خورشید یعنی ” خورشید خانوم”

۱ min read

28 آذر 1387

در نشست مطبوعاتی جایزه شعر زنان ایران؛ خورشید که یکشنبه 3 آذر 1387 برگزار شد اعلام شد که از میان هفده کتاب راه ‌یافته به مرحله داوری نخستین دوره جایزه شعر زنان ایران؛ خورشید، هفت اثر توسط هیأت داوران به عنوان نامزدهای نهایی انتخاب شده اند. و اما برنده نهایی جایزه قرار شد در مراسمی که در هفته اول دیماه برگزار می شود اعلام گردد.

به همبن مناسبت مدرسه فمنیستی میزگردی را با دبیر جایزه (سپیده جدیری) و چهار تن از اعضاء هیأت داوران (بنفشه حجازی، رؤیا تفتی، پگاه احمدی و مهری جعفری) برگزار کرد:

منصوره شجاعی: ما از شنیدن خبر این جایزه خیلی خوشحال شدیم در واقع من برام خیلی جالب بود چون جایزه هایی که تا الان بوده در حوزه ادبیات 1- نگاه ویژه به زنان نشده بوده 2- نگاه ویژه به شعر نشده بوده است.تندیس صدیقه دولت آبادی برای ما از این نظر مهم بود که اولین جایزه مربوط به مطالعات زنان و از سال پیش هم ادبیات بود که به زنان نگاه ویژه کرد خورشید خیلی ویژه بود برای اینکه هم زنان بود هم شعر بود یعنی مبحثی که بهرحال یه مقدار کم بهش پرداخته شده بود و ما که در گذشته مهستی گنجوی ، قره العین ، جهان ملک خاتون ، پروین اعتصامی ،سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد را داشتیم اما می بینیم که هیچ وقت جایزه ایی برای شعر زنان نداشتیم با وجودیکه این همه شاعر جوان از این مکتب ها تغذیه کردند و موفق شدند و بهرحال جای این جایزه خالی بود. در واقع من سوالم این است که ایده این جریان و پیدایش این جایزه برای شعر از کجا آمد و دلایل این ایده و اینکه شما چگونه متوجه این کمبود شدید چه بود؟


سپیده جدیری: در باره ایده جایزه من خیلی وقت بود که به فکرش بودم و فکر می کردم چه خوب می شد اگر بتوانیم با دوستان جایزه شعر راه بیندازیم جایزه شعر خصوصی که تو این مملکت تعدادش خیلی کم هست جایزه های شعر دولتی هم موضع گیریهایشان همه سیاسی است یعنی ادبیات حرف اول را نمی زند سیاست هست که حرف اول را میزند بنابراین جایزه ایی که واقعا به شعر و ادبیات بپردازد و به شکل خصوصی باشد جاش خالی بود خوشبختانه جایزه برای داستان خیلی زیاد هست ولی برای شعر ما تقریبا نداریم” کارنامه” یک جایزه شعر خصوصی بود که دیگر برگزار نشد جایزه شعر خبرنگاران هم باز به شکل عمومی بود یعنی هم برای زنان و هم برای مردان. که من دو دوره داوری اش را به عهده داشتم و داورانش هم روزنامه نگار بودند هم شاعر ولی کل کتابهای شعر ی که در سال گذشته منتشر شده بود بررسی می شد و بین زن ومرد تفاوتی قائل نمی شد. امسال من با توجه به همان دو دوره داوریهایی که داشتم و داوریهایی که دوستان دیگر در جایزه های دیگر داشتند و اینکه می دیدیم که در تعداد داورها همیشه اکثریت با آقایان است مثلا من تو دو دوره جایزه خبرنگاران تنها داور زن بودم و امسال هم همه داورها مرد هستند. یعنی اصلا به این مسئله توجه نمی کنند که از شاعرهای زن هم استفاده بکنند در حالیکه ما این همه زن شاعر توانمند داریم و در دو دوره هم برندگان مرد بودند البته نمی دونم واقعا قصد و غرضی بوده یا نه ولی تو مرحله نهایی از کتابهای بسیار خوب شاعران زن هم داشتیم ولی آنقدری که باید به آنها توجه نمی شد من فکر می کنم که بطور ناخودآگاه و به خاطر محدودیت هایی که در طول تاریخ برای زنها وجود داشته است چه در ایران چه در جاهای دیگر دنیا سابقه فعالیت های زنان نسبت به آقایان در این زمینه ها کوتاه تر است. مثلا حتی تعداد شاعرهای زنی که ما در دهه 40 و 50 داشتیم از الان کمتر بوده است من فکر می کنم دلیل اینکه به شاعران زن کمتر توجه می شود حتی در جوایز خصوصی همین تعداد کم شاعران زن است و اینکه از نظر تاریخی قدمتش کمتر است و این باعث می شود که به شکل مهجورتری باقی مانده باشد و کمتر معرفی شده باشد و به شکل ناخودآگاه وقتی کسی می یاد جایزه ایی را راه می اندازد اصلا به فکرش نمی رسد که می تواند از زنها هم به عنوان داور استفاده کند این به شکل ناخودآگاه است این در صورتی است که بخواهیم خوش بین باشیم .

منصوره شجاعی: یعنی تا به حال به هیچ شاعر زنی جایزه ایی تعلق نگرفته است ؟

سپیده جدیری: جایزه کارنامه فکر می کنم یکی دو دوره اش برندگانش شاعران زن هم بودند یکبار کتاب گراناز موسوی برنده شد و.. ولی بهرحال تعداد شاعران مردی که برنده شدند بیشتر بوده است

منصوره شجاعی: یعنی همه این ها باعث شد که شما این جمع را تشکیل بدهید و بعد داورها را چه کسی انتخاب کرد ؟

سپیده جدیری: خود من انتخاب کردم فقط من یک توضیح کوچکی بدهم ایده ایی که من به فکرم رسید که این جایزه را برای زنان برگزار کنم جوایز ادبی ای بود که برای زنان در سراسر جهان برگزار می شود جوایز فرهنگی حتی جایزه فیلم زنان و.. برگزار می شود مثلا جایزه اورنج که در زمینه داستان نویسی زنان برگزار می شود که همه زنان در تمام دنیا رمانی را که به زبان انگلیسی منتشر می کنند می توانند در آن جایزه شرکت دهند و فقط هم زنان می توانند شرکت کنند. جایزه بارنارد دانشکده بارنارد دانشگاه کلمبیا امریکا هم جایزه ایی است که به شاعران زن تعلق می گیرد اشعار منتشر نشده از زنان هر دو سال یکبار جایزه می گیرند و اون کتاب را یک ناشر برجسته امریکایی هم چاپ می کند. این جایزه ها برا ی من انگیزه ای شد که بخواهم همین کار را در ایران انجام بدهم. با توجه به اینکه محدودیت های زنان در ایران خیلی بیشتر از اروپا و جاهای دیگر هست در نتیجه به نظرم بیشتر باید معرفی بشوند و فعالیت هایی که در این فضای بسته می کنند به نظرم با ارزش تره و باید بیشتر معرفی بشود.

منصوره شجاعی: من دو تا بحث را می خواهم اینجا مطرح کنم یکی اینکه در واقع برای جوایز خوب یک مقدار نگاه نقد نسبت به جایزه ها هست مثلادر مورد جایزه تندیس صدیقه دولت آبادی حتی ما می رفتیم سراغ یکسری داورها البته ما فقط در حوزه زنان سر و کار داشتیم و با حوزه عمومی کاری نداشتیم تعدادی از زنانی که صاحب رای بودند در نقد فمینیستی نیامدند و به ما نپیوستند و گفتند که ما اصلا جایزه دادن و جایزه گرفتن را بد می دونیم یا اصلا برجسته کردن و الیت کردن و نخبه گرایی چیزی است که با ارزش های فمنیستی همخوانی ندارد و شما چطور می گویید که می خواهید رویکرد فمنیستی داشته باشید اما دارید جایزه می گذارید البته بگذریم که در سال های بعد برخی از اینها به ما پیوستند اما شما نگاه تون روی این داستان چیه؟

مهری جعفری: من فکر می کنم ضرورت دارد. وقتی ما یک اثری را انتخاب می کنیم در واقع می خواهیم بگوییم آن اثر ارزش این را دارد که تشویق بشود و چه بسا که نسبت به همسانان خودش از امکانات کمتری برخوردار بوده ولی توانسته که اثری را خلق کند در واقع ما با دادن جایزه یک فرصت به او می دهیم که اثر خودش را ارائه کند. و نهایتا نمی دانم چرا باید با دادن جایزه مخالف بود؟ و من نه تنها فکر نمی کنم که این مسئله مخالف با فمنیست نیست بلکه آن را کاملا یک حرکت فمنیستی می بینم ما یک کسی را تشویق کردیم که در شرایط نابرابر توانسته به یک موقعیت بهتری برسد پس جای تشویق دارد و این مخالفتی با افکار فمنیستی ندارد.

منصوره شجاعی: من فقط یک توضیحی بدهم که این ها بحث هایی بود که ما برای شکل گیری یک جایزه داشتیم و اصلا نظرات موسسین این جایزه نبود و من حالا می خواهم بدانم که در این جمع نوپا و از سوی کسانی که برای داوری دعوت شده بودند و این چالش ها وجود داشته یا نه؟ و چه جوری باهاش برخورد شده ؟


پگاه احمدی: راجع به این سوالی که شما کردید من فکر می کنم که ما طی سالهای بعد از انقلاب دو نوع ادبیات داریم : ادبیات رسمی و ادبیات غیر رسمی ، ادبیات رسمی یک جوری تابع نهاد قدرت هست و از حمایت نهاد قدرت بهره مند است در حالیکه ادبیات غیر رسمی خیلی مهجور و مستقل عمل می کند. این حرکت اگر نخبه گرایی تلقی بشود اتفاقا خیلی چیز خوبی هست از طرف ادبیات غیر رسمی ، به دلیل اینکه ادبیات رسمی سالهاست که دارد متوسط سازی می کند یعنی عملا در عرصه ادبیات داستانی ، شعر و… جوایزی که داده می شود در سطح کشور و یا مثلا سفرهای بین المللی که انجام می شود باز تمام اینها تعیین کننده شون نهاد قدرت و ادبیات فرمایشی و رسمی هست که نهایتا منجر شده به یک پروژه متوسط سازی و در نتیجه شما می بینید که در قیاس با دهه 40 هیچ چهره شاخص قدرقدرتی نه توی داستان نه توی شعر شکل نمی گیرد و فقط در ادبیات مستقل و ادبیات حاشیه هست که داستان نویس های شاخص داریم شعرای شاخص داریم، منتقدان خوب داریم بنابراین حتی فکر می کنم تا حدودی البته هدف این جایزه نخبه گرایی نبوده واقعا هدف این بوده که تلاش های زنانی که خیلی متفاوت و فعال عمل کردند حداقل در این 20 سال اخیر بیشتر بازتاب پیدا بکند و معرفی بشود ولی طبیعتا وقتی ما یک نفر را به عنوان کاندیدای این جایزه معرفی می کنیم به نوعی میشه گفت یک انتخاب نخبه گرایانه انجام دادیم و در واقع یک جور الگو سازیست به خاطر اینکه وقتی یک کتاب را داورهایی با سلیقه های مختلف انتخاب می کنند حتما ویژگیهایی داشته و شاخص های متفاوت و ارزشمندی داشته است. چه بهتر که این به عنوان یک الگو باشد یعنی اصلا الگو سازی صورت بگیرد و سطح را ببرد بالا یعنی انتخاب ما این سطح است پس بنابراین شاعران زنی که (به عنوان پیشنهاد نه به عنوان دستور) دارید فعالیت می کنید سطح اینجاست و حالا سعی کنید به این برسید و حتی از این پیشی بگیرید و از این فراتر بروید.

رویا تفتی : من نمی دانم منظور از نخبه گرایی در اینجا چیست. ما که مخاطب یا موضوع شعر را تفکیک نکرده¬ایم. باید ببینیم نتیجه این جایزه چیست و چه چیزهای مثبتی به ما می دهد. وقتی به این بهانه دور هم جمع می شویم و با ایده های مختلف تصمیم می گیریم، این یک جنبه خوب کار است. از یک نظر دیگر هم خوب هست که بهرحال کسانی که کار می کنند، همون طور که پگاه گفت، سطح کارشان را بالاتر بیاورند و حس کنند اثرشان همین جوری چاپ نمیشود (مثل انبوه کتابهایی که چاپ می شود). اینکه جایی هست که کارهای زنان جمع آوری می شود، دیده می شود، خوانده میشود و با آراء مختلف، یک کتابی انتخاب می شود. از طرفی، تعداد دیگری از زنها هم درگیر یک فعالیت فرهنگی می¬شوند و کسی هم که انتخاب می¬شود برایش امکانی به بوجود می آید که بتواند بهتر فعالیت کند. ضمن اینکه بقیه هم فعال تر می شوند. من چیز منفی در این نمی بینم.

بنفشه حجازی: من فکر می کنم دوستان مسائل مهم را گفتند اما در مرحله اول ما زنانه انتخاب کردیم و این ابتکار سپیده بود ولی وقتی کتابها به دست ما رسید من اصلا به این قضیه که کی زن است یا مرد کاری ندارم در خود کتابها بعضی شون کاملا مباحث زنانه مطرح است اینها شعر نشده بود از طرف من نمره نیاوردند انتخاب نشدند اگرچه خیلی طغیان زنانه توش بود بیان درد زنانه بیان خشونت، بیان تنفر از مناسبات زناشویی … خیلی چیزها توش بود ولی اینها به شعر تبدیل نشده بود ما به زنانگی یا به مظلومیت زن که رای ندادیم دیگه بعد از اون هنر ، هنر شاعری . این کسانی که معرفی شدند واقعا با توجه به طیف ها ی مختلف شعریشون فقط با هنرشون رای آوردند و آن یک نفر اجماع هنر بوده است. ما به شعر رای دادیم ما به هنر رای دادیم ولی انتخاب اولی بود که ما گفتیم رو زنها کار کنیم غیر از این چیز خاصی نبوده و یک فرصتی به زنها داده شده که بهتر دیده بشوند ما فقط های لایت کردیم هیچ کار خاصی اتفاق نیفتاده .

سپیده جدیری: من یک توضیحی در مورد صحبت های خانم حجازی بدهم ما 64 عنوان کتاب از شاعرهای زن در سال 86 که چاپ شده بود دریافت کردیم و بررسی کردیم و 17 عنوان کتاب را آوردیم مرحله داوری خدمت داور های محترم دادیم و 17 عنوانی که خانم حجازی اشاره کردند آن 17 عنوان به مرحله داوری رسید.

منصوره شجاعی: من از میان صحبت های شما تاحدودی متوجه معیارهای شما شدم، شما به احتمال زیاد روی معیارها کار کردید ما این را به دو بخش تقسیم می کنیم یک بخش بحث ادبی است که یک اثر چقدر ادبیات است به قول بنفشه ادبیات محضه یا اینکه ادبیات اجتماعی است ما می دانیم که بحث ادبیات و هنر فمنیستی در حیطه ادبیات اجتماعی و متعهد و… وارد می شود البته که قطعا با توجه به معیارهای هنری و ادبی نگاه می شود .

بنفشه حجازی: معذرت می خوام بعضی شون کاملا سیاسی – اجتماعی بودن و چون با معیار بودند نمره آوردند
منصوره شجاعی: من به نظرم آمد که دو بخش معیار داشتید حالا می خواهم بدانم درست است یا نه؟ یکی اینکه رویکرد زنانه داشتن و دیگری زن بودن حالا تاکید شما چطور دیدید؟

رویا تفتی: ما فقط نقد