مدرسه فمینیستی: با نزدیک شدن به سالگرد مشروطه، نگاهی دوباره به تحولات آن دوران و نقش زنان، به ما یادآور خواهد شد که زنان تلاش شان چگونه بوده است. دستاوردهای نسل های گذشته با وجود محدودیت های فراوان قابل تامل است.
شواهد تاریخی حاکی بر این است که در دوره ی قاجار، زنان حق خروج از خانه را نداشتند و در چهارچوب اندرونی محبوس بودند، اما با این وجود زنان در تحرکات اجتماعی حضور داشتند. استفاده از تحولات گفتمانی در دوره ای خاص و سود جستن از فرصت هایی محدود، باعث شد زنان بتوانند از اندرونی ها بیرون آیند و در حرکت های اجتماعی شرکت کنند.
از نیمه ی دوم سلطنت ناصرالدین شاه به تدریج شاهد تغییر الگوهای گفتمانی از طریق روزنامه هایی که خارج از کشور به چاپ می رسید و متن هایی که روشنفگران آن زمان به چاپ می رساندند، هستیم. تغییراتی که سنت ها را از طریق دیدگاه های مدرن به چالش می کشید. دست یابی به شیوه ی اندیشه دنیای مدرن و تغییر سبک زندگی که از آن حاصل می شد، دغدغه ی عده ای از دگراندیشان این دوره بود. یکی از راه های ورود به چنین دنیایی تغییر شرایط زنان ایرانی بود. شرایطی که به دلیل بی سوادی و خرافات وضعیت فلاکت باری را برای آنان رغم زده بود. اطلاعاتی در روزنامه های خارج از کشور از شرایط زنان دیگر ملل به چاپ می رسید، باعث می شد که تجربه های جدیدی شکل گیرد. فرصت هایی که قبل از آن وجود نداشت و باعث تغییر فضای اجتماعی گردید.
اگرچه در اسلام، خروج از خانه برای زنان، صریحا می بایست با اجازه شوهر انجام گیرد، ولی ظرفیت های محدودی نیز در نگرش به مذهب در آن زمان به وجود آمد که استفاده از آن، حضور را در فضای خارج از خانه برای زنان امکان پذیر می کرد. وجود زنان در مراسم مذهبی بصورت مسافرت های زیارتی و یا تعزیه، رفتن به تکایا، بخشی از فرصت هایی بود که زنان شهری در آن زمان برای خارج شدن از زندان خانه برای خود ایجاد می کردند. از طرف دیگر حضور در تحصن ها و اعتراضات، که بر اساس نگاه میهن پرستی و یا شرایط اقتصادی شکل گرفت (جنبش تنباکو و بلوای نان)، ابتدا با درخواست مردان و علمای مذهبی آغاز شدند. استفاده ی ابزاری مردان اندیشه و مذهب از زنان برای شکل یافتن اعتراضات اجتماعی، بر تجربه حضور جمعی زنان افزود. این تجربه ها هرچند اندک بعدها در جنبش مشروطه به آنان کمک کرد تا خواست های زنانه ی خود را در چارچوب های سیاسی اجتماعی مدنی مطرح سازند. اگرچه حضور زنان در جامعه با تحولات مشروطه گسترش یافت ولی “سابقه ی فعالیت سیاسی زنان، در آن فضای انقلابی گری و ملی گرایی، پدیده ای نوظهور بود”.1 مشروطه در واقع یک حرکت اصلاح طلبانه ی شهری بود که زنان را به سطح جامعه کشاند. آنها توانستند در مدتی کوتاه درخواست های مدون خود از قبیل “لزوم آگاهی، گسترش سواد آموزی، اصلاح قانون و احقاق حقوق زنان و همچنین پرداختن به امور خیریه، تاسیس مدارس دخترانه و چاپ مجله و روزنامه مطرح کنند”.2
در پی فشارهای فراوانی که بر زنان روشن اندیش وجود داشت و خواسته هایی که مرتب از طرف جامعه ی آن دوران پس زده می شد و امکان حضور را در عرصه های مختلف تنگ تر می کرد، آنها با پافشاری بر درخواست های حداقلی مانند بهداشت و سوادآموزی سعی داشتند تا هرچه بیشتر شرایط را برای تغییر وضعیت هم نوعان خود هموار کنند. برای درگیر نشدن با ساختارهای استبدادی موجود، با تدبیری زنانه تقاضاهای خود را در چارچوب مادری تعریف کردند، تا ستیز جامعه ی سنتی مردانه را کاهش دهند. آنها مادران باسواد را متضمن بوجود آوردن کودکانی سالم تر معرفی می کردند. اما همچنان مخالفت ها به صورت علنی و پنهان علیه آنان و خواسته های شان ادامه داشت. جامعه ی مردانه ی آن روزگار وجود زنان را برنمی تابید و همواره سعی بر حذف آنها داشت. به همین دلیل اصرار برماندن در سطح اجتماع و آموزش تا بعد از مشروطه نیز ادامه یافت. “پس از آنکه نهضت مشروطه فروکش کرد فعالیت زنان در زمینه های گوناگون به خصوص در زمینه ی فرهنگی ادامه یافت و به تدریج به مشارکت زنان در امور اجتماعی، کار و پیشه منجر شد.”3
نیاز شدید زن ایرانی به تغییر، نظر بسیاری را به خود جلب کرده بود. چنانکه مورگان شوستر از سهم آنان در آرمان انقلاب مشروطه با تحسین یاد کرد. به عقیده ی او، زنان محجبه ایران با تجربه ای ناچیز کاری کردند که نهضت زنان در غرب ده ها و شاید صدها سال برای انجام آن وقت صرف کرده بود.4
در طول صد سال گذشته با وجود سرکوب شدید که بر تمام ابعاد زندگی زن ایرانی چنگ انداخته بود و استبدادی که از درون خانه شروع و تا سیاست های کلان کشور ادامه می یافت، زنان بدون تشکیلات منظم و اغلب به صورت فردی نشان دادند برای تغییر شرایط خود و دگرگونی نظام یکجانبه نگر مردانه تلاش بسیاری می کنند. روند این ویژگی که گاهی در برخی از مقاطع تاریخی کند بوده است، با استفاده از حداقل های موجود انجام گرفته است. حال پرسش این است که آیا در شرایط فعلی که زنان محدودیت های خاص خود را دارند، در این فرصت زمانی موجود، دوباره خواهند توانست گام های بزرگی همچون زنان پیشروی پیشین بردارند؟
منابع:
1- J.Afary ; Grassroots Democracy ;Social Democeracy in the Iranian Constitutional Revolution ;1906-1911 ; Unpublished PhD Thesis ;Uni of Michigan.1991
2- ر.ک.صدر هاشمی ،مجلدات مختلف
3-اتحادیه، منصوره ،1377،اینجا طهران است، تهران ، نشر تاریخ
4-shuster; the srangling of Persia; 191-193
+ There are no comments
Add yours