مدرسه فمینیستی: زنان خاورمیانه سرنوشتی مشترک دارند. اولین مسئله مشترک آنها حضور در کشورهای جهان سوم و به تعبیری صادرکننده مواد خام و تک محصولی است. این نوع اقتصادها بسیار ضربه پذیر بوده و در صورت بروز بحران و ممانعت برای صدور آن، به سرعت چهره جامعه رنگ فقر و بیکاری می گیرد و صد البته برای حل معضل بیکاری اولین و دم دست ترین اقدام دولت ها، بیکار نمودن زنان و به حاشیه راندن آنهاست.
از طرفی قوانین این کشورها بر پایه ایدئولوژی حاکم نوشته می شود و همواره نگاه سنتی و دست دوم به حقوق زنان وجود دارد. از طرفی بواسطه وجود منابع سرشار نفت و گاز مورد طمع کشورهای بزرگ قرار دارند و هر از چند گاهی به بهانه های مختلف حمله نظامی یا ایجاد جنگهای داخلی و بروز پدیده افراطیون اسلامی روبرو هستند و در همه موارد این زنان هستند که مورد هجمه و هجوم قرار می گیرند و به خاطر شرایط بحرانی و به اجبار، دست از فرصت های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شسته و به حاشیه رانده می شوند. اما تاریخ جنبش های ملی و ضداستعماری در سراسر خاورمیانه تاریخ شجاعانه زنان برابری خواه بوده است. مشهورترین این زنان هدا شعراوی، برابری خواه مصری، لیلا خالد، جمیله بوپاشا الجزایری از مبارزان سده های اخیر است که برای رهایی از استعمار و برای استقلال کشور و رهایی مردم از سنت های دروغین بوده است. کما اینکه قوانین کشورهای عراق، سوریه و لیبی کمتر رنگ مذهب سنتی داشته و بیشتر سکولار بوده اند. اما با رشد سرمایه داری و بازگشت دوباره استعمار به شیوه نوین به ناگاه مذهب افراطی شهرت گرفت. جالب است که چادر زمان انورسادات در جامعه مصر ظاهر شد و مصر را به لحاظ تبعیض جنسیتی در بین 136 کشور جهان در رتبه 126 قرار داد.
زنان در خیزش های عمومی و فراگیر بهار عربی نقشی بسزا داشتند. آنها نه تنها در تظاهرات شرکت می کردند بلکه به سازماندهی آن هم می پرداختند. 18 ژانویه 2011 بود که اسماء محفوظ زن 26 ساله مصری ویدئوکلیپی چهار دقیقه ای را منتشر کرد که در آن چهار مصری بر علیه فقر و گرسنگی و سی سال تحقیر خود را به آتش می کشند. آنها فریاد می زنند ما هم می توانیم انقلابی مانند تونس بر پاداریم. در ادامه، اسماء، مردم را به تظاهرات 25 ژانویه علیه حسنی مبارک دعوت می کند و اعلام می دارد خود نیز حضور خواهد یافت. در زمان اندکی این ویدئو کلیپ را صدها هزار نفر مشاهده می کنند و در دقایق نخست، دهها هزار لایک می خورد و روز 25 ژانویه مردم مصر به میدان می آیند و آن قدر ایستادگی می کنند تا دیکتاتور برود. پیش از آنهم زنان تونسی سنگ فرش های خیابانها را دوشادوش مردان در حمایت از مادر جوان دست فروش جانباخته می پیمایند و نقشی پر رنگ و چشمگیر در مبارزات اجتماعی تا تدوین قانون اساسی و با حقوق برابر پیگیر روند مبارزات اجتماعی هستند.
در 15 فوریه 2011 نیز مادران عزادار لیبی که فرزندان و همسرانشان در قتل عام زندانیان سیاسی سال 1996در زندان تریپولی کشته شده اند دست به تظاهرات می زنند و به ناگاه همه مردان لیبی در سراسر کشور به خواست مادران عزادار می پیوندند.
اما وضعیت زنان در تونس به گونه ای دیگر است. زنان دستاوردهای مثبتی برای حقوق برابر در جامعه به همراه داشته است همچنین در لیست انتخاباتی کاندیداهای مجلس موسسان حضور پر شمار زنان کاندید نشان از اقبال جامعه دارد. اما غیر از جامعه تونس چالش های پیش روی زنان عرب حضور گسترده گروهای افراطی آدمخوار که مشخصه آنها عدم وابستگی به کشور و ملت است. حتی بارها گزارش شده است این گروه ها در شرایط جنگ و بمباران هم قوانین سنگسار و اعدام را به تشخیص فردی به اجرا می گذارند. نمونه جدیدش در سوریه در شهرهای حلب و حما روی داده است..
جامعه زنان عرب شایسته است تغییر را از خانه های خود آغاز کنند و هر گونه افراطی گری و نظامی گری که منشا تبلیغات مسموم علیه زنان است را مانع شوند. و راه توانمندسازی و ساماندهی زنان عرب را در نهادهای اقتصادی و مدنی سازمان دهند. حتی با وجود قوانین مترقی در کشورهای عربی به نفع زنان بین اجرای قوانین و واقعیت های جاری زندگی دره عمیقی وجود دارد.
در ایران اما وضع به گونه دیگر است علیرغم وجود قوانین تبعیض آمیز زنان حضوری پررنگ در عرصه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی دارند. با حضور پُرشمار در دانشگاه ها علیرغم محدودیت های غیر قانونی، به توانمندسازی خود پرداخته اند. باشد که قوانین نیز بر پایه واقعیت های زندگی تغییر یابد.
+ There are no comments
Add yours