مدرسه فمینیستی: ملیح جودت آندای [1] شاعر ترک زبان در استانبول زاده شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق در آنکارا ادامه داد، اما این رشته را ناتمام رها کرد و برای فراگیری جامعه شناسی به بلژیک رفت. پس از مدت کوتاهی به دلیل جنگ جهانی دوم به ترکیه بازگشت و به مشاغلی مانند مشاور انتشاراتی، کتابداری کتابخانه آنکارا و سپس روزنامه نگاری روی آورد و مدیر صفحات هنری روزنامه هایی چون “طنین” و “جمهوریت” شد. پس از چندی وارد کنسرواتوارتئاتر استانبول شد و تا 1964 در همان پست ماند. پس از آن مشاور فرهنگی یونسکو شد و به پارس رفت. با تغییر دولت به ترکیه فراخوانده شد.
تنوع زندگی ملیج جودت، سفرهای داخلی، مهاجرت؛ تجربه های نیمه کاره آموزش رسمی و علاقه و پی گیری اش به هنر وادبیات از یک سو و نگاه منتقدش به دوران پر آشوب جنگ، تغییردولت ترکیه ونیز زندگی در پاریس در بحبوحه جریانات دهه شصت و تا نیمه هفتاد، نه تنها از او یک هنرمند مدرن و متعهد به مسائل اجتماعی وانسانی ساخت بلکه در تنوع موضوعی اشعارش نیزنقش مهمی داشت.
آثار زیادی ازاین شاعر ترک زبان، جوایزی را به خود اختصاص داده است. از جمله، مجموعه شعر”گیل گمش در پی جاودانگی” است که جایزه بزرگ “Is Bankasi” را به خود اختصاص داد. “زن میان سال” یکی از اشعار این مجموعه است که به زودی توسط نشر “کلاغ سفید” با ترجمه شهرام شیدایی منتشر می شود. (کافه مونث)
هنوزکودکی هایش پایان نیافته بود
که روزی ناگاه پابه پنجاه سالگی گذاشت
با خود گفت میان سالی! اول محل نگذاشت،
اما نه تابی بود که تاب بخورد،
نه طناب ، نه لی لی بازی،
عاقلانه برخورد کرد
تپل مپل شد، خانه اش، شوهرش، پسرش،
تنهایی، ناتوانی، بی رمقی، فراموشی ولی…..ناگاه،
شروع کرد مثل درختی که تکان تکان بخورد به اندیشیدن.
+ There are no comments
Add yours