ایلنا (گفتوگو: سمیه جاهدعطائیان ): «خانهخورشید» یا همان «مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان» ،به زنان معتاد شربت متادون میدهد، زنان بعداز مدتی حس خوبی از خود و شرایط جسمیشان دارد،آنها تازه متوجه میشوند که چه دندانهای زشتی دارند و طعم غذا را نمیفهمند، دلشان میخواهد غذا بخورند اما دندانهای شکسته و پوسیدهشان به آنها فرصت لذت بردن از طعم غذا رانمیدهد… اگر چه این زنان پس از مدتی با آینه آشتی میکنند اما افسوس که این آشتی بیفایده میماند…
اعتیاد وقتی گریبانگیر میشود زن و مرد نمیشناسد، اما وقتی یک زن معتاد میشود ممکن است یک همسر یا مادر باشد و یک کودک را هم قربانی کند؛ اگرچه مردان اغلب توسط همجنسان خود درگیر اعتیاد میشوند اما زنان به واسطه همسران و یا حتی پدران خود به مواد مخدر آلوده میشوند و با مشکلات عدیدهای مواجه هستند.
زنان معتاد برای رفتن به دندانپزشکی دردسرهای زیادی دارند؛ امکان جراحی لولههای رحمی برای جلوگیری از باردار شدن در آنها به سختی انجام میشود چرا که همسران آنها اغلب متواری بوده و این عمل جراحی بدون رضایت همسر انجام نمیشود؛ اکثر زنان فاقد شناسنامه هستند و به همین دلیل امکان استفاده آنها از خدمات بیمهای امکانپذیرنیست…
برای پیگیری مشکلات زنان معتاد پای صحبتهای لیلا ارشد مدیرعامل «خانه خورشید» مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان نشستیم تا به این واسطه با مشکلات و پاشنه آشیلهای حمایت از زنان معتاد و آسیب دیده آشنا شویم.
شما عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان هم هستید، از آغاز کار بگوئید؛ اولین جرقه و اتفاق که شما را به مسایل زنان کشاند؟
بیش از 30 سال تجربه حرفهای مددکاری در حوزه آسیبهای زنان و کودکان دارم؛ از طرف سازمان بهزیسیتی پیشنهاد شد که اولینDIC «مرکز کاهش آسیب اعتیاد زنان» را افتتاح کنم؛ به دلیل اینکه تابوی اعتیاد و HIV ایدز ، همچنان در کشور وجود دارد، شروع کار سخت بود؛ هم محله و هم مردم نیاز به توجیه مدرک داشتند؛ با حمایت شهرداری، کلانتری، اداره بهداشت – درمان منطقه و سایر نهادها مثل شهرداری بالاخره در سال 85 کار اصلی را در یک سوله و در محله دروازهغار «منطقه 12 شهرداری» آغاز کردیم، چون حدود 10 سال قبل با کودکان کار و خیابان محله شوش شروع کردم شاهد اعتیاد بسیاری از والدین این کودکان خصوصا مادرشان بودم.
از شرایط زنانی که در «خانه خورشید» میآیند بگوئید.
زنان این مرکز اغلب توسط پدران، همسران، مردان صیغهای و مردانی که ازدواجشان با این زنان ثبت نشده اعتیاد پیدا کردند و بسیاری از مواقع ناچار هستند دست به اقداماتی برای کسب درآمد بزنند که نه در شان یک زن است و و نه در شأن یک انسان و جامعه، هدف اصلی ما کاهش آسیب اعتیاد زنانی است که به قول خودشان «ته خط» هستند و تجربیات تلخی از دوران کودکی دارند؛ آزارهای جسمی و جنسی شدیدی را تجربه کردند و در شرایط تجربهی طلاق، کودک آزاری و اعتیاد والدین بزرگ شدهاند؛ اکثر زنان «خانه خورشید» توسط غیرهمجنسان خود معتاد شدهاند درحالیکه اعتیاد در مردان توسط همجنسان آغاز میشود
بیشترین جمعیت هدفتان زنان متاهل هستند یا مجرد؟ اصلا در این مرکز تجرد یا تاهل زنان اهیمت دارد؟
تاهل یا مجردی را چه تفسیر میکنید؟ بسیاری از زنان «خانه خورشید» و فرزندانشان شناسنامه ندارند؛ نیمی از آنها فاقد سرپناه هستند یا در یک پناهگاه با 30 اتاق و دهها زن دیگر زندگی میکنند و یا در پارکها میخوابند؛ همسرانشان آنها را با کودکان قدونیم قد رها کردهاند و متواری هستند.
نداشتن شناسنامه و برگه هویت در کار «خانه خورشید» و پیگیری وضعیت آنها خللی ایجاد نمیکند؟
در کار ما خللی ایجاد نمیشود بلکه کار شخصی و اجتماعی آنها روی زمین مانده است.اگرچه یکی از اهداف ما در مرکز تشویق زنان برابر کنترل بارداری است و تلاش میکنیم که زنان از قرصهای ضدبارداری استفاده کنند اما باز از بزرگترین مسایل ما زنان بارداری هستند که به هرحال باردار هستند؛ پدر جنین نیست و دسترسی مادر بچه به همسرش امکانپذیر نیست؛ حتی بسیاری از زنان علاقه دارند که با عمل جراحی، لولههای رحمیشان را ببندند تا باردار نشوند اما متاسفانه نداشتن شناسنامه و نبود همسر برای امضای انجام این عمل جراحی، کار را دچار وفقه میکند.زنی در این مرکز وجود دارد که از خودش 4 کودک دارد و تنها با بودن در یک رابطه صیغهای، باردار شده و مرد هم بعد از صیغهی زن مفقود شده است و زن با یک جنین در رحم بدون هیچ حمایتی باقی نمانده است!
مشکلات بیمهای چهطور؟ حمایتها با وجود نداشتن بیمه چهطور اعمال میشود؟
مشکل اصلی همین است؛ زنی برای آنکه تحت حمایت قرار گیرد حتما باید شناسنامه داشته باشد و خدمات بیمهای هم از اصلیترین حمایتها است که از این زنان دریغ میشود؛ مثلا زنی را به دلیل خودزنی یا دیگرزنیهای مکرر به بیمارستان میرسانیم و آنها بابت هزینه بستری 70 هزار تومان میخواهند و سایر خدمات مثل MRI و فیزیوتراپی هزینهی زیادی میطلبد؛ این درحالیست که زنان معتاد حتی پول کرایه بابت رفتن به بیمارستان را هم ندارند چه برسد به هزینههای سرسامآور بیمارستانی…
پس اولویت اصلی ارایه خدمت به آندسته از زنانی است که نسبت به سایرین نیازمندتر هستند و سرپناهی ندارند؛ آموزشهایتان پاسخگوی نیازهای این زنان بوده ، فقر اطلاعاتی این زنان را چگونه جبران میکنید؟
البته؛ زنان معتاد فارغ از مجرد یا متاهل بودن، حمایت میشوند؛ اگر به زنان معتاد بگوییم که چون شناسنامه و عقدنامه نداری، نمیتوانی به مرکز بیایی، تمان زنان معتاد غیر قابل دسترسی میشوند. این خدمات برای افرادی است که نه آینده شفافی دارند و نه انگیزهای ؛«خانه خورشید» به آنها انگیزه، هدف و دلگرمی میدهد؛ اغلب زنان معتاد قدرت کنترل خشم، برقراری ارتباط و تصمیمگیری ندارند به همین دلیل علاوه بر گذاشتن دورههای بهداشت فردی در طول هفته برای آنها، برای بالا بردن عزتنفس در آنها، کلاسهایی هم برگزار میکنیم؛ زنان در «خانه خورشید» مورد احترام و حمایت واقع میشوند و به آنها آموزش داده میشود که در ارتباط جنسیشان به گونهای محافظت شده عمل کنند که نه خودشان به بیماریهای مقاربتی مبتلا شوند و نه دیگران را بیمار کنند تا به این واسطه از گسترش و انتقل احتمالی ویروس HIV ایدز جلوگیری شود؛ زنان در کنار آموزشهای بهداشتی، با فیزیک بدن خود و راههای مراقبت از خودشان آشنا میشوند؛ از عوارض و عواقب مصرف مواد مخدر با خبر شده و مهارتهای زندگی را یاد میگیرند. زنان در DIC فیلم سینمایی میبینند و یوگا انجام میدهند.
ظرفیت مرکز چه میزان است؟ از کودکان این زنان هم سخن گفتید؛ تکلیف آنها چه میشود؟
پرتوکل ما برای DIC، 100 نفر است به همین میزان خدمترسانی میکنیم 10 تا 15 کودک هم هستند که از خدمات استفاده میکنند؛ برای شناسنامه بچهها هم اقدام میکنیم تا بتوانند به موقع برای مدرسه ثبتنام کنند؛ با انجمنهای کودکان منطقه هم تعامل داریم تا بچههای رسیده به سن مدرسه، بتوانند قبل از دریافت شناسنامه از امکانات آموزشی و حمایتی انجمن بهرهمند شوند.
سن پذیرش زنان در DIC هم براساس پرتوکل است؟ زنان بیشتر در چه فراوانی سنی هستند؟
زنان از 18 سال تا 55 سال در مرکز پذیرش میشوند اما اغلب زنان جوانی هستند که حدود 30 سال سن دارند.
حتماً از 18 سال به پایین هم متقاضی دارید، تکلیف آنها چه میشود؟ به آنها هم شربت متادون میدهید؟
افراد 18 سال به پایین به کمک پزشکان متخصصان بر روی درمانهایی به جز متادون قرار میگیرند چرا که شربت متادون برای افراد بالای 18 سال تجویز میشود.
به سراغ شربت متادون برویم…. در کنار متادون چه حمایتهای بهداشتی دیگری ارائه میدهید؟
«خانه خورشید» به متقاضیان سوزن، سرنگ، لباس زیر، نوار بهداشتی، نهار گرم، چای و شربت متادون داده میشود؛ زنان به صورت روزانه مراجعه به DIC متادونشان را دریافت کرده و در حضور پزشک آن را مصرف میکنند تا امکان فروش متادون و مصرف مجدد موادمخدر در این زنان کاهش پیدا کند.
فکر میکنید هنوز زنانی اطراف این مرکز و این محله باشد که به دلیل ترس از آبرو یا همان کابوس اعتیاد در میان زنان اعتیادشان را مخفی کرده و دسترسی به آنها غیر ممکن باشد؟
حتماً وجود دارد، به همین دلیل 2 نفر امدادرسان محلی در مرکز وجود دارد که با جعبههای محافظ و انبر بهداشتی در پارکهای منطقه حاضر میشوند و سوزن و سرنگهای آلوده را جمعآوری کرده، کاندوم و سوزن و سرنگ توزیع میکنند. طی مدت فعالیت هم 50 زن به عنوان «آموزشگر همسان» آموزش دیدند که سوزن، سرنگ و کاندوم توزیع میکنند و دیگران را تشویق میکنند که برای دریافت خدمت به مرکز «خانه خورشید» بیایند و آموزشهای بهداشت و فردی هم ببینند؛ البته دسترسی به این زنان هم کار سختی نیست به این دلیل که اکثر آنها در محله یا خانههایش زندگی میکنند که 30 – 40 اتاق دارد و در هرکدام تعدادی زن معتاد زندگی میکند.
تستهای HIV ایدز هم دارید؟ دورهای انجام میشود؟
به دلیل ارتباط جامع با دوستان و حامیان، این امکان وجود دارد که تمام زنان هر 6 ماه یکبار مورد آزمایش و تست ویروس HIV ایدز و هپاتیت قرار گیرند؛ خوشبخاته داوطلبانی هم از متخصصان زنان داریم که زنان را به صورت دورهای مورد معاینه زنان قرار میدهند.
از مشکلات دیگر زنان معتاد بگویید،جایی خواندم که پزشکان از زنان معتاد واهمه دارند ، شما مصداقی برای این موضوع دارید؟
بله… یکی از مشکلات عمده زنان معتاد نداشتن حمایتهای بهداشتی، درمانی به خصوص بر روی دندانهایشان است؛ اگرچه “خانه خورشید” برای دندان مصنوعی زنان اقدام کرده اما کشیدن دندانها بزرگترین معضل است.
