هیچ تردیدی در مورد اعتصاب در داخل زندانهای کردستان وجود ندارد

13 مهر 1387

سایت تهیه (شیرین فامیلی): بیش از شش هفته از اعتصاب شماری از زندانیان سیاسی و مدنی کرد در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی میگذرد. از جمله خواست های این زندانیان لغو احکام اعدام زندانیان سیاسی و مدنی کرد و رعایت حقوق شهروندی آنهاست. در حالیکه گزارش میشود حال برخی از زندانیان به دلیل طولانی شدن دوران اعتصاب و بیماری های مزمن آنها نامشاعد است ، در روزهای گذشته درنامه ای از سوی گروهی که نام خودرا” دلسوزان و فعالان حقوق بشر” گذاشته اند ، وجود چنین اعتصابهای را کذب محض نامیده و با زیر علامت سوال بردن تمام انجمن ها و گروه هایی که از این اعتصاب ها و خواست های زندانیان حمایت کرده اند ،فعالان حقوق بشر را به رعایت چارچوب های اخلاقی وانسانی و خبر رسانی دقیق و موثق فرا خوانده اند.

این گروه گمنام درپایان این نامه به اصطلاح” افشاگرانه” شماره های چند وکیل سرشناس را که وکالت تعدادی از زندانیان کرد را برعهده دارند نیز منتشر کرده اند و آنها را گواه ادعاهای خود در زمینه نبود چنین اعتصاب هایی معرفی کرده اند.

من پس از دریافت این نامه از طریق ایمیل ، به این نتیجه رسیدم که باید با این وکلا تماس بگیرم و از آنها درباره موضوع اعتصاب ها سوال کنم . گفتگوی من با سه تن از وکلایی که موفق شدم با آنها صحبت کنم در ذیل میخوانید . هر سه آنها ،آقایان خلیل بهرامیان ، محمد شریف ، و محمد علی دادخواه نه تنها وجود چنین اعتصابهایی را تکذیب نکردند بلکه آقای دادخواه عضو کانون مدافعان حقوق بشر بر گستردگی آن نیز تاکید دارد.

آقای بهرامیان همانطور که شما حتما اطلاع دارید در هفته های اخیر به طور کلی خبرهایی بود در مورد اعتصاب زندانیان سیاسی کرد در زندان های ایران، یک اعتصاب سراسری. ولی دیروز یک نامه به دست تعدادی از روزنامه نگاران ازجمله من رسید و در آن مطرح کردند که این اعتصاب سراسری به این شکلی که اینها در این مدت مطرح کرده اند صحت ندارد و شما می توانید با این وکلا از جمله آقای شریف و خود شما بپرسید و ببینید که چنین چیزی وجود ندارد و شماره تلفن شما را هم داده اند. آیا این نامه درست است؟ نظر شما چیست در مورد این اعتصاب ها؟

من نمی توانم در مورد این نامه اظهار نظر کنم. اما عرض می کنم که موکل من «آقای فرزاد کمانگر» در اعتصاب نبوده و به دلایل خاصی اعتصاب نکرده است. من فقط می توانم در مورد موکل خودم آقای فرزاد کمانگر اظهار نظر کنم و در مورد دیگران اطلاعی ندارم و نمی توانم اظهار نظری هم بکنم.

به این ترتیب شما اطلاع ندارید که آیا یک اعتصاب سراسری هست یا نیست؟

من شنیده بودم که زندانیان کرد اعتصاب کرده اند.بعد من از بازجوی موکل خودم آقای فرزاد کمانگر سوال کردم. ایشان قضیه را نفی کردند. در نتیجه من هم گفتم در این صورت من باید با موکلم ملاقات داشته باشم، چون موکلم در بند دویست ودو زندان اوین است و زیر نظر مامورین اطلاعات است. در نتیجه هفته پیش فرصت ملاقاتی بود با موکلم ، که او هم به من اعلام کرد که من در اعتصاب نبودم. و من پرونده را به عنوان یک وکیل مطالعه کرده ام ،نه به عنوان اینکه به هر صورتی که شده از ایشان دفاع کنم و باید صریح به شما بگویم دربین پرونده هایی که من داشته ام تا حالا من مظلوم تر از فرزاد کمانگر ندیده ام و باید فوری او را آزاد کنند.

