مدرسه فمینیستی- سرطان سینه یکی از شایع ترین بیماری های زنان در جهان است در ایران نیز براساس آخرین آمار وزارت بهداشت 40هزار زن دچار این بیماری هستند و سن ابتلا به آن از40سال به 30 سال کاهش یافته است. همواره فهمیدن حس زنانی که با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند برای من مهم بوده چرا که سینه یکی از زیبایی های طبیعی بدن زن و بخشی از وجود یک زن است. همیشه دوست داشتم حس زنانی که یک یا بخشی از سینه خود را از دست می دهند بدانم اینکه چگونه با این مسئله روبرو می شوند؟ چگونه با آن کنار می آیند؟ آیا درک شان از خود فیزیکی شان دست خوش تغییرمی شود؟ آیا احساسشان نسبت به سکس تغییر می کند؟ آیا با ازدست دادن یک سینه میل جنسی شان ا تغییر کرده یا نه با قبل تفاوتی ندارند ؟ آیا از دست دادن یک سینه باعث می شود زنان فکر کنند نمی توانند شریکشان را از نظر جنسی ارضا کنند ؟ اصلا آنها در این مورد با شریکشان صحبت می کنند؟ آیا در اثر تخلیه کامل یک سینه از سوی شریکشان طرد شده اند؟ این سوالات همیشه با من بوده است و جواب زیادی هم برای آن پیدا نکردم که اصولا زنان خیلی سخت درباره روابط خصوصی خود درایران صحبت می کنند. بهرحال موضوع کلاس عکاسی باعث شد دنبال یک عکاس فمینیست بگردم و ببینم او به جهان چگونه می نگرد و در این بین جو اسپنس Jo Spence را یافتم عکاس و جامعه شناس فمینیست که خودش درگیر بیماری سرطان سینه است او در عکس هایش که بیشتر خودانگاره است با ما صادقانه از احساساتش می گوید. البته به دلیل فیلترینگ سایت ها در ایران تنها توانستم بخشی از کارهای او را در اینترنت بیایم و باز سوالات زیادی بی پاسخ ماند . جو اسپنس زنی است با دیدی متمایز از هنجارهای رایج. او فمینیستی است که به بدن زن نگاهی متفاوت دارد.
منتقدان و عکاسان فمینیست با استفاده از نظریه های دلالت به این تحلیل می رسند که عکاسی رسانه ها،زنان راهمانند اسباب خانه یا اشیاء شهوانی در شبکه خانواده و تقسیمات جنسیتی قرار می دهد. فمنیست ها با تجدید نظر درباره طبیعت و نقش عکاسی، امیدوارند عادت عرضه زنان، درقالب شی برای مردان- مثلا در پورنوگرافی- را از بین ببرند.(1)
منتقدان و خود عکاسان، با طرح پرسش درباره محیط عکاسی، درحال بازتفسیر و استفاده از عکاسی برای فمینیسم اند. جنبش فمینیستی علاوه بر ایجاد شبکه های جدید توزیع و مجله های فمینیستی علاقمند به عکاسی به مثابه فرمی هنری نقش دارد. عکاسان فمینیست سنتی جدید در عکاسی پرتره آتلیه ای خلق کرده اند (Jo Spence (. آنان با نوعی شمایل نگاری جدید فمینیسم، از نظامی گری رمززدایی کرده اند(برای نمونه عکس های رایسا پیج از گرینهام)؛و شکلی جدید از مستند سازی را بر اساس همدلی بین عکاس و موضوع هاییش به وجود آورده اند(برای نمونه Hackney Flashers).عکاسان فمینیست از تکنیک های جدید عکاسی در جهت برهم زدن و استفاده دوباره از تصویرپردازی سنتی بهره می گیرند. عکاسی و نظریه فمینیستی با تلفیق گرافیک، تبلیغات، هنر غیربازاری و سینما،کلیشه های رسانه ها را واژگون کرده اند و از لحاظ بصری کادر جدیدی به تجربه زنان داده اند. برای نمونه جو اسپنس و رزی مارتین از تکنیک عکس-درمانی(که به تابو های سرطان سینه و آسیب های روانی خانوادگی می پردازد) برای غلبه بر این تصور که زنان موجوداتی جنسی هستند استفاده می کنند. نظریه عکاسی فمینیستی، با ادغام کار عملی و تحلیلی،خصوصی و عمومی،فی النفسه ابزاری برای سیاست جنسی است. (2)
جو اسپنس به سال 1934 در لندن متولد شد. ابتدا به عنوان عکاس در آتلیه کار کرد، سپس در اوایل دهه 70 به سبب دغدغه های سیاسی اش به عکاسی مستند روی آورد. به عنوان یک جامعه شناس و فمینیست عکس های وی مشغله ها ی فکری و عقاید او را به تصویر می کشیدند(3).
وی از اعضای موسس کامرا ورک و فتوگرافی ورکشاپ است نخستین مجموعه عکس های او،عکس/سیاست:یک درسال1979موقعیت او را به عنوان یکی از عکاسان بزرگ انگلستان تثبیت کرد. اسپنس در طول کار خود انواع سبک های عکاسی و موضوع های مختلف را تجربه کرده است اما وی به خاطر بازنمایی بصری تجربه خود از سرطان سینه شهرت دارد. در طول دهه 80اسپنس و رزی مارتین با استفاده از رویکردهای مشاوره گروهی،بازیگری درمانی و تکنیکی به نام”تعویض چارچوب”،عکس درمانی را به وجود آوردند. حاصل این همکاری نمایشگاه سلامت خاموش، سلامتی و بازنمایی(1990) و نمایشگاه دیگری با عنوان تصویر سلامتی؟(1983) در شهرهای مختلف انگلستان بود، که بر روش معالجه غیرانسانی بیماران سرطانی توسط پزشکان تاکید داشت.(4)
به عنوان یک بیمار و فمینیست بازنمایی بدن به خصوص بدن زن چه بیمار و چه سالم ، دغدغه جو اسپنس بود. تاریخ هنر همیشه درگیر تصاویر بدن زن بوده و نوعا بدن زن به عنوان یک شی منفعل توسط سوژه فاعل – مردان هنرمند – دیده شده است. بیشتر کارهای جو نقدی است بر فرایندی که بدن زن به عنوان ابزار لذت مردان دیده شود. او همراه با تری دنت در”بازسازی تاریخ عکاسی” قصد داشت این ژانر مشهور را نه تنها نشان دهد بلکه به چالش بکشد و مختل کند. او به خصوص نگران این مسئله بود که سینه زن به عنوان شی ای برای لذت جنسی ، وسیله ای برای تغذیه نوزادان و سرانجام به خاطر بیماری سرطانی که خودش نیز دچار آن بود به عنوان یک دارایی در دستان موسسات پزشکی قرار بگیرد. او نگرانی اش را با خود انگاره ای از سینه اش نشان داد او روی سینه اش نوشت دارایی جو اسپنس؟ او با این سوال حق زن بر بدنش را به تصویر کشید. اسپنس [با این عکس ] سینه زن را به عنوان یک استعاره از چالش زنان برای دیده شدن به عنوان یک سوژه فاعل در کارهایش به کار برد.(5)
او با عکس هایی که از سینه عمل کرده خود می گرفت بازنمایی سنتی از زنان را به چالش کشید. او با این تصویر از سینه اش که جای بخیه بر آن بود به مثابه بدن واقعی با بازنمایی تصاویر زنان فریبنده ( که هالیوود از زنان به تصویر می کشید زنی با عینک آفتابی برچشم که با ژستی اغواکننده بلوزی اش را از تن درآورده و بر شانه هایشان آویز کرده بود) به مبارزه برخاست.(6)
اکثر عکس های او آنچه ظاهر مورد قبول زنان از منظر جامعه است را به چالش می کشد. او شخصا برخلاف نظر جامعه ایی که نوع خاصی از لباس پوشیدن و ظاهر را به زنان تحمیل و زنان را وادار می کرد مطابق سلیقه جامعه رفتار کنند لباس می پوشید. این انکار به این علت بود که از نظر اسپنس کنترل لباس دیگران، در حقیقت انسانها را به ابژه هایی قالبی به جای افراد فاعل شکل می دهد.(7)
اسپنس بعد از اطلاع از مبتلا بودن به سرطان سینه به همراه تری دنت سعی کرد در مراحل مختلف بیماری از خودش عکس بگیرد و بدین ترتیب طبق گفته خودش به جای ابژه پزشکی یک سوژه باشد .او در شرح عکس هایش که از زمان ماموگرافی شروع شده و تا آخرین روزهای زندگی اش در بیمارستان ادامه دارد، درباره احساساتش، بی قدرتی اش در برابر بیماری به سبب کمبود دانش درباره بدنش، دیالوگ هایش با متخصصین ، سوالاتی که در ذهنش نقش بسته درباره اینکه بالاخره او قربانی است یا قهرمان و پاسخش که در زندگی روزمره تنها می خواهد به عنوان فردی دیده شود که سعی دارد وضعیت متوازنی را درباره بیماری اش به وجود آورد، پرداخته است. او پرتره هایی از خودش را ثبت کرده که در آنها برای بهبود درمانهای مختلف ، از درمانهای متداول پزشکان معاصر تا طب سنتی چینی را تجربه می کند.اسپنس با شجاعت تمام احساساتش را با بیننده خود در میان می گذارد. او بدن واقعی یک زن را به نمایش می گذارد نه بدنی مصنوعی که نتیجه صنعت زیبایی است از این رو آثار او درخور توجه زیاد مخاطب است.
در عکس “حقیقت نزد چه کسی است؟” از مجموعه عکس” بازسازی تاریخ جامعه” یک قطعه سیلیکونی همراه با یک نام ویک قرار ویزیت متصل شده به آن در کنار عکس یک مجله اقتصاد پزشکی قرار گرفته است. این عکس به مسائل زیادی اشاره دارد فی المثل به نقش سود بیرونی(نظیر بازاریابی و اقتصاد) صرف نظر از نیازهای بیمار. اسپنس در عکس هایش این سوال را مطرح می کند که چرا باید یک زن نیاز به عمل های زیبایی داشته باشد( که اساسا این جراحی ها بر اساس منافع تماشاچی/نگاه خیره مردانه است) در حالیکه در حقیقت او ( که سینه خود را عمل کرده است) فردی مانند قبل است و تغییری از نظر شخصیتی نکرده است.(8)
کارهای اسپنس قدرت بصری زیادی به بازنمایی عقاید سیاسی و اجتماعی داد، آنچه او را به عنوان شخصی پایبند به بازنمایی در تاریخ هنر مشهور کرده است. کارهای او توجه زیادی به ارزش های زیبایی شناختی و فرهنگی دارد و دانش جویان زیادی تحت تاثیر کارهای او قرار گرفتند.اسپنس سرانجام به سال 1992در لندن دار فانی را وداع گفت(9)
منابع:
1- هام،مگی، فرهنگ نظریه های فمینیستی، ترجمه نوشین احمدی خراسانی و همکاران،تهران،نشر توسعه،1383 .
2- همان
4- همان
5- همان
6- همان
7- همان
8- همان
9- همان
+ There are no comments
Add yours