ایراد کار کجاست؟ اگر علت اصلی آلوده بودن زنان به هپاتیت یا ایدز است، مگر پرونده پزشکی برای زنان تهیه نشده است؟
ـ پرونده داریم اما هیچ یک از مراکز در همین محله با پرداخت وجه مربوطه و ارائه پرونده پزشکی هم حاضر به پذیرش زنان نیستند، درحالیکه هرکدام از ما زنان، میتوانیم آلوده باشیم و بیماری ما 6 ماه تا 10 ماه خودش را نشان ندهد؛ کدام مطب داندانپزشکی زنان را قبل از انجام کار دندانپزشکی آزمایش میکند؟ اما وقتی زنان معتاد از جمله زنان «خانه خورشید» با پرونده پزشکی هم به این مراکز بهداشتی میروند با مشکل مواجه میشوند.
برایم مبهم است که مگر معتادانمان فرق نمیکند زن باشد یا مرد، توجهی هم به بهداشت دهان و دندان خود دارند؟
اثرات شربت متادون که در خانه خورشید به آنها داده میشود بسیار خوب است به طوریکه زنان پس از دوهفته شرایط خوبی را از نظر جسمی و روحی دارند به همین دلیل نسبت به خود، اطرافیان، فرزند و خانواده تشخیص خوبی دارند و بعد از آن متوجه میشوند که دهان و دندان زشتی دارند و به دلیل اینکه طعم غذا را خوب نمیفهمند و نمیتوانند غذا را بجوند، از ما میخواهند که برای بهداشت دهان و دندانشان اقدام کنیم، این درحالی است که ما هم برای این کار محدودیت داریم!
نظارتی برروی درمان زنان دارید؟ پایشی میکنید که آیا زنان موادمخدر مصرف کردهاند یا نه؟ درواقع شما با دادن
متادون آنها را به این ماده هم وابسته کردهاید چهقدر امکان دارد که دوباره به موادمخدر روآورند؟
متاسفانه چون مصرف شیشه زیاد شده و در واقع مثل دسر مصرف میشود، اغلب زنان به دلیل باورهای نادرست در مورد شیشه و اینکه این ماده اعتیادآور نیست، آن را به وفور مصرف میکنند؛ «درخانه خورشید» کیتهایی برای تست اعتیاد به شیشه و سایر مواد مخدر داریم که به این وسیله زنان را مورد تست قرار میدهیم؛ اگر جواب تست آنها مثبت باشد، به آنها اعلام میکنیم که جوابشان مثبت است و از آنها توضیح هم میخواهیم.
چه توضیحی دارند؟ واکنش مرکز چگونه است؟
زنان میگویند انقدری درد داشتیم که ناچار بودیم برای آرام شدن مصرف کنیم و یا میگویند که شب در پارک بودیم و زنی دیگر برای تسکین دردمان چند دود به ما داد…؛ گریز زنان به سمت موادمخدر در 2 و 3 ماهه اول بیشتر است اما آنقدر تشویق میشوند و مواد بهداشتی دریافت میکنند که به تدریج از میزان گریزشان کم میشود.
رویکرد تنبیهی هم نداریم اما اگر به قوانین عمل نمیشود، ممکن است از ارایه یک خدمت به آنها حاکم شود؛ اما برای شرکت آنها در هرکلاس به زنان یک ماده شوینده یا بهداشتی به عنوان تشویقی میدهیم.
مواردی داشتهاید که زنان مرکز به خودکشی رو آورند؟ چهطور پیگیری میکنید؟
بله مواردی بوده؛ یا خودکشی کردهاند و یا با سوء مصرف شدید مواد مخدر حالشان خراب شده است؛ تا مدتها هم پیگیر آنها بودیم اما چون هویت ندارند، حتی امکان پیگیری وجود ندارد.اما اتفاقات خوبی هم میافتد؛ به عنوان نمونه 2 زن که در «خانه خورشید» خدمات دریافت میکردند و بهبودی داشتند، برای گذراندن دوره یک ساله مددیاری به دانشگاه علوم بهزیستی رفتهاند تا در آینده به کسانی که تجربه مشترک اعتیاد داشتهاند اعتیاد کمک کنند.
