مدرسه فمینیستی: این روزها دو اتفاق تلخ جامعه زنان و کل خانواده ها را دستخوش نگرانی شدید کرده است: یکی اسیدپاشی بر چهره ی زنان اصفهانی است و دیگری انواع و اقسام طرح هایی که از سوی برخی از مجلسیان به بهانه «حجاب» و «بدحجابی»، حقوق حداقلی و زندگی روزمره زنان را هدف تاخت و تاز قرار داده است. بسیاری از ناظران، این دو حرکت را که یکی از درون جامعه و دیگری از درون مجلس شورای اسلامی فراروییده، در یک راستا و آن هم در جهت گسترش افراط گرایی در ایران می دانند. این اتفاق ها در شرایطی در جامعه ما رخ می دهد که همگان با توجه به رخدادهای اخیر در منطقه خاورمیانه، به راحتی نتایج فاجعه بار افراطی گرایی مذهبی را توسط نیروهای خلافت اسلامی (داعش) می توانند با گوشت و پوست خود لمس کنند. قدرت گیری فزاینده ی نیروهای افراطی مذهبی که مانند همیشه زنان را بیش از بقیه اقشار هدف قرار می دهند طبعاَ می تواند دغدغه ای ملی باشد و بیش از همه مسئولان مملکت را برای مهار این نوع از خشونت ها به تکاپو وادارد. از این رو در ادامه مقاله، سه گروه از لایحه های قدرت سیاسی کشور یعنی تئوریسین های حاکمیت، نمایندگان مجلس، و نیروی انتظامی مورد خطاب قرار گرفته اند با این تاکید که حوادث تلخی که این روزها بر سر زنان آوار می شود صرفاَ زنان و خانواده های ایرانی را هدف قرار نداده بلکه آغازگر خشونت هایی است که می تواند در آینده به همگان آسیب برساند.
داعش از درون مجلس حمله کرده، نه از بیرون مرزها
امیر محبیان به تازگی در روزنامه رسالت مطلبی با عنوان «پدیده داعش و رویکردهای ضروری ما»[1] نوشته است: «فراموش نکنیم پروژه داعش دو رو دارد؛ آنها برای توجیه سیاست های تکفیری تحت نام سنی محتاج جریان های تکفیری و افراطی شیعی هستند». ایشان در انتهای مطلب خود یادآور می شود که: «سیاست خارجی ایران باید پوشش لازم را برای ایجاد، تقویت و تثبیت تصویر عقلانی از ایران در برابر تصویر تروریسم و افراط در جهان ایجاد نماید». بی شک نمی توان سخنان ایشان را تایید نکرد، ولی در عین حال باید از ایشان پرسید: آیا این فقط «سیاست خارجی» ایران است که باید در برابر تصویر تروریسم و افراط ، تصویری عقلانی از خود ارائه کند؟ و آیا بدون اصلاح سیاست داخلی، اساساَ ممکن است که ایران بتواند تصویری عقلانی و «زیبا و غیرافراطی» در سطح بین المللی از خود ارائه کند؟ متأسفانه امروز تروریسم و افراطی گری درون مرزهای ایران سر از اصفهان درآورده است، همانجا که برخی افراطیون شیعه مذهب، مانند همتایان سنی شان، سلاح به دست گرفته اند و با عقاید افراطی گرایانه شان به خود حق می دهند که با اسلحه ی مخربی به نام «اسید»، زنان اصفهانی را ترور کنند! از سوی دیگر افراط گرایان مجلس شورای اسلامی هم دست به کار شده اند و با طرح هایی مانند «طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» یا طرح «صیانت از حریم حجاب و عفاف»، به نوعی به حمایت از اقداماتی که قرار است خودسرانه توسط «مردم بر مردم»! اجرا شود، به پا خواسته اند.
حال بار دیگر می توان از آقای محبیان پرسید آیا این جریانی که امروز از درون مجلس طرح های افراط گرایانه ای همچون «طرح صیانت از حجاب و عفاف» و «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» را مطرح می سازد و به طور غیرمستقیم از «اسیدپاشان» تروریست حمایت قانونی می کند در واقع همان «جریان تکفیری و افراطی شیعی» نیست که «داعشیان سنی» به آن نیاز دارند؟ آیا با وجود چنین جریان هایی که امروز بیش از گذشته از درون مجلس، برای گسترش خشونت گرایی علیه زنان اقدام می کنند، سیاست خارجی ایران می تواند تصویری عقلانی از خود در سطح جهانی ارائه کند؟ بی شک وقتی جهان چهره متلاشی شده از اسید زن ایرانی را ببیند و از سوی دیگر در اخبار می خوانند که نمایندگان مجلس اش برای حمایت از «ناهیان از منکر» همچون اسیدپاشان اصفهانی، طرح و قانون تصویب می کند، و بعد هم جامعه جهانی می بیند که چگونه «نیروی انتظامی» به قول خودش «دو ساعته» چهار جوانی که با آهنگ «هپی» رقصیده بودند را بازداشت می کند اما پس از شش بار اسیدپاشی در اصفهان، هنوز هیچ کسی دستگیر نشده، چطور می تواند بخش تندرو ایران را از «داعشیان سنی» متفاوت قلمداد کند؟
نماینده اصفهان و اسیدپاشان اصفهانی!
درحالی که در شهر تاریخی اصفهان فضای ترس و وحشت به خاطر ظهور افرادی که بدون «دلیل مشخص» به صورت زنان اصفهانی اسید می پاشند موج می زند، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی در دفاع از طرح «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» سخنرانی می کند[2] و این پرسش را برای ما زنان ایجاد می کند که به راستی نمایندگانی که امروز بر کرسی مجلس تکیه زده اند، نماینده چه کسانی هستند؟ آیا آنان نماینده «اسیدپاشانی» هستند که بر چهره زنان ایرانی اسید بغض و کینه و خشونت می پاشند و یا نماینده مردمی که امروز خواستار دستگیری هرچه سریع تر مسببان اسیدپاشی های اخیر در اصفهان هستند؟ وقتی نماینده اصفهان در مجلس تمام قد در دفاع از طرح «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» می گوید : «وجود این قانون موجب تقویت ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر میشود» آیا خاک بر چهره زنان اصفهانی که امروز یا چهره هایشان از اسیدپاشی متلاشی شده و یا در ترس و اضطراب دائم به سر می برند، نمی ریزد؟ آیا این زنان با چهره هایی از هم پاشیده، قربانی کسانی نیستند که خود را در جایگاه «ناهیان از منکر» قلمداد می کنند و برای جلوگیری از «منکر»، به اسیدپاشی روی آورده اند؟ آیا نماینده اصفهان نمی داند که به دفاع از طرحی می پردازد که دست همشهری های اصفهانی اش را باز می گذارد تا به عنوان «ناهیان از منکر» بر مسند قضاوت بنشینند و پوشش و ظاهر زنان اصفهانی را قضاوت کنند و حکم شان را در جامعه و بر روی زنان با اسلحه ای مخرب همچون «اسید» اجرا کنند؟
نیروی انتظامی که دو ساعته مخالفان را دستگیر می کند، کجاست؟
در انتها می خواهم از نیروی انتظامی این پرسش را مطرح کنم آیا برای برقراری نظم و قانون است یا برای اجرای «دستوراتی» که از سوی گروه های درون حاکمیت به آنها ابلاغ می شود؟ وقتی نیروی انتظامی «اقتدارش» را برای دستگیری چند جوانی که با آهنگ «هپی» رقصیده اند، با گفتن آن که «دو ساعته» توانسته آنها را شناسایی و دستگیر کند به رخ جوانان می کشد، آیا امروز از خود نمی پرسد که چگونه بعد از چند هفته و پس از هشت مورد از اقدام به «اسیدپاشی» نتوانسته حتا یک نفر را هم دستگیر کند؟ آیا این تضاد و سیاست دوگانه در چگونگی برخورد نیروی انتظامی به رویدادها و اتفاقاتی که در جامعه صورت می گیرد، به راستی «اقتداری» برای نیروی انتظامی باقی می گذارد؟ اقتداری که لازمه آن، «مشروعیت» در میان مردم نسبت به اقدامات این نیروست و نه شاخ و شانه کشیدن برای چند جوانی که به هیچ کس «صدمه» ای نزده اند و گناه شان صرفاَ رقصیدن با آهنگ شاد (هپی) است. آیا وقتی نیروی انتظامی با این همه دستگاه ها و دوربین های مداربسته ی کنترل شهری نمی تواند اسیدپاشانی که هفته هاست در شهر اصفهان می چرخند و روی چهره زنان اسید می پاشند را دستگیر کند، می تواند از اقتدار و مشروعیت خود سخن بگوید؟
پانوشت:
+ There are no comments
Add yours