مدرسه فمینیستی: ویرجینیا ولف زن داستان نویس انگلیسی در سال 1882 در لندن زاده شد ، پدرش سر لزلی استیون از چهرههای برجسته ادب انگلستان در عصر ملکه ویکتوریا و مؤلف تاریخ فکری انگلستان در قرن هجدهم است. ویرجینیا در سیزده سالگی مادر را از دست داد، تحت نفوذ پدر قرار گرفت و درمحیط ادب و فرهنگ پرورش یافت، خانه ی آنها درسالهای بعد و بعد از مرگ پدر به یکی از انجمنهای ادبی به نام بلومزبری تبدیل شد . سالهای بعد ولف با یکی از اعضای این گروه به نام لئونارد وولف ، اقتصاددان و مرد سیاست آینده ازدواج کرد. ویرجینیا در 1917 با همکاری شوهر «سازمان انتشارات هوگارث» Hogarth Press را تأسیس کرد که در آغاز کوچک و محدود بود، اما به سرعت رو به توسعه گذارد و آثاری از “کاترین منسفیلد” Mansfield، “الیوت” Eliot، “فاستر” Forster، اولین داستانهای کوتاه ویرجینیا وولف و آثاری از داستاننویسان فرانسوی و روسی و آلمانی انتشار داد و آثار”فروید” Freud را به خوانندگان انگلیسی شناساند. از آن پس وقت ویرجینیا به مدیریت سازمان و نقد ادبی و داستاننویسی و معاشرت با دوستان و سفر گذشت و در مدت بیست و شش سال نه رمان، پنج مقاله مهم و سه مجموعه مقالههای تحقیقی و چند داستان کوتاه انتشار داد.
نخستین رمان خود را در سال 1915 به صورت بیوگرافی و با نام “سفر به خارج” را نوشت. از آثار او می توان به «خانم دالوی»(1925) و «به سوی فانوس دریایی»1927 اشاره کرد. مقالات انتقادی وولف از زبانی صریح و روشن برخوردار بود. مادیگرایی در زمانهای مختلف را بیان می نمود. همچنین نوشته های بسیاری را در مورد روابط دو جنس زن و مرد را به رشته تحریر درآورد.در مقاله ای نیازهای زنان عصر مدرن را در برخورداری از استقلال و آزادی را این چنین بیان نمود:«آنها نیازمند درآمدی بالغ بر پانصد پوند در سال و اتاقی تحت مالکیت خود هستند».غیرازتعدادی رمان که مهمترین اثر ادبی ولف هستند، درمقالات بیشماری اوبه موضوع مورد علاقه اش یعنی حقوق و هنر زنان پرداخت. گرچه اونویسنده، منتقدادبی وهنرمند بود، ولی مشکلات اجتمایی زنان برای نویسندگی رااحساس میکرد. اوبه موانع ومشکلات مادی واجتمایی بیشمار زنان نویسنده اشاره میکند. ولف سئوالاتی رامطرح کرد که حتا امروزه، تازه و مهم هستند، ازجمله: چرا زنان نویسنده ، تاریخ ادبیات خاص خودرا ندارند، یاچرا زنان به ژانر رمان اینهمه علاقه نشان میدهند؟ ویرجینیا ولف درسال1924 در دومقاله بنام: اتاقی از آن خود، و زنان و هنر نویسندگی، غیبگویانه ازروزی سخن میگوید، که زنان اروپایی دارای وقت، پول و اطاقی برای خود خواهند شد. او راه آزادی زنان را استقلال مادی ازمردان می دانست. ویرجینیا ولف مینویسد، باید نشان داد که ادبیات بیش ازیک کپی و نسخه برداری ازواقعیات است . به قول یونانی های باستان،سرنوشت تاریخی، اورا ازیک طرف درسردوراهی سنت گرایی وارتجاع ویکتوریایی و از طرف دیگر مقاومت و نوگرایی برای حقوق زنان قرارداد. اومی گفت، ادبیات دوره ویکتوریایی انگلیس، بدون استثنا مردانه بود. زنان درباری امپراطوری بریتانیا نیزدرقفس طلایی هستند که کلید آن در دست مردان است. چون برای هنر نویسندگی، انسان به وقت و آرامش و آموزش لازم احتیاج دارد، فقط زنانی که ازدواج نکرده بودند یا فاقد بچه بودند ویا در رفاه میزیستند، میتوانستند به آفرینش ادبی بپردازند. سرانجام ولف در صبح یکی از روزهای مارس سال 1941، پشت میز کار خود قرار گرفته، یادداشتی را با مضمون”وداع با دنیا” برای خواهر و همسرش(لئونارد وولف) که سردبیر مجله political Quarterly بود، می نویسد. سپس چوبدست ا ش را برداشته و گردش مورد علاقه خود را شروع می کند. همسرش وقتی این نامه را می بیند، با نگرانی به سوی او می دود.اما وقتی به رودخانه می رسد، تنها چوب دستیش برروی چمن زار افتاده و ولف برای همیشه با دنیا بدرود می گوید .
می توان گفت که پس از ولف بود که نقد ادبی فمنیسم وارد مرحله ی جدیدی شد و به همین دلیل تاثیر او بر نقد ادبی فمنیسم است که او را موثرترین نویسنده ی فمنیست می دانند . شناسایی با آثار و افکار او گامی بزرگ در جهات ادبیات فمنیستی و جنبش فمنیسم خواهد بود . به دلیل اهمیت نوشتاری ولف هم بر مدرنیسم و هم برادبیات فمنیستی مجموعه ای از نقل قولهای او جمع آوری شده که در زیر گزیده ای از آن به فارسی برگردانده شده است.
گلچینی از سخنان ویرجینیا ولف
◀️ پسر را برای دوست یابی به مدرسه می فرستید – از نوع خوبش.
منبع:
brainyquote.com
+ There are no comments
Add yours