مدرسه فمینیستی: از نظر جامعه شناسی پیدایش جوامع و پدیده های اجتماعی در طول تاریخ کاملا تصادفی و ارادی نبوده است بلکه شرایط عینی و ذهنی در پیدایش آنها دخالت داشته اند. به عبارت دیگر نوعی قانونمندی بر تاریخ بشر و جامعه حاکم بوده است. در واقع فرد و جامعه هر دو دارای اصالت و شخصیت اند. بنابراین شکل گیری جامعه مدنی به عنوان یک پدیده اجتماعی تابع شرایط عینی و ذهنی خاصی است. جامعه مدنی نمونه ای برآمده از دستاوردهای مدنی بشریت مبتنی بر آگاهی و اراده تاریخی انسانها، برای اعاده حقوق پایمال شده است که تجربه ای متناسب با شرایط زیستی شهرنشینی و الزامات موجود در عصر آگاهی، تکنولوژی و پیشرفت را به همراه دارد.
روشن است که پرداختن به جهات و سطوح مختلف فرهنگی به وسعت فرهنگ ایران بسی بیش از توان و ظرفیت یک نوشته است با این حال نگارنده در این مقاله در تلاش است که وضعیت جامعه مدنی و سیر تاریخی آن در جامعه ایرانی و ارتباط آن با مبحث حقوق زنان را بررسی کند.
جامعه مدنی در ایران
تغییراتی که در بیست ساله پس از انقلاب در ساختار اجتماعی ایران پدید آمده نیاز به جامعه مدنی و زمینه های رشد آن را به وجود آورده است. جامعه مدنی مفهوم جدیدی نیست گرچه در ایران پیشینه تاریخی اش عمدتا به خرداد 1376 باز می گردد که به موضوعی اجتماعی و گفتمان عمومی تبدیل شده بود.
اکنون درباره جامعه مدنی در ایران سخنان فراوانی گفته شده و صاحب نظران مختلف امروزه می کوشند جنبه های مختلف آن را بکاوند و تعریف مدون و مشخصی برای آن بیابند که البته در وهله نخست باید میان جامعه مدنی و مدنیت و تمدن فرق قائل شد. مدنیت مدتها پیش از پیدایش جوامع مدنی و بورژوازی غربی وجود داشته است. تمدنهای کهن شرقی و شهرنشینی هیچ یک به معنای وجود جامعه مدنی نیست. جامعه مدنی چهارچوبی از زندگی با مشخصات خاص است. نوعی بستر اجتماعی است مبتنی بر ارزش ها و ضابطه هایی که در مرحله معینی از تحول تاریخی جوامع پدید می آید که البته فاکتورهایی برای اثبات وجوه و وجود آن از نظر متفکرین غربی مطرح است همچون:
◀️ Paidar،parvin،(1995)،Women and the political process in twentieth -century iran.
+ There are no comments
Add yours