درباره اعتصاب زندانیان سیاسی ومدنی کرد با محمد شریف وکیل دادگستری صحبت کردم که وکالت دوزندانی کرد زن روناک صفار زاده و هاناعیدی را برعهد ه دارد و پرسیدم آیاشما از این اعتصاب ها اطلاع دارید و موکلین شما هم در اعتصاب هستند؟

در یک تاریخی ، یکی از دوستان در این مورد با من صحبت کرد که در آن تاریخ موکلین من در اعتصاب غذا به سر نمی بردند. بعد از آن منبع خبری من خانواده شان هست . متاسفانه با خودشان نتوانستم تماس تلفنی برقرار کنم یا نخواسته اند و یا به هر ترتیب دیگر. ولی خانواده خانم هانا عبدی و روناک صفار زاده به من گفتند که فرزندانشان در اعتصاب به سر می برند. منبع اطلاعاتی هم به غیر از این بیشتر ندارم.

آقای شریف حدودااز کی شروع به اعتصاب کرده اند یک هفته پیش، ده روز پیش؟

حدودا پنج شش روزپیش

از دیگر زندانیان کرد شما اطلاعی ندارید که در اعتصاب هستند یا خیر؟

نه.من در مورد موکلین خودم صحبت می کنم و مسئله همین است که خدمتتون عرض کردم.

سرانجام به آمحمد علی دادخواه وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر زنگ زدم و ماجرا را با او در میان گذاشتم و گفتم که در این نامه شماره تلفن شما هم ذکر شدهاست. اوابتدا قبل از هرچه ارتباط خودرا با چنین نامه ای تکذیب کرد وگفت :

اینکه از ناحیه من داده اند دروغ است.

نه ،نگفته اند که شما گفته اید . گفتند که شما می توانید از این وکلا خبر درست را بگیرید که واقعا اعتصاب سراسری است و موکلان آنها در اعتصاب هستند.

چرا به نحو گسترده ای اعتصاب هست.

اعتصاب زندانیان سیاسی ومدنی کرد؟

بله . نه بصورت همه گیر ولی به نحو گسترده ای اعتصاب هست.

پس از جمع آوری نظرات سه تن از وکلا ، به نظرم رسید درباره مشکلاتی که بر سر راه اطلاع رسانی دقیق بویژدرباره وضعیت حقوق بشر درایران واز جمله شرایط زندانها وزندانیان وجود دارد ، با دکتر عبدالکریم لاهیجی حقوقدان ، فعال حقوق بشر ونایب رئیس فدراسیون بین المللی جامعه های دفاع از حقوق بشر گفتگو کنم.اما قبل از همه نظر اورا درباره این اعتصاب ها و اینکه تا چه حد گسترده است پرسیدم.

ما چند روز صبر کردیم و کوشیدیم که از طریق فعالان حقوق بشری در کانون مدافعان حقوق بشر ایران، اطلاعات بیشتری به دست آوریم و سپس اطلاعیه صادر کردیم.

متاسفانه یک روز پس از انتشار اطلاعیه فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر، خبری منتشر شد مبنی بر این که تمام افرادی که نامشان در اطلاعیه ما و دیگر اطلاعیه ها آمده است، اعتصاب غذا نکرده اند.

البته تاکید بیشتر بر کسانی بود که از نظر ما مدافع حقوق بشر، فعال جامعه مدنی و فعال حقوق بشری هستند؛ از جمله مسعود کردپور و محمدصدیق کبودوند که رییس جامعه حقوق بشر کردستان است و به 11 سال زندان محکوم شده است.

همچنین روزنامه نگارانی مانند عدنان حسن پور و بوتیمار و یا کسانی که در ارتباط با مطالبات حقوقی خود زندانی هستند؛ مانند هانا عبدی، روناک صفارزاده، زینب بایزیدی و فاطمه گفتاری که هر چهار تن به دلیل فعالیت در کمپین زنان که بیش از یک سال است توسط زنان ایران و برای اعتراض به وضعیت تبعیض آمیز حقوقی زن به وجود آمده است، دستگیر شده اند.

اغلب دیده ایم که دستگیر شدگان پس از گذشتن چند هفته و با قید وثیقه های سنگین آزاد می شوند. ولی متاسفانه این چهار فعال زن کرد مدت هاست که در زندان به سر می برند و سه تن از آنها محکوم شده اند. خانم عبدی به پنج سال، زینب بایزیدی به چهار سال و فاطمه گفتاری به 18 ماه زندان محکوم شده اند.

ما در جریان دقیق ماجرا نیستیم ولی در این که یک نوع جریان اعتصاب غذا در داخل زندان های کردستان وجود دارد، هیچ تردیدی نیست.

با توجه به این که تعدادی از زندانیان را به شهرهای گوناگون و از جمله به زندان اوین تهران منتقل کرده اند و در حالت بی خبری قرار دارند، یعنی با خانواده ها و وکلای خود ملاقات ندارند و یا در انفرادی هستند و یا در بندهایی که نمی توان از آنها خبری گرفت، بنابراین اطلاعات ما دقیق نیست.

ما تردیدی نداریم که این اعتصاب غذا، بیش از یک ماه پیش آغاز شده و مدت هاست که ادامه دارد. ولی در مورد این که چه کسانی تا امروز که 40 روز از این اعتصاب غذا می گذرد، همچنان به اعتصابشان ادامه می دهند یا چه تعدادی به این اعتراض پیوسته اند، خبر دقیقی در دست نیست. این اعتراض ها هم در ارتباط با بازداشت ها و محکومیت های سنگین زندانیان و هم در اعتراض به شرایط زندان است.

آقای لاهیجی! من در باره این خبر با سه تن از وکلای زندانیان صحبت کردم. آقای دادخواه معتقد بود که اعتصاب به شکل وسیعی وجود دارد، اما نمی توان گفت که همه گیر است. آقای شریف گفت که خانواده های خانم هانا عبدی و روناک صفار زاده اطلاع داده اند که این دو نفر از شش روز پیش به اعتصاب پیوسته اند. آقای بهرامیان هم اعلام کرد که موکلش، فرزاد کمانگر، در اعتصاب نبوده است. همان طور که می بینیم در زمینه اطلاع رسانی، تناقض هایی وجود دارد. عده ای معتقدند این امر به دلیل تداخل فعالیت های حقوق بشری نهادهای کوچک در داخل ایران با فعالیت های سیاسی است. یعنی فعالیت های سیاسی آنها باعث می شود خبرهایی را به صورت اغراق شده به خارج منتقل کنند. این امر کار خبررسانی دقیق را با مشکل مواجه کرده است. نظر شما در این زمینه چیست و چگونه می توان به منبع موثق برای خبر رسانی دست یافت؟

حق هر انسانی است که به فعالیت حقوق بشری بپردازد. بدیهی است که سازمان های سیاسی نیز باید مدافع حقوق بشر باشند و باید از حقوق و آزادی تمام مردم دفاع کنند. ولی فعال حقوق بشری یا فعال جامعه مدنی، کسی است که در پی رسیدن به قدرت سیاسی نباشد. مرز فعالیت حقوق بشری و فعالیت سیاسی درهمین است.

اگر یک سازمان سیاسی از حقوق بشر دفاع کرد، فعال حقوق بشر نمی شود زیرا یک سازمان سیاسی است و یک پروژه سیاسی دارد برای این که به قدرت برسد. البته این امری است مشروع و جزو حقوق دموکراتیک هر انسانی است، ولی فعال حقوق بشر تنها از حقوق بشر دفاع می کند بدون این که پروژه ای برای دستیابی به قدرت داشته باشد.

من همواره گفته ام که فعالیت حقوق بشری زیرزمینی را به رسمیت نمی شناسیم. اکنون در ایران، کانون مدافعان حقوق بشر و انجمن دفاع از حقوق زندانیان وجود دارد که دو جریان کاملا شناخته شده اند و متاسفانه در راستای فعالیت های خود تحت فشارهای شدید بوده و هستند. عمادالدین باقی، رییس انجمن دفاع از حقوق زندانیان، چند بار دستگیر شده و به تازگی به خاطر وخامت وضع جسمی از زندان آزاد شده است. امرزو من حتی واقعا نمی دانم که آقای باقی دوباره به زندان منتقل شده است یا نه.

منظور ما از مدافعان حقوق بشر افراد شناخته شده ای مانند شیرین عبادی و دادخواه هستند. با توجه به این که کانون دفاع از حقوق زندانیان یا کانون دفاع حقوق بشر، سازمان هایی هستند که علنی فعالیت می کنند، اگر به ما گزارشی بدهند تردیدی در مورد آن نداریم. وکلای مدافع این زندانیان هر چند مدافع حقوق بشری نیستند ولی وقتی آقای دادخواه یا آقای شریف می گویند که عبدی و صفار زاده به اعتصاب غذا پیوسته اند تردیدی در این زمینه وجود ندارد.

به عنوان مثال در پی انتشار اطلاعیه ما، وکیل فرزاد کمانگر اعلام کرد که موکلش اعتصاب نکرده است یا در مورد عدنان حسن پور همین طور.

این افراد وکلای دادگستری هستند که از زندانیان سیاسی- عقیدتی و فعالان حقوق بشر دفاع می کنند، بنابراین منبع موثقی هستند. ولی کسانی که تحت عناوین کلی و به عنوان فعال حقوق بشر یا مبارزان حقوق بشر بدون هویت مشخص فعالیت می کنند، منابع قابل اعتمادی نیستند و نمی توانیم به خبر آنها ترتیب اثر دهیم و بر اساس گزارشات آنها، خود را در قبال جامعه بین المللی متعهد کنیم.

سازمان های شناخته شده ای مانند فدراسیون بین المللی حقوق بشر، عفو بین الملل یا دیده بان حقوق بشر که اعتبار جهانی دارند، اگر چند بار گزارشات خلاف واقع بدهند، برای همیشه اعتبار و منزلت خود را از دست می دهند.

بنابراین کوشش ما بر این است که حالت یقین در مورد خبر برایمان به وجود آید و سعی می کنیم خبر را از مجاری معتبر و قابل اعتماد به دست آوریم. اگر مصاحبه کنیم یا اطلاعیه صادر کنیم، اعلام می کنیم که این خبر به ما رسیده است ولی در موقعیتی نیستیم که بگوییم این خبر صددرصد درست است یا نادرست.

به هر حال در مورد این که عده ای از زندانیان سیاسی- عقیدتی و فعالان حقوق بشر در حال اعتصاب غذا هستند، تردیدی نداریم.

مرز فعالیت های حقوق بشری و فعالیت های سیاسی بسیار حساس است و سبب شده کار اطلاع رسانی با مشکل مواجه شود . راه حل این که بتوانیم آنها را از هم تفکیک کنیم چیست؟

من بیش از 40 سال است که در این زمینه فعالیت می کنم. ما پیش از انقلاب شرایطی داشتیم که هیچ سازمان حقوق بشری امکان فعالیت علنی نداشت.

با توجه به این که در گذشته وسایل ارتباط جمعی مانند اینترنت و فاکس نیز وجود نداشت، هم در ارتباط با فعالیت های حرفه ای به عنوان وکیل دادگستری وهم برای تماس با سازمان هایی که اشاره کردم، به اروپا می آمدم.

چون در ایران وکیل عدلیه بودم، از طریق خانواده ها می توانستم خبرهای دقیق را به دست آورم و به این سازمان ها برسانم و به همین ترتیب بیش از 10 سال فعالیت حقوق بشری می کردم.

اما اکنون در ایران با وجود اختناق و فشارهای بسیار، سازمان های علنی وجود دارند که هیچ گونه اختلاف و تسویه حساب عقیدتی و سیاسی با جمهوری اسلامی ندارند و برایشان فرق نمی کند، کسی که به زندان می افتد چپ باشد یا راست، مسلمان باشد یا نباشد. آنها به طور واقعی فعال و مدافع حقوق بشر هستند.

خواهش ما این است که خانواده ها و گروه های سیاسی بگذارند اخبار حقوق بشر از طریق این سازمانها به رسانه های خبری، سازمان ها و محافل بین المللی حقوق بشر داده شود تا جای تردید باقی نباشد.

البته ما انحصار طلب نیستیم که فکر کنیم درایران فقط باید کانون مدافعان حقوق بشر یا انجمن دفاع از حقوق زندانیان یا کمپین زنان وجود داشته باشد. ما می گوییم که فعالیت حقوق بشری نمی تواند هم به صورت علنی و هم زیرزمینی باشد، زیرا اگر فعالیت زیرزمینی بود، این توهم را به وجود می آورد که می خواهند با پخش اخباری که صحت ندارد، با جمهوری اسلامی مبارزه کنند.

اگر سازمان ها و گروه های دیگری وجود دارند، بهتر است هویت خود را اعلام کرده و مسئولان خود را معرفی کنند و وقتی مشخص شد خبری نادرست است مسئولیت آن را بپذیرند و مشخص شود این خبر از چه منبعی به نماینده های رسانه های خبری رسیده است.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours