مدرسه فمینیستی: خانم ورزیر، برکناری شما برخلاف وزیران دیگر (که بسیاری چون من حتی نامشان را هم نمی دانند) چندان هم به سکوت برگزار نشد و بسیاری افسوس خوردند، حتی بعضی گفتند “تنها مرد کابینه” برکنار شد! از این جمله البته خوشحال نباشید که هم شرم آور است و هم بدجوری بوی گند مردسالاری می دهد و معنایش هم به هیچ گرفتن ما زنان است. یعنی اگر زنی چون شما در این فضای سنگین و آلوده، به هر دلیل سکوت را بشکند و به نفع مردم موضعگیری کند و مثلاً از عدم تخصیص ارز به حیاتی ترین نیاز مردم یعنی دارو سخن بگوید تازه می شود مرد. می بینید با چه کسانی کار می کرده اید، آنها که در هر حال زن را یک موجود ضعیف و فرودست می دانند که لاجرم ترسو و محافظه کار است و ازش انتظار نمی رود که اعتراض کند، تازه اگر هم اعتراض کرد و انتقاد کرد می شود تنها مرد کابینه! یعنی این خصایص آزادگی و انتقاد که خصایص انسانی است در نگاه این جمع مردسالار حاکم بر جامعه ما خصیصه ای است صرفاً مردانه!
باید منصف بود، خانم دکتر گرامی! از شما چه پنهان، هر چند (به دلایلی که به آنها خواهم پرداخت دل خوشی از شما و امثال شما ندارم) ولی وقتی، توی اخبار این کانال و آن سایت می شنیدم و می خواندم که پیگیر مسأله دارو هستید و افتضاح تخصیص ارز دارو به لوازم آرایش و زین اسب را افشاء کرده اید، و طرف مردم را گرفته اید، جسارتتان را ستایش می کردم و خوشحال می شدم از این ایستادگی و آزادگی! آخر ما از این رفتارها در میان دولتمردان مان نداشته ایم و حالا که شما تنها دولتزن دوران مان اینقدر جسور بودید و تا پای وانهادن وزارت پیش رفتید برای ما عجیب و باور نکردنی بود. راستی می بینید که به یمن حضور شما در کابینه، دولتزن هم به فرهنگ اصطلاحات سیاسی مان افزوده شد، این فرهنگ هم بدجوری در انحصار مردان است، قضیه رجل سیاسی را که می دانید. البته ما هیچ وقت ندانستیم موضع تنها دولتزن مملکت درباره رجل سیاسی چیست و در آن جنجال اصلاح قانون انتخابات، آیا دغدغه شما هم مثل گروه سیاسی تان فقط محدود شدن جناح خودتان بود، یا اینکه به محدود شدن زن ها و از جمله خودتان هم فکر کرده بودید؟
خانم دکتر عزیز، همان طور که گفتم باید منصف بود و خوب و بد کارنامه هر شخص را دید. شما وزیری هستید که برخلاف رویه معمول و بدون مدرک سازی و جعل، در مدرک تحصیلی تان هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و سال 54 و در شانزده سالگی و لابد درعین شایستگی، به دانشگاه رفته اید، درس خوانده اید و پزشک عمومی و بعد هم متخصص زنان و استاد دانشگاه شده اید، ولی از بخت بد که باز هم به همان جنسیت باز می گردد رسانه ها هم کمتر از دیگران این عنوان را در باره شما به کار می برند، یعنی تاکید بیشتر بر روی “خانم” است تا “دکتر”! توی کارنامه شما نکات برجسته و مثبت دیگری هم هست، از جمله اینکه، داوطلبان آزمون دستیاری 1388 هنوز جسارت شما را در باطل کردن آن آزمون که در دوره های پیشین آلوده به تقلب بود، از یاد نبرده اند و بی گمان جسارت و مسوولیت پذیری شما بود که تاحدودی اعتماد از دست رفته را به جامعه پزشکی بازگرداند. اینها برخی نقاط روشن فعالیت های شما در وزارت بهداشت است که در یاد مانده است. اما همه کارنامه شما به این درخشش و پاکی هم نیست مخصوصا وقتی به سالهای پیش بازمی گردیم که بانی اصلی طرح تفکیک جنسیتی در بیمارستان ها شدید. همان طرحی را می گویم که به انطباق پزشکی با مبانی شرع معروف شد. هزاران مشکل ریز و درشت حوزه بهداشت و درمان مملکت را به ویژه در مناطق محروم فرو گذاشته و به فکر آبی کردن کاشیکاری سر در بهداشت و درمان افتاده بودید که گویا تنها با جدا شدن زن و مرد میسر می شد. خودتان هم می دانید با این کمبود امکانات و با این نگاه مسلط که زن را نصف مرد و شهروند درجه دوم به حساب می آورد یقینا نتایج چنین طرح هایی به زیان زنان است و محروم شدن آنها از امکانات پزشکی؛ و دیدید که طرح تان چندان هم نتوانست عملی شود و فقط باعث محدودیت هایی در محیط بیمارستان ها شد و نیز تشدید نگاه جنسیت زدۀ جامعه ما.
بازهم می رویم به سراغ کارنامه شما و مخالفت تان با پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان. بدون شک این اقدام شما تاریک ترین و نابخشودنی ترین اقدام سیاسی شماست که هیچ گاه از خاطره زنان پاک نخواهد شد و باید در برابر آن پاسخگو باشید. راستش را بخواهید درک این مسأله سخت است که چرا یک زن در جامعه ای که انواع اجحاف ها و تبعیض ها و ستم ها بر همجنسانش روا داشته می شود باید با رفع تبعیض از زنان مخالف باشد؟ من دلیل این مسأله را جدا افتادگی شما و دیگر زنان همطرازتان از توده زنان می دانم و بی تفاوتی و ترجیح منافع فردی و جناحی تان بر مصالح ملت، وگرنه نمی شود زن بود و در چنین جامعه ای زندگی کرد و آن وقت با رفع تبعیض از زنان مخالف بود. شاید شما حق دارید که همچون مردان همفکرتان با رفع تبعیض از زنان مخالفت کنید، چون شما در مقام نماینده مجلس و وزیر بهداشت، از حقوقی برخوردار می شوید که دیگر با شما مثل یک زن رفتار نمی شود! و در واقع مسأله زن مسأله شما نیست. ولی راستی هیچ فکرش را کرده بودید که اگر زبانم لال، و قلمم شکسته، یک وقت شما را ترور می کردند و یا به قتل می رساندند، تازه اگر قاتل را گیر می آوردند دیه تان نصف دیه مردان بود. یا با آنکه می دانم شما هم به دلیل پزشک بودن و هم حقوق وکالت و وزارت، نیاز مالی ندارید و حتما به قضیه ارث فکر هم نمی کنید ولی با این همه آنچه از پدرتان نصیب تان می شود نصف سهمی است که به هرکدام از برادرانتان می رسد! یا باز هم زبانم لال اگر روزگاری به علتی قضیه حضانت فرزند یا فرزندانتان پیش بیاید، با همه سابقه وزارت و وکالت و طبابت، قانون، بچه ها را به همسرتان می داد بی آنکه حق چون و چرا داشته باشید؟! و نیز خانم دکتر عزیز از یاد نبرید که طبق این قانون که شما هم از مدافعانش هستید همسر محترمتان می تواند به راحتی مانع از خروج شما از منزل شود و یا حتی اجازه ندهد به وکالت و وزارتتان برسید! اما شما شانس آورده اید و خودتان هم به خوبی می دانید که به دلیل ملاحظات سیاسی و قدرتی که به شما اعطا شده از بسیاری از این محدودیت ها خلاص شده اید. و چون خودتان خلاص شده اید و این سد جنسیت برایتان شکسته شده، دشواری زندگی زنان در یک جامعه مردسالار را فراموش کرده و چشم بر آن فروبسته اید و با رفع تبعیض زنان هم مخالف می شوید، چون در برخورد با این مسأله دیگر یک زن به جان آمده از سیستم مردسالار و زن ستیز نیستید بلکه یک سیاستمدار هستید که صرفا به مصالح سیاسی و منافع جناح سیاسی اش می اندیشد و وضعیت زنان و گرفتاری هایشان دیگر برایتان محلی از اعراب ندارد.
شما یکبار دیگر و در همین اواخر وزارت تان، بی اعتنایی تان را به وضعیت زنان با صحه گذاشتن بر سیاست جدید افزایش جمعیت نشان دادید و با آنکه می دانید این سیاست چه تبعات منفی و شومی برای جامعه و به ویژه زنان خواهد داشت، به بازوی اجرایی این برنامه تبدیل شدید و دستور به برچیده شدن برنامه کنترل جمعیت دادید که معلوم نیست فردا چه بر سر این جامعه فقرزده با این میزان وحشتناک بیکاری و آسیب های اجتماعی بیاید و یقیناً مسئولیت این امر علاوه بر بانیان اصلی بر دوش شما نیز خواهد بود.
خانم دکتر وحید دستجردی!
صادقانه بگویم وقتی خبر عزل تان را شنیدم، آرزو می کردم که ای کاش زنی برآمده از توده های زنان بودید که بر خواسته های زنان پای می فشارد و مطالبات آنها را پیگیری می کند، آن وقت می دیدید که جنبش زنان ایران با جان و دل از شما حمایت می کرد و نامی می شدید ماندگار در تاریخ این جنبش. اما افسوس که واقعیت چیز دیگری است.
حالا دیگر با برکنار شدن شما، کابینه یکدست مردانه شد ولی بعید می دانم زندگی سیاسی شما هم پایان یافته باشد. به هرحال با این اخبار که حکایت از جانبداری شما از یک گروه سیاسی دارد و برخی حتی دلیل عزل تان را هم همراهی با آن گروه و مقاومت بر سر ابقای قایم مقام ذی نفوذتان دانسته اند، ممکن است باز هم شما را در عرصه سیاست یا در کسوت نماینده یا وزیر ببینیم، از این رو کارنامه شما به ویژه در برخورد با مسئله زنان، شاید قابلیت جبران و اصلاح داشته باشد. ای کاش به خود می آمدید و با آن جسارتی که در برخی بزنگاه ها نشان دادید، تغییری در نگرش خود به مسأله زنان ایجاد می کردید. می دانم که شاید این یک خوش خیالی ساده لوحانه بیشتر نباشد!
+ There are no comments
Add yours