در «خانه خورشید» کارگاه اشتغال دیدم؛ به زنان بابت کارهای دستیشان دستمزد هم میدهید؟ نمیخواهید کارتان را وسعت دهید؟
ـ وقتی به زنان شربت متادون میدهیم و در زمان نوشیدن متادون آنها را کنترل میکنیم؛ وقتی به آنها میگوییم که ارتباط جنسیتان را کنترل کنید، گدایی، جیببری و سایرکارهای غیراخلاقی انجام ندهید، پس آنها چه کاری را انجام دهند؟ به همین دلیل با کارهای ساده و ابتدایی، زنان را با هنرهای دستیشان مشغول کردیم؛ البته نه اینکه صد در صد با این کار امرار معاش کنند اما همین که بتوانند پول سیگار یا بستنی و یا یک کیلو میوه را دربیاورند کفایت میکند؛ زنان «خانه خورشید» لیف میبافند و تابلو فرشهایی درست میکنند اما اگر بتوانیم یک سوله بزرگ داشته باشیم میتوانیم محصولات زنان را به طور وسیع به فروش بگذاریم؛ خیلی خوشحالیم اما به یک سوله برای کارهای تولیدی زنان هم احتیاج داریم.
ممکن است مردان، همسران و افرادی که به نوعی با این زنان در ارتباط هستند، چرخهی درمان این زنان را به تعویق اندازند و اعمال خشونت برروی این زنان، کارها را با دشواری پیش میبرد، به همراهان این زنان هم دسترسی دارید؟
با آموزشهای انگیزش و مهارتی به زنان تا حدی موفق عمل کردهایم اما اگر متوجه شویم که زنی مورد خشونت و آزار قرار گرفته حتما به آنها مشاوره میدهیم و اغلب با همراهان و همسران آنها در ارتباط هستیم و از آنها هم مصاحبه میگیریم چرا که هرگونه خشونت و فشار زنان را به مصرف مجدد مواد مخدر سوق میدهد.
ابتدای مصاحبه قصد داشتید در مورد ایدز و شیوع آن در بین زنان معتاد صحبت کنید… نظرهای خود را به مسوولان بگویید
رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت در این زمینه هشدار داده و انتظار ما این است که خدمات وسیع و همه جانبهای به زنان معتاد ارایه دهیم معتقد هستم که اگر به زنان معتاد متادون، غذا و لباس بدهیم؛ کار زیادی برای آنها انجام ندادهایم اما اگر بخواهیم نیازهای او را همه جانبه ببینیم باید خدمات درمانی و بهداشتی آنها را هم مدنظر قرار دهیم چرا که نیازهای یک زن باید به عنوان یک مادر و همسر جامع دیده شود.
شما همیشه نقش زنان معتاد در گرایششان به مواد مخدر را کمرنگ دانسته و آنها را قربانی خطاب کردهاید؛ توضیح میدهید؟اما مسئولان و نحوه پیگیری آنها نشان میدهد که چنین دیدگاهی ندارند…
بله به همین دلیل است که تمام اقدامات در مورد زنان معتاد، اقدامات عاجل بوده در حالی که این معضل با طرح ظربتی، دستگیری و اقدامات خشن به جایی نمیرسد.
اگر قرار باشد که مقصری هم تعیین شود باید بگویم که زنان نقش بسیار کمی در اعتیاد خود دارند، چرا که آنها اعتیاد را انتخاب نکردهاند و بسیاری از آنها در سن نوجوانی و به دلیل عدم آگاهی یا احیای به مواد رو آوردهاند… البته عدم اطلاعرسانی صحیح هم موثر بوده به طوری که در حال حاضر بسیاری از جوانان تحصیل کرده تصوری از اعتیادآور بودن «شیشه» ندارند، شاید بهتر آن است که رسانهها بهخصوص صداوسیما ذهنیت مردم را روشن کند.
گفتوگو: سمیه جاهدعطائیان
+ There are no comments
Add yours