گزارش مراسم بزرگداشت هشتم مارس در بند زنان اوین

۱ min read

20 اسفند 1391

مراسم هشت مارس، روز جهانی “زن” در حالی در بند سیاسی زنان زندان اوین برگزار شد که فعالان جنبش زنان در ایران، به دلیل فشارهای زیاد امکان برگزاری مراسم در مراکز عمومی را نیافتند.

در این مراسم که زندانیان سیاسی زن با هر فکر و گرایش سیاسی و عقیدتی در آن شرکت داشتند، سخنرانان از دردهای زن ایرانی سخن گفتند.


زندانیان سیاسی زن، سالن یک بند زنان را با امکانات محدود خود برای برگزاری این مراسم آماده کرده بودند. پوستری با طرحی برگرفته از جلد کتاب “جنس دوم”، نوشته سیمون دوبووار، فمنیست معروف فرانسوی، چند شاخه گل نرگس و یک تابلوی معرق با نقش”رهایی زنان ممکن است” زینت بخش سالن شده بود.

شبنم مددزاده، دانشجویی که بیش ازچهار سال است که در زندان بسر می برد، نخستین سخنران این مراسم بود. او با تبریک روزجهانی زن به تمامی زنان به ویژه زنان رنج کشیده ایران گفت: “گرامیداشت روزهایی با نام های خاص از سوی انسان امروز به نوعی هم ادای دینی نسبت به گذشتگان و هم تلنگری برای خود است که او نیز در این برهه ادامه دهنده و پاسدار میراث نیای خود باشد . تلنگری برای احساس مسوولیت و رساندن بار امانت تا سر منزل نهایی اش.”

او در ادامه گفت: “هشت مارس نوعی به رسمیت شناختن رنج های زنان است، رنج هایی که برای به دست آوردن سهم شان از زندگی به جان خریدند و اینک ما باید رهروان راه کسانی باشیم که زندگی شان را هدیه کردند تا برای اعتلای جهان به ویژه تحول صدای سرکوب شده زنان صدایی نو باشند .”

نسرین ستوده، حقوقدان و زندانی سیاسی، سخنران بعدی این مراسم بود که سخنان خود را با عنوان “زنان و قوانین” بیان کرد. او گفت: “در سال های اخیر دولت با ارائه طرح هایی و مجلس با ارائه لوایحی سعی بر تصویب قوانین محدود کننده ای درباره زنان داشته اند که لایحه خانواده و قانون گذرنامه ازجمله آن است.”

ستوده افزود: “لایحه خانواده قصد داشت با تصویب ماده 23 چند همسری مردان را به مراتب راحت تر از گذشته کند که اتحاد فعالان حقوق زنان در همه طیف های فکری- سیاسی مانع از آن شد. این بار نیز یکی از کمیسیون های مجلس قصد ایجاد محدودیت برای زنان زیر چهل سال برای اخذ گذرنامه را داشت که با مخالفت های طیف های مختلف زنان روبرو شده است که امیدوارم با این تلاش ها، این لایحه نیز در صحن عمومی مجلس به تصویب نرسد.”

مریم اکبری منفرد به همراه کبری بنازاده امیرخیزی دو زندانی سیاسی دیگر در پنلی با عنوان “تجربه های مادرانه زندانیان سیاسی” سخن گفتند.

منفرد در این پنل گفت: “مادرم در دهه شصت در زندان بود و حالا من به عنوان یک مادر در زندانم. من در دهه شصت، حس فرزندی که مادرش در زندان است را تجربه کردم و حالا هم حس مادری را تجربه می کنم که سه دختر خود را آن سوی دیوارهای زندان جا گذاشته ام.”

او در ادامه از دشواری های رابطه میان مادران زندانی و فرزندان شان سخن گفت. منفرد گفت: “یکی از تناقض ها وقتی بروز می کند که به فرزندانت می گویی تو برایم عزیزترین هستی و حتما این سوال برای شان به وجود می آید که اگر واقعا اینقدر، عزیزند پس مادر در زندان چه می کند و آیا این به معنای ترجیح عقیده اش به ما نیست.”

او در ادامه به شرح چالش ها و روش هایش برای حل سوالات دخترانش پرداخت و گفت: “همیشه در ملاقات های هفتگی، دخترها را ترغیب می کنم تا سوال های خود را خیلی صریح از من بپرسند و حرف هایشان را بزنند ولو اینکه انتقادی باشد.” کبری بنازاده امیر خیزی نیز در پنل “تجربه های مادرانه زندانیان سیاسی”به عنوان مادری که بیش از 30 سال است که زندگی اش سرشار از تجربه زندان و خانواده زندانی سیاسی است، گفت: “از قبل از انقلاب، زمانی که بچه هایم در سن رشد بودند، زندگی من به عنوان زندانی سیاسی یا خانواده زندانی سیاسی در زندان ها می گذشت. با این همه سعی کرده بودم تا رابطه صمیمانه ام با فرزندانم را همواره حفظ کنم. وقتی در دهه شصت بعد از چند سال از زندان آزاد شدم با توجه به تجربیات زندان و تغییرات حاصل از آن دیگر رابطه ام با فرزندانم هرگز مثل قبل نشد. فرزندانم وقتی بزرگتر شدند بارها از من می پرسیدند که ما کدام راه را برای زندگی باید انتخاب کنیم. پاسخ من همیشه این بود که شما باید درس بخوانید و تجربه پیدا کنید تا خودتان بتوانید مسیر زندگی تان را انتخاب کنید، من هیچ چیز را به شما تحمیل نمی کنم.”

بنازاده در ادامه سخنان خود از مادرانی گفت که فرزندان خود را در زندان به دنیا می آوردند و یا مادرانی که به همراه فرزندان خود به زندان می افتادند؛ موضوعی که دشواری های زیادی را برای مادران و فرزندان به وجود می آورد. مهوش شهریاری، یکی از زندانیانی که به خاطر مذهبش در زندان به سر می برد، در این مراسم از یکی از زنان پیشتاز مبارزات زنان در ایران به نام “طاهره قره العین”سخن گفت. او گفت: “یکی ازچهره های سرشناس عصر قاجار زرین تاج برغانی ملقب به قره العین بود. او نویسنده ای توانا، سخنوری زبردست ومجتهدی بانفوذ و شاعری بزرگ بود و در عرصه های اجتماعی حضوری فعال و شجاعانه داشت. شرح زندگی او در اغلب کتاب های تاریخی عصر قاجار و تمامی کتاب های تاریخ و ادبیات آن دوره درج شده است.”

او افزود: “روح بی قرار و التزام به حضور در متن جامعه دوران خود را که زنان از آگاهی و پویایی چندانی برخوردار نبودند او را به تحرک و پیشگامی خیره کننده ای وا داشته بود و سلطه ناپذیری اندیشه و استقلال شخصیتش زبانزد خاص و عام بود.”

او همچنین در ادامه مراسم به قرائت شعری پرداخت که درباره زندانیان زن در گوهردشت سروده بود.

حکیمه شکری دیگر زندانی سیاسی زن در ادامه این نشست در زندان اوین درباره تاریخچه فعالیت مادران پارک لاله سخن گفت. او گفت: “مادران پارک لاله، جمعی از مادران و خانواده های جان باختگان و آسیب دید گان دوران حاکمیت جمهوری اسلامی هستند که با هدف لغو مجازات اعدام و کشتار انسان ها به هر شکلی فعالیت می کنند. این مادران همچنین خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند.”

حکیمه شکری که به خاطر فعالیت در همین گروه در زندان به سر می برد، در ادامه گفت: “مادران برای ایجاد محیطی امن، انسانی و به دور از جنگ و خون ریزی و تبعیض و تحقیر تلاش می کنند و به همین دلیل با انتقام گیری و حذف فیزیکی مخالفند، آنها معتقدند برای جلوگیری از تکرار جنایت، لازم و ضروری است تا تمامی عوامل که مستقیم یا غیرمستقیم مرتکب خطا شده اند، در دادگاهی عادلانه، علنی و مردمی محاکمه شوند و پاسخ گوی اعمال خود باشند. مجازاتی متناسب با جرم شان به همراه بازآموزی اندیشه های انسانی.”

ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار زندانی و از اعضای کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز نیز ضمن معرفی مفصل این کمپین و توضیح مراحل شکل گیری آن گفت: “پس از سرکوب شدید تظاهرات زنان در 22 خرداد 85 و امنیتی شدن شدید فضای جامعه، گروهی از فعالان جنبش زنان پس از جلسات متعدد و بحث بررسی های طولانی، کمپین یک میلیون امضا را بنیان گذاشتند. هدف اصلی کمپین نه صرفا جمع آوری امضا که گسترش آگاهی درباره قوانین تبعیض آمیز در میان زنان و مردان جامعه بود. داوطلبان کمپین کوشیدند تا بحث های مربوط به قوانین و محدودیت های زنان را به عرصه های عمومی جامعه ببرند که در این راه موفقیت های زیادی به دست آوردند، هر چند هزینه های زیادی از جمله تحمل زندان را پرداختند.”

بنی یعقوب گفت: “داوطلبان کمپین در شهرهای بزرگ و کوچک و حتی روستاها کارگاه های آموزشی درباره قوانین تبعیض آمیز مربوط به زنان برگزار کردند و زنان را با حقوق خود آشنا کردند.”

شیوا نظر آهاری، فعال حقوق بشر زندانی نیز در سخنانی گفت :”از هشت مارس 1358 که تظاهرات زنان با خشونت حکومت سرکوب شد تا امروز، اجازه برپایی مراسم رسمی و تجمع در روز هشت مارس به زنان ایرانی داده نشده است. این در حالی است که قدمت مبارزات زنان ما به بیش از یک صد سال پیش بازمی گردد.”

او گفت که زنان در نهضت مشروطه با فروش النگو و طلاهای خود به مشروطه یاری رساندند اما حتی پس از پیروزی انقلاب مشروطه هم به آنها حق رای داده نشد و هنوز وقتی به قوانین و جایگاه زن در جامعه ایران نگاه می کنیم، می بینیم که اندر خم یک کوچه ایم.

فائزه هاشمی که به عنوان آخرین سخنران با موضوع “زنان و مدیریت” سخن می گفت به تجربه های مدیریتی ونمایندگی اش در مجلس اشاره کرد. او گفت: “اینجا خیلی از دوستان از محدودیت ها و فشارهای حکومت بر زنان گفتند، من می خواهم بگویم آنچه در سال های پس از انقلاب گذشت فقط محدودیت و فشار برای زنان نبود و انقلاب اسلامی دستاوردها و موفقیت های زیادی نیز برای زنان داشت.”

او در ادامه به اختصاص سهمیه یا همان تبعیض مثبت برای ورود زنان به مجلس اشاره کرد و گفت: “متاسفانه تعداد نمایندگان زن در مجلس ایران ناچیز است و نشان می دهد حتی زنان به زنان رای نمی دهند. به همین دلیل من معتقدم مثل برخی از کشورهای دنیا در ایران نیز لازم است تا از روش سهمیه بندی برای ورود زنان به مجلس و احزاب استفاده شود.” پس پایان سخنرانی ها، از قدیمی ترین زندانیان سیاسی بند زنان اوین تقدیر شد. مهوش شهریاری، فریبا کمال آبادی، کبری بنازاده امیر خیزی و شبنم مددزاده، چهار تن از قدیمی ترین زندانیان سیاسی بند زنان بودند که در این بخش از برنامه مورد تقدیر قرار گرفتند. زندانیان این بند با اهدای لوح تقدیر از این زندانیان قدردانی کردند.

مهوش شهریاری و فریبا کمال آبادی پنج سال بدون مرخصی و کبری بنازاده و شبنم مددزاده بیش از چهار سال است که در وضعیتی مشابه در زندان به سر می برند و قدیمی ترین زندانیان سیاسی فعلی در بند زنان زندان اوین محسوب می شوند. مهوش شهریاری در اسفند سال 1386 بازداشت شد و به مدت دو سال و نیم در بند امنیتی 209 زندانی بود و سپس به بند عمومی منتقل شد .

فریبا کمال آبادی در اردیبهشت 87 بازداشت شد و به مدت دو سال و نیم در بند 209، حبس کشید و سپس به بند عمومی منتقل شد. این دو زندانی عقیدتی به 20 سال حبس محکوم شده اند.

کبری بنازاده امیر خیزی که در دی ماه 87 در فرودگاه تهران بازداشت شد، در دهه شصت نیز سه سال زندانی بوده است. وی در دادگاه به پنج سال زندان محکوم شد که در حال حاضر مسن ترین زندانی بند زنان نیز محسوب می شود. شبنم مددزاده جوان ترین زندانی بند زنان اوین است که در اسفند 87 بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در زندان به سر می برد.

مراسم بزرگداشت هشت مارس، روز جهانی “زن” با سرود جنبش زنان ایران، در بند زنان زندان اوین خاتمه یافت.

ای زن، ای حضور زندگی

به سر رسید زمان بندگی

جهان دیگری ممکن است

تلاش ما سازنده آن است

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours