مدرسه فمینیستی: متن حاضر، که در سایتی فمینیستی[1] به چاپ رسیده و توسط مهسا پناه شاهی به فارسی برگردانده شده است، توسط «کت لازو»[2] دانش آموخته ی تبلیغات و تجارت الکترونیک از موسسه ی مد و تکنولوژی به نگارش درآمده است. کت لازو همچنین مفسر اجتماعی، منتقد رسانه و در نهایت زنی است که همه چیز را مورد سؤال قرار می دهد:
همیشه موهای بلندی داشتم. ولی در کنار این که موهای بلندی داشته باشم، موهایی داشتم که مطابق با معیارهای زیبایی جامعه “زیبا” بودند: بلند، ابریشمی و صاف. مردم، حتی غریبه ها، همیشه از گیسوانم تعریف می کردند. حتی بعضی ها می گفتند: “چقدر موهات خوشگلت کردند”. من هم سری تکان داده، لبخندی زده و تشکر می کردم، یعنی کاری که یاد گرفتیم موقع تعریف مردم از خود نشان دهیم. مگر نه؟
ولی درونم رازی داشتم. دوست داشتم موهایم را کوتاه کنم. نه فقط یک ذره، دلم می خواست موهایم را کوتاه و پریشان[3] کنم. وقتی این موضوع را با مردم در میان گذاشتم، اصرار می کردند که این کار را انجام ندهم. “زشت خواهد شد.” “چرا می خواهی کوتاهش کنی؟ تو خیلی خوشگلی.” “دختر خوشگلی مثل تو می خواهد موهایش را کوتاه کنه؟ چرا؟”
ولی سال گذشته، بر خلاف نظر همه، پانزده اینچ [حدود 38 سانت] از موهایم را کوتاه کردم. مدلی که همیشه دوست داشتم و می پسندیدم.
کوتاه کردن موهایم، بهترین احساسی بود که در زندگی داشتم. این کار مرا به فکر فرو برد: همیشه جسماً اختیار داشتم که موهایم را کوتاه کنم؛ ولی چرا کوتاه کردنش این همه طول کشید؟ حقیقت این بود که: احساس اختیار نمی کردم، زندانی موهایم بودم. چیزی بزرگتر از این نیز وجود داشت که به من اجازه نمی داد کوتاهش کنم- جامعه
جامعه و رسانه ها چه چیزهایی در مورد مو به ما آموزش می دهند؟
“جامعه” کتاب راهنمایِ جامعی در مورد زیبایی زنان، از اندام و رنگ پوست گرفته تا انتخاب لباس برای زنان طراحی کرده و این کتابِ ایده آل های زیبایی، از کودکی در اختیار ما قرار می گیرد. گذشته از این ها، آیا نباید دختران کوچک یاد بگیرند که آن ها بیشتر از هر چیزی به خاطر زیبایی شان مورد تحسین قرار می گیرند؟ و همچنین به خاطر موهای شان نیز تحسین می شوند.
راپونزل، پوکاهانتس، جاسمین، آریل، زیبای خفته، همه ی این پرنسس های دیزنی در چه چیزی مشترک اند؟ موهای زیبای ابریشمی بلند.
همه می دانیم دختران می خواهند شاهزاده ای باشند که پسرها آرزوی ازدواج با آنان را دارند. ولی تعلیم دختران، تنها به این موضوع ختم نمی شود. از “زنان” انتظار می رود مثل ملکه های زیبایی خوشگل بوده و به اندازه ستارگان فیلم های پورن، نیز سکسی باشند. در هر دو حالت، همیشه، موی بلند به عنوان جاذبه ی جنسی و زنانگی به شمار می رود. زنی که موی خود را کوتاه می کند، خودش را از زنانگی و سکسی بودن سلب می کند. از دید جامعه، اگر زنی “زنانه و سکسی” نبوده و یا برای جذب نگاه مردان ساخته نشده باشد، چه نفعی دارد؟
کودکان هر دو جنس، تصورات کلیشه ای از “زنان” دارند؛ و هنگامی که رسانه ها، زیبایی را فقط به یک شکل نشان می دهند، این”تصویر کلیشه ای” افکار و دیدگاه ما را درباره ی زیبایی زنان محدود می کند.
به عنوان یک زن، اینگونه بزرگ شدیم که بپنداریم موی کوتاه از “زنانگی” ما می کاهد و مردان نیز یاد گرفتند زنانگی را به موی بلند یک زن ربط دهند. موی کوتاه، تهدید مستقیی به زنانگی و در مقابل، این تهدیدی برای مردانگی است. و پدر سالاری از این متنفر است. پس تعجب آور نیست بیشتر زنان از کوتاه کردن موی خود می ترسند.
ترس از کوتاه کردن مو
اگر آرایشگر شما موهای تان را کوتاه تر از اندازه مطلوب کند، چه اتفاقی می افتد؟ یقیناً، همه می دانیم در گوشه ای از سالن بلوا به پا خواهد شد.
“موی صاف ابریشمی بلند”، مدل مویی است که جامعه از زنان انتظار دارد. زنان از هر رنگ ونژادی با روش های مختلفِ آرایش مو، از این معیارها پیروی کرده و فکر می کنند که عدم پیروی از این معیارها، موجب طرد آن ها از جامعه می شود. دلایلی وجود دارد که اجازه نمی دهد زنان از معیارهای زیبایی فراتر رفته و یا موهایشان را کوتاه کنند. و همین دلایل و افکار بودند که مرا نیز از کوتاه کردن شان باز می داشتند.
1- پسرها دوستم نخواهند داشت، چون شبیه پسرها شدم.
به عنوان زنی دگر جنس گرا می ترسیدم با موی کوتاه از نظر مردان جذاب نباشم. همه ی زنانی که می دانستم از نظر مردان سکسی هستند، موهای بلندی داشتند: کیم کاردشیان، بیانسه و تمامی مانکن های ویکتوریا سکرت. اگر به این ایده آل های زیبایی نزدیک نمی شدم، از این به بعد، مردان مرا نمی پسندیدند؛ و حتی امکان داشت به خاطر کوتاهی موهایم، فکر کنند که پسر هستم. اما در اصل، من زن هستم. و کسانی که جنسیتم را با طول موهایم مشخص کنند برایم اهمیتی ندارند.
“جنسیت” سازه ی اجتماعی خیلی پیچیده ایست.
دوست ندارم با کسی باشم که “جنسیت” را فقط به بلندی مو خلاصه می کند. همچنین، من اختیار دارم جنسیت ام را طوری نشان دهم که خودم انتخاب کردم.
به این فکر کنید: رمان های عاشقانه، مردانی که موهای بلندی دارند را می ستایند. جانی دپ در فیلم “دزدان دریایی کارائیب”[4] کاملاً جذاب به نظر رسیده و مورد ستایش قرار گرفت و همچنین تعداد زیادی از “ستارگان پاپ مرد” موی بلند دارند و هیچ کدام زنانه به شمار نمی روند. خب، برعکس این نمی تواند درست باشد؟ اگر پسرها با موی بلند می توانند سکسی باشند؛ پس من هم می توانم با موی کوتاه سکسی باشم.
2- مردم فکر خواهند کرد که لزبین هستم.
می دانستم یکی از نتایج منفی موی کوتاه، لزبین نامیده شدن است. ولی موضوع این است که: چنین نیست. “لزبین بودن” فقط به این دلیل منفی محسوب می شود که برتری مردانگی را به چالش می کشد. این ایده که یک زن با زن دیگری می تواند خوشحال باشد، قدرت و سلطه ی مردانه را به چالش می کشد. خب چرا چنین چیزی توهین محسوب می شود؟
همانند قومیت ، در مورد خیلی چیزهای دیگر هم سر در گم شدم. تصور کنید! این هم چیز دیگری بود که باید به لیستم اضافه می کردم. مثل نشان دادن جنسیت، تمایلات جنسی هم چیز پیچیده ایست و هر کسی که در موردش اطلاعات کافی ندارد، به راحتی آن را به بلندی موهایم خلاصه می کند که البته چندان اهمیتی ندارد.
3- زنان با موهای کوتاه دیوانه اند.
جامعه دوست دارد رفتار زنانی که جسارت دارند قالب ها را شکسته و گیسوان بلند خود را کوتاه کنند نامعقول جلوه دهد. زمانی که گیسوان بلندم را کوتاه کردم، مردم به خاطر کوتاه کردن این موهای زیبای ابریشمی، مرا دیوانه نامیدند و بیدرنگ می پرسیدند: چه اتفاقی در زندگی ام رخ داده که چنین کار احمقانه ای را انجام داده ام. همه ی ستارگانی هم که موهای خود را کوتاه می کنند، احمق نامیده شده و یا مدل موهایشان کوتاهِ احمقانه توصیف می شود.
حقیقت این است که: ما دیوانه هستیم.
زنان تحت فشار زیادی قرار دارند که به شکلِ “خاص و معینی” رفتار کنند و هر وقت، زنی تصمیم می گیرد کاری را فقط و فقط به خاطر خودش انجام بدهد، کارش دیوانگی محسوب می شود.
پس در یک کلام، دیوانگی آزادی بخش است.
در این دوره و زمانه، کاری که یک زن به خاطر خودش (و نه هیچکس دیگری، مخصوصاً، نه به خاطر لذت نگاه مردان) انجام می دهد به خودی خود، عمل انقلابی محسوب می شود.
فقط انجامش دهید
تغییر ممکن است احمقانه باشد؛ ولی می تواند به چیزهای بزرگتری منجر شود. درک این موضوع که مالک بدن خودم هستم و می توانم هر کاری را که دوست دارم انجام دهم اساساً برایم آزادی بخش بود. من این شانس را داشتم که از کوتاه کردن موهایم شروع کرده و کشف کنم چه چیزی از نظر من و نه از نظر دیگران “زیبا”ست. من پایم را فراتر از “قالبی” گذاشتم که جامعه از آن به عنوان “زیبایی زنانه” یاد می کند. نهایتاً، من مالک بدن خودم شدم و خودم را از اصولی رها کردم که تصور می کردم زنان نیاز به پیروی دارند. کوتاه کردن موهایم باعث شد زیبایی را دوباره به زبان خودم تعریف کنم.
و این که موهای خودم بودند. اگر دوست نداشته باشم دوباره بلند خواهد شد؛ و اگر زمان بلند شدن مو ملال آور باشد (چنان که برای من بود)، خوشبختانه، این سفر درونی چیزهایی در مورد خودتان یادتان خواهد داد. در واقع کوتاه کردن موهایم مرا به سفر زیبای خود دوستی برد.
من پانزده اینچ از موهایم را از دست دادم ولی در عوض، عشق و احترام واقعی ای نسبت به خودم به دست آوردم که همیشه به نظرم غیرممکن می رسید.
پانوشت ها:
[1] http://everydayfeminism.com
[2] Kat Lazo
[3] Pixie cut
[4] Pirates of the Caribbean
+ There are no comments
Add yours