مدرسه فمینیستی: خرافات از خصوصات جامعه ای ست که مردمانش در کار و زندگی و مشکلات زندگی وامانده اند. مردمی که در رویارویی با حقایق برای درک آن به واقعیات و تجربه های زیستی خود و دیگران تکیه ندارند و یا شاید به نوعی ناامید و مستاصل به مسائل نگاه می کنند. یاد نگرفته اند به علت ها و روابط وقایعی که برایشان پیش می آید توجه کنند. در میان آن ها (خرافات گرایان) هستند افرادی که با تخیلات و امیدهای واهی به دنبال آسان ترین راه برای رسیدن به خواسته هایشان می گردند. در برخی موارد مشکلات زندگی برایشان آنچنان غیر قابل حل جلوه می کند که متوسل به سحر و جادو و معجزه و پندارهای غیر واقعی می شوند. تجربه نشان می دهد که بیشترین قربانیان خرافات زنان هستند. زنانی که در کلاف سردرگم زندگی راهی برای برون رفت نمی یابند.
هر اندازه جامعه ای مطلق نگرتر، هراندازه جامعه ابتدایی تر و باورهای موهوم و افسانه ها و اسطوره ها بیشتر باشد، هر اندازه در جامعه ای تحرک اجتماعی، تحرک فرهنگی و تشکل های مدنی و حقوقی کمتر باشد، هر اندازه در جامعه ای از شهروندان سلب مسئولیت شود و مردمانش استقلال فکری نداشته باشند؛ رواج خرافات بیشتر است. گر چه در جوامع مدرن و پیشرفته نیز خرافات از بین نمی رود.
به طورمثال در میان ملل دنیا، مردم انگلستان خرافاتی ترین مردمان شناخته شده اند. پژوهش ها نشان می دهد که ریشه های خرافه پرستی در کشورهای چین و ژاپن بسیار قوی است. هم چنین در آفریقا و آمریکای لاتین خرافه یکی از اصول زندگی مردم بشمار می رود. در هند خرافات با زندگی روز مره مردم گره خورده است. نحس بودن بعضی از اعداد و نحوست دیدن گربه سیاه، باورهای رایج و مشترک در بسیاری از کشورهاست که دست ساز خود بشر هستند. مردم بسیاری از باورها وخرافه را با خودشان از جوامع سنتی آورده اند اما در جهان مترقی هم اسطوره ها وخرافات وجود دارد.
مسیر حرکت از فالگیری تا تجاوز
محمد “ح” مرد رمالی در قم و در حاشیه تهران به بهانه بخت گشایی و حل مشکلات زن هایی که به او مراجعه می کردند حداقل به 70 زن تجاوز کرد و درد آورتر آن که تجاوزشدگان از ترس باطل شدن سحر و جادو سکوت کردند! دخترجوانی که برای بخت گشایی به خانه این مرد رفته بود مورد تجاوز قرار می گیرد. او تنها دختری بود که از این مرد شکایت کرد و موجب دستگیری وی توسط نیروی انتظامی قم شد!(1 )
” محمد ح”مریدان و علاقمندان زیادی درشهرهای حاشیه تهران داشت، او ویزیت های 500 هزار تومانی دریافت می کرد. او دختران و زنان را به دخمه ای تاریک که در خانه اش داشت می برد و با نقاب و لباس عجیبی طی مراسمی خاص آن ها را بوسیله کشیدن سیگارهای مخدر به خلسه فرو می برد. زن ها پس از بیدارشدن متوجه تجاوز مرد رمال می شدند و در مقابل اعتراض تجاوز شدگان، مرد رمال می گفت من در مقام مرشدی هستم و به همه محرم هستم .
باور کردنی نیست که این مرد بنای بی سوادی که رمالی را از دوستان بنایش یاد گرفته است توانسته باشد تعداد بسیاری از زنان را مورد آزار وخشونت و کلاهبرداری قرار دهد به طوری که پرونده او در نوع خود در ردیف جنجالی ترین و عجیب ترین پرونده های سال قرار گیرد. و اگر شکایت دخترجوان نبود این جریان هم چنان ادامه داشت و معلوم نبود که چند زن دیگر بر تعداد خشونت دیده ها افزوده می شد و تاسف بارتر این که هیچ یک از تجاوز شدگان حتی بعد ازدستگیری مرد رمال از او شکایت نکردند و حتی در رسانه ها نام کامل این مرد درج نگردید و همچنان همه او را به نام محمد” ح” می شناسند.
نقش فرهنگ و حکومت ها در ترویج خرافات
اندیشه «حاکم محوری» و مطلق نگری حاکمان، شیوه جدا کردن مردم از حکومت هاست. مردم روز به روز رشد می کنند اما حاکمان هم چنان دنباله رو سنت و اسطوره و تاریخ گذشتگان هستند. و طبیعتا” مردمانی را می پسندند که دنبال کنکاش و پرس جو و چرائی امور نباشند. در بعضی مواقع حکومت ها برنامه هایی را تبلیغ و تدارک می بینند که در حد توده عوامی است که طرفدار خرافه هستند. پیوسته شعار حکومت دفاع از توده مردم است. می گویند مردم این گونه می خواهند و خواست مردم چنین است و باید بر اساس خواسته های مردم عمل کنیم اما توضیح نمی دهند کدام قشر از مردم؟
مردم اهل پرسش، مردم اهل دیالوگ، مردم باسواد، مردم مسئول، وکلا و حقوقدانان، جامعه شناسان، روانشناسان، روانپزشکان یا زنانی که از تبعیض و نابرابری در رنج اند؟ این اقشار از مردم جایگاه شان کجاست و در کدام طبقه از مردم قرارمی گیرند؟ و چرا حاکمان از این دسته از شهروندان سخن نمی گویند؟ و چرا حکومت مشارکت و برنامه این طیف وسیع از مردم را نمی پذیرد ؟
درواقع حاکمان حتی پیشروتر از توده مردم ساده ای که گرفتار و درگیر حداقل های زندگی هستند، حرکت نمی کنند، مردمی که موقعیتی برای یادگیری نداشته اند، مردمی که امکان تحرک اجتماعی نداشته اند.
ممکن است کسانی حداقل سواد را هم داشته باشند اما کمتر با علم و تجربه و توانایی اندیشیدن به عنوان ابزاری برای پیدا کردن راه حل های منطقی سر و کار دارند. این افراد بیشتر مستعد خرافه اندیشی و باور به موهومات هستند چرا که چنین باورهایی آسان تر و در دسترس تر قلمداد می شود. توده مردم نیاز به قانون و آموزش و داشتن امکانات محلی ارزان و در دسترس دارند. مشاوران دلسوزی می خواهند که به راحتی بتوانند آن ها را ببینند و صحبت کنند و از آن ها بیاموزند. درواقع حاکمان آگاهانه و هدفمند و توده مردم ناآگاهانه وارد داد و ستدی می شوند که نتبجه آن تسلط فرهنگ خرافه و موهومات درجامعه است. جادو بر اساس تلقین و خود فریبی است. معمولا اغلب آدم های تحقیر شده و مستاصل به دامان خرافه پناه می برند، افرادی که توهم و نقطه ضعف دارند تا آن جا که ارتباط با خدا هم به صورت کاسب کارانه در آمده است.
دادستان عمومى و انقلاب قم در پى دریافت گزارش هاى مردمى، از حضور یک مرد رمال در شهر باخبر شد که به شکار زنان تنها، درمانده و گرفتار مى پرداخت. زمانی که مرد رمال در حال فریب چند زن در اطراف یکى از اماکن مذهبى بود شناسایى و دستگیرشد. این مرد به زنان درمانده وعده مى داد طلسم زندگى یا مشکلات مختلف آنها را مى شکند و همه را از غم و اندوه نجات مى دهد. در بررسى تلفن همراه وى تصاویر و پیامک هاى متعدد غیراخلاقى مشاهده شد، به طوری که تصاویر بیش از ۲۰۰ قربانى در تلفن همراه او کشف شد. این مسئله بلافاصله به خاطر حساسیت و گستردگى موضوع پی گیری شد و با دستور دادستان بازجویى هاى شبانه از متهم آغاز شد. وى مدعى بود به تازگى وارد قم شده ومی گفت : از سال ها قبل در اطراف مشهد سکونت دارم و تنها چند روز است که به قم سفر کرده ام. مأموران در تماس با دو شماره تلفن کشف شده به جزئیات بیشترى در این باره دست یافتند. یکی از دختران جوانى که ساکن تهران است به مأموران گفت: قصد ازدواج داشتم اما به دلیل ناتوانى در تصمیم گیرى، از این مرد که ظاهرى فریبنده داشت، راهنمایى و کمک خواستم. او هم پس از اجراى یک مراسم ساختگى در خانه اش، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. زن جوان دیگرى نیز که در مشهد به دام این مرد گرفتار شده بود، گفت: ازمدتى قبل با شوهرم اختلاف داشتم، به همین خاطر جدا از هم زندگى مى کردیم. شوهرم حاضر به زندگى با من نبود. به همین خاطر از مرد فالگیر خواستم تا شوهرم را به خانه برگرداند، اما او ادعا کرد به خاطر این که در ساعتى شوم به عقد شوهرم درآمده ام، باید از او جدا شوم. بنابراین مرا تشویق به طلاق کرد. بعد هم براى رهایى از یک بلای عجیب ازمن خواست تا به خواسته شیطانى اش تن دهم. ( 2 )
هنگامی که چنین ماجراهایی را می شنویم اولین پرسشی که به ذهن می رسد آن است که چگونه 200 قربانی این مرد به مراکز پلیس شکایت نمی کنند و آن ها را در جریان چنین فاجعه ای قرار نمی دهند؟ چه موانعی آن ها را از افشای حقایق باز می دارد؟ پلیس عکس رمال را در روزنامه ها منتشر می کند و خواستار شکایت خشونت دیدگان از وی می شود اما مردم هیچ شکایتی از رمال نمی کنند. چون شکستن تابو های فرهنگی برایشان سخت است. چون به آینده ای که در پیش رو دارند مطمئن نیستند . چون به حمایت از خویشان و اجتماع مطمئن نیستند. چون خود و اطرافیانشان به این باور نرسیده اند که خشونت کننده باید شرمسار باشد چون مجرم است نه خشونت دیده که فقط اشتباه کرده است .
زندگی روزمره انسان ها در یک نگاه کلی به هم شبیه است تنها در مواجهه با مشکلات و تنگناهای زندگی است که انتخاب های ما می تواند تفاوت بیافریند و به شخصیت های متفاوت معنا ببخشد. برخی از زنان در رویارویی با بحران ها ، تنگناها ، و نامهربانی های زندگی قبل از هر اقدام به پیش پا افتاده ترین راهکارها روی می آورند و راه خانه دعانویس ها و رمال ها و طالع بینان و غیب گویان را پیش می گیرند و چشم امید به سحر و جادو می دوزند و با گریز از واقعیات سخت و ملموس به دنیای مبهم و دست اندرکاران دروغ و فریب دل می بندند تا این تجارت پر سود را رونق بخشند. در این میان بخش بزرگی از باورهای این چنینی خواسته یا ناخواسته در طول زمان با اعتقادات رایج آمیخته شده و این جاست که زنگ های خطر برای بر حذر داشتن مردم از اختلاط واقعیت و خرافه به صدا در میاید. اگر ساختار و روش یک جامعه به دور از قدرت های مبالغه آمیز و نیروهای اغراق آمیز باشد و هدف یک جامعه بر مبنای بالا بردن سطح دانش مردم، پیش گیری و راهیابی باشد این تعداد زن به جای سواد آموزی و افزایش مهارت های زندگی و مراجعه به مراکز روانشناسی و روان پزشکان و از همه مهم تر دانستن حقوق شهروندی خود در شرایط سخت به این گونه افراد پناه نمی برند که خشونت را این چنین بازتولید کنند.
رابطه بین خرافات و فرودستی تاریخی
زنان به دلیل فرودستی تاریخی و دسترسی کمتر به فرصت های آموزشی و اجتماعی و اقتصادی و تحت فشار قوانین تبعیض آمیز استعداد بیشتری برای پذیرش خرافات و مراجعه به رمال ها و دعا نویس ها دارند . زنان آن گاه که از حمایت های قانونی ناامید می شوند و قانون را در جهت مناقع و عملکرد شوهرانشان می بینند، تمام اعتماد به نفس خود برای ادامه زندگی را از دست می دهند. آنها مستاصل به دنبال دست آویزهای بیهوده می روند که بر درد سر و مشکلاتشان افزوده می کند. سادگى بیش از حد و اعتقاد به خرافات بى اساس، دست شیاد ان را براى کلاهبردارى باز می گذارد.
زن به بازپرس گفت : وقتی دیدم پای زن دیگری در میان است به توصیه یکى از دوستانم به مرد رمالى مراجعه کردم و مشکل ام را با او در میان گذاشتم. مرد رمال با اجراى نمایش ساختگى با چهره اى برافروخته روى زمین افتاد بعد هم به سختى از جا برخاست و گفت: مشکل شما خیلى پیچیده است و سختى هاى زیادى دارد، بنابراین باید ۴ میلیون تومان دیگر هم بپردازید. من که مسحور رفتار فریبنده مرد فالگیر شده بودم، چند روز بعد تمام پس اندازم را در اختیارش گذاشتم.
پیرمرد رمال با دریافت چند میلیون تومان از زن، به او قول داده بود هر چه زودتر محبت زن دوم را از دل شوهرش بیرون ببرد و شوهرش زن دوم خود را ترک کند و یا هوویش را بکشد. (3 )
خرافات و رسانه
مردم دوست دارند همه چیز به سادگی و راحت اتفاق بیافتد. سریال های متعدد و مختلف حوادث غیر واقعی را در خانه های شیک و مسحور کننده نشان می دهند. این ها همه در جهت سریه زیری، تحمل و تشویق الگوی زن خوب فرمانبر پارسا عمل می کنند. در زندگی واقعی می بینیم که هیچ زنی تحمل وجود زن دیگری را ندارد و بهر طریق می خواهد رقیب را از صحنه زندگیش خذف کند در فیلم ها همسر اول پذیرای همسر دوم است و در جهت حذف مرد با هم متحد میشوند و یا در یک سریال ینام “راز ” که از تلویزیون پخش میشود. پیام و اندیشه ای که این فیلم در میان مردم تقویت می کند این است که کافی است آرزوی هر چیزی را بکنید تا حتما به آن برسید. در واقع فیلم بر این اساس که شما هرچه را که به آن فکر کنید می توانید جذب کنید و کائنات آماده است تا آرزوی شما را بر آورده کند، ساخته شده است. چه کسی از تاثیر رسانه بی خبر است وچه کسی از این نوع تفکر سود می برد ؟ تاثیر این فیلم اگر چه بر همه یکسان نیست اما بر افرادی تاثیر می گذارد که مخاطب بی چون چرای تلویزیون هستند و به جای حل مشکلات و تلاش برای رسیدن به خواسته هایشان می نشینند و به خواسته هایشان و آرزوهایشان فکر می کنند. سینما و فیلم می تواند یک آینه تمام نما و واقعی از حوادث ومعضلات اجتماعی باشد و می تواند نقش مهمی در ارتقای فرهنگ مردم داشته باشد، امری که در رسانه ملی ما متاسفانه عکس آن را شاهدیم.
“اشکان” مرد چند چهره بعنوان خواستگار دختران رادر استان های مختلف فریب میداد، او مدعى بودداراى نیروى ویژه اى است که مى تواند بیماران دیر درمان را درمان کند. بدین ترتیب اشکان همانند فالگیرها روى سربیماران دست مى کشید و پس از دریافت پول، ناپدید می شد.(4)
ظرفیت و سازگاری زنان نیز مرزی دارد و از شرایط سخت و غیر انسانی مسایلی مثل پرخاشگری ، آدم کشی و پناه بردن به دعا و نیاز و فال گیرها زاده میشود. در چنین اوضاعی نداشتن سواد و موقعیت های مالی واجتماعی ، نبود مدیریت های قانونی و منطقی و بر خورد قهر آمیز با هویت زنانه و ندیده گرفتن نیازهای انسانی فرد، فاجعه را عمیق تر می کند .
تنها قانون مجازات کار ساز نیست
بنا به ماده 1 قانون تشدید این گونه اعمال جرم محسوب میشود ومجازات حبس از دوماه تا 10 سال و انفصال از خدمات دولتی و پرداخت نقدی است. اما با وجود این شهرها پر است از این گونه خدمات خرافی آن هم با قیمت های گزاف. مراجعه کنندگان که عمدتا زنان هستند چون راه حل های قانونی را نمی دانند و یا راه حل های قانونی برای آنان وجود ندارد و امکان دسترسی به مشاور انی مطلع ندارند و از همه مهم تر یاد نگرفته اند برای مشکلاتشان می توانند از راه های قانونی و مشاوره کمک گیرند و از همه مهم تر بضاعت این کار ر ا ندارند . چه گونه میتوان درست را از نادرست تشخیص داد وقتی مدام گذشته تازه می شود. بنابراین آسانترین و در دسترس ترین راه پناه بردن به این گونه افراد است .
فال و فاگیری در دنیای مجازی
از فال گیر دوره گرد خیابانی تا دعانویس های بی سوادی که ویزیت های بالای 500 هزار تومانی دریافت می کنند تا فال ورق تا فال قهوه که بنا بر میزان مشکلات قیمت های آن نیز از 500 تومان تا مبالغ میلیونی در نوسان است ،یساط پر رونقی به قیمت کلاه گذاشتن بر سر انسان های دردمند و یا بی درد است . کاسبی خوبی است اگر به اخلاق و انسانیت کار نداشته باشی. خدمات خرافی به شکل مدرن به حیطه اینترنتی نیز رسیده است بر اساس آخرین اطلاعات موتورهای جست جو گر اینترنتی بیش از دو میلیون و 170 هزار صفحه در بخش فارسی خدمات فال گیری وجوددارد که اطلاعات در باره انواع فال را در اختیار کاربران قرار می دهد. بسیاری از سایت ها کتاب های طالع بینی هندی ، ژاپنی و چینی بیش از قیمت روی جلد فروخته می شوند. فال های اینترنتی از طریق واریز پول به حساب بانکی به دست طالبان فال می رسد .
رونق بازار فاگیران به خارج ازمرزها هم کشیده شده است. فا ل گیرهای تهرانی با دریافت هزینه تلفن به دلار به مشتریان خارج ازکشور هم سرویس میدهند. خیلی از فال گیرها بنا به موقعیت شان دربرج های شیک و مدرن دفتر کار دارند و با تعیین وقت از مشتریان پولدار و طیف متنوعی از زنان پذبرائی می کنند و این چرخه معیوب را رونق می بخشند .
پانوشت ها:
1 – (3 مرداد 1387 روزنامه اعتماد)
2- (5 مرداد 1387 روزنامه ایران)
3 – (13 مهر 1387 روزنامه ایران)
4 – (22 مهر 1387 روزنامه ایران )
+ There are no comments
Add yours