بهناز علی پور، داستان نویسی جسور یا محافظه کار

۱ min read

گزارش زرین مناجاتی از جلسه نقد کتاب «بماند» با حضور منتقدان-15 تیر 1389

مدرسه فمینیستی – زرین مناجاتی : کانون ادبیات ایران عصر روز دوشنبه 14 تیر ماه میزبان علاقه مندان آثار بهنار علی پور گسگری بود. این نشست با داستان خوانی خود نویسنده، بهناز علی پور آغاز شد و در ادامه سه تن از منتقدان ادبی، جواد جزینی، محمد حسینی و محمد رضا گودرزی، در مورد مجموعه داستان نویسنده با عنوان «بماند» به بحث نشستند. دکتر بهناز علی پور گسگری، متولد 1347 در گیلان و مدرس زبان و ادبیات فارسی است. از وی تاکنون مقالات بسیاری در زمینه نقد ادبیات کلاسیک و معاصر به چاپ رسیده و مجموعه داستان «بماند» او، محور این نشست بود.

بهناز علی پور، در ابتدای جلسه، داستان “حاشیه نشین” خود از مجموعه “بماند” را برای حضار قرائت کردند و بعد از ایشان آقای محمد حسینی، ویراستار نشریه “انشاء و نویسندگی”، با مقدمه نسبتا مفصل صحبت های خود را آغاز کردند. او در مقدمه خود با نگاهی اجمالی به تاریخ حضور زنان در عرصه نویسندگی تاریخ ادبیات ایران، به شیوه های کار بزرگان و نامداران زن این تاریخ، اشاره کردند و این تاریخ را به دو دسته تقسیم کردند، اول زنان ادیب پیش از فروغ فرخزاد که البته از لحن و زبان زنانه برخوردار نبودند و با همان زبان مردان روزگار خود می نوشتند و به موضوعات مشابه ی سایر نویسندگان زمانه خود می پرداختند؛ و دسته دوم که با ظهور فروغ فرخ زاد در عرصه شعر ایران شکل گرفت. دسته ای که خود وی مبدع آن بود و برای نخستین بار به شیوه ای زنانه با مقوله شعر و ادب برخورد کرد. به این معنا که فروغ توانست به حوزه ادبیات، زبان خاص زنانه‌ای را وارد کند و به ویژه در سه کتاب “عصیان” و “اسیر” و “دیوار” خود، فارغ از تمام مشخصه های جهانی که تا به حال تنها به شیوه و با نگاهی مردانه توصیف شده بود، تنها به خواهش ها و احساسات زنانه بپردازد و نگاهی جدید را که به علت تازگی اش البته توفیق بسیار هم یافت، معرفی کند.

هرچند که به گفته آقای محمد حسینی فروغ فرخزاد در ادامه کارش، در کتاب “تولدی دیگر”، از این نگاه زنانه صرف که البته تعریف و جهان بینی خاصی را هم در پی نداشت، فاصله می گیرد و از این دریچه تازه، مباحث عمیق‌تری را که لزوما فقط به حوزه زنان منحصر نمی باشند را وارد می‌کند. حال آنکه به گفته آقای حسینی، این پیشرفتی که در کارهای انتهایی فروغ وجود دارد خیلی دامنه دار نمی شود و بعد از وی، غالب نویسندگان زن ایرانی، در همان سطح حرکت نخست فروغ باقی ماندند و جز افرادی معدودی چون خانم ها سیمین دانشور و شهرنوش پارسی پور، سایرین غالبا به ورز دادن همان زبان زنانه ای مشغول بوده اند و با مسائل سطحی و بی مایه محتوا را پر کرده اند و صرفاً به زبان زنانه داستان های خود تکیه داشته است. رویه ای که شاید بهتر باشد پایان گیرد و دیگر، این زبان زنانه صرف، سامان بخش ادبیات زنان نباشد؛ و به قولی دیگر زنان نویسنده بپذیرند که زبان داستان های خود را با توجه به راوی داستانشان تغییر دهند و این ضعف را برطرف کنند . ضعفی را که البته به قول آقای حسینی، در کارهای خانم علی پور دیده نمی شوند و در آثار ایشان تکیه اصلی بر زبان زنانه نبوده و نویسنده توانسته به خوبی در هر موقعیت داستانی راوی مناسب را تشخیص داده و از زبان مناسب آن بهره ببرد.

در ادامه مسئول بخش ادبیات انتشارات ثالث در رابطه با کتاب “بماند” این چنین گفت که در کتاب “بماند” ما می بینیم که نویسنده دیگر درگیر خاله بازی های کودکانه و بازی های لحن و زبان زنانه صرف نمانده و به عمق رفته و حتی در دو کار “حاشیه نشین” و “زنی از جنس مس” زبان را هم از زنان گرفته و متناسب با داستان به راوی مرد سپرده است. به علاوه که در داستان “بادها از هندوکش می وزند” نیز بحث از فرد گرایی به کلیت زنانگی بسط داده شده و جایی که از انتقام گرفتن زنانه حرف زده می شود، منظور یک مفهوم کلی زنانگی می باشد. البته ایشان به وجود یکسری ایرادات ویراستاری در کار اشاره داشتند که مقصر آن را نیز نشر اثر، می دانستند.

در ادامه محمد جزینی، نویسنده و مدرس ادبیات داستانی – سردبیر نشریه ادبیات داستانی و دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، نیز بعد از تائید مقدمه آقای حسینی به عنوان مقدمه ای مناسب برای آغاز سخن، خانم علی پور را یکی از نویسندگان طبقاتی نامیدند با این توضیح که ایشان نیز مانند بسیاری از نویسندگان معاصرمان نویسنده ای هستند که غالبا به معرفی و بیان طبقه خاصی از جامعه و به خصوص جامعه زنان، می پردازند. جامعه متوسط و نسبتا روشنفکر و تحصیل کرده که تحت فشارهای بیرونی که غالب شان نیز از سمت مردان خانواده اعمال می شود می باشند، آقای جزینی همچنین خانم علی پور را هم ردیف سایر نویسندگان زنی قرار دادند که انتقام همه جفاهای تاریخی را به گردن مردان انداخته اند و در هر داستان خواسته اند تا شخصیت مرد را مقصر همه این مصائب بخوانند و انتقام تاریخی خود را از آن بستاند و به این واقعیت نپرداخته اند که این مردان نیز خود بخشی از این جامعه و فرهنگی هستند که ریشه دار تر از حضور فردی مردان بوده و خود مردان به واقع قدرتی برای مقابله و حتی درک آن، نداشته اند.

مدیر نخستین هنرستان داستان نویسی ایران البته اذعان داشت که پیش از این هم که قلم بیشتر به دست مردان بوده موارد بسیاری رخ داده که مردان به تحقیر جایگاه و شخصیت کلی یا فردی زنان پرداخته اند و حالا این چنین به نظر می رسد که تنها فرصتی برای زنان به وجود آمده است و امروز نوبت به ایشان رسیده تا همان رویه را پیش گیرند و به مردان تا آنجا که می توانند بتازند.

محمد جزینی همچنین نویسنده کتاب “بماند” را نسبتا محافظه کار خواند و آثار ایشان را محدود شده در محیط خانوداگی دانست، حال آن که شاید باید بررسی شرایط این زنان در اجتماع بیشتر مورد اهمیت قرار می گرفت. ضمن این که البته داستان های رخ داده در کشور هندوستان را هم به قولی، بر آمده از این محافظه کاری نویسنده خواند. چرا که محمد جزینی اعتقاد دارد که هر دوی این موقعیت ها، به شکلی حتی شدیدی تر، در کشور خود مان حاکم است و آنچنان که در داستان اول کتاب “بادها از سمت هندوکش می وزند” و داستان “بوتیمار” می بینیم، زنان ایران نیز بعد از مرگ شوهرانشان به شرایط مرگ آوری دچار می شوند و خیانت مردان به زنانشان در ایران نیز مسئله نادری نیست. در نتیجه شاید اگر این فضاها به هر بهانه‌ای از ایران، بیرون نمی رفت، شاید بهتر می بود چرا که حتی وجود عناصری چون فضای غریب و شگفت انگیز هندوستان، در کل، خیلی نتوانسته کمکی هم به اصل ماجرا بکنند.

با وجود بیان این نقدها اما آقا جزینی خانم علی پور را نویسنده ای اجتماعی خواند که جسارت روایت داستان های خود در زمان حال را دارد که بر خلاف غالب نویسندگان معاصر، از ترفند عقب تر بردن فضای کار خود برای چندین دهه، به منظور نجات کارشان از گزند نقد و سانسور، استفاده نکرده است. همچنین که به خوبی از اسطوره سازی در کارهایشان بالاخص در داستان “سنگواره” بهره برده اند.

در خاتمه نیز، نقد کتاب “بماند” با گفته‌های آقای محمدرضا گودرزی با این توضیحات به پایان رسید که کتاب “بماند” را به 8 اثر واقع گرایانه مدرن و دو اثر رمانتیک تقسیم کردند. به این ترتیب که هر چند دو تا از کارها، “مرده ها دروغ می گویند؟” و “انتخاب شیطان”، آثار روانشناختی و وهم گونه به حساب می آیند ولی در دسته بندی کلی، زیر مجموعه ژانر واقع گرایی مدرن می باشند. آقای گودرزی همچنین راوی های هر 9 داستان را اول شخص خواندند که اغلب شان زن هستند و متاثر از درونیات شخصیت سخن می گویند. نثر کارها نیز بسیار دقیق و روشن است و داستان ها تا حدودی زبان محور اند و در برخی، از جمله داستان “بوتیمار” ما با جزء نگاری های بیش از نیاز مواجه می شویم.

محمدرضا گودرزی در ادامه بحث خود، از حیث تحلیلی نیز حضور مرگ را به مانند آثار سایر نویسندگان ایرانی، در کارهای خانم علی پور، برجسته و پررنگ دیدند و دو خودکشی شخصیت های محوری دو تا از داستان ها را نیز خیلی قابل قبول در منطق داستانی شان ندانستند. آقای گودرزی همچنین افزودند که میزان حضور “گذشته” در داستان های خانم علی پور بیش از حد و پررنگ است با این توضیح که تقریبا، هشت دهم هر یک از داستان ها در فلاش بک می گذرد. محمدرضا گودرزی حضور پررنگ “گذشته” را در داستان های خانم علی پور چون سدی در مقابل حال، ارزیابی کردند که چون مانعی بزرگ و فلج کننده در مقابل روال عادی اکنون، عمل می کند. با این حال، ایشان وجود به تناوب مطالبی از متون کهن را، در کارهای خانم علی پور، جالب توجه، ارزیابی کردند.

این نشست با گپ و گفتی صمیمانه در بیرون از سالن نقد، به کار خود خاتمه داد.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours