مسائل جلوه میدهند بنایراین می توانند یک جایگاه امن و بی سرو صدا در سکولاریسم برای خود دست و پا کنند و بقیه مذاهب غیر از اینها باید مدارا پیشه کنند.

بنابراین فکر می کنم اگر به مذهب به دید یک دریافت شهودی متعالی نگاه کنیم می توانیم به آن احترام بگذاریم و قضاوت مثبتی نسبت به آن داشته باشیم همانگونه که اخلاقیات را پسندیده می دانیم. اما از طرفی اخلاق و قانون یکی نیستند. قانون در معرض تغییر است. اخلاقیات نه صرفا به معنای انجام کار پسندیده بلکه به معنای دریافت شهودی متعالی باید در سکولاری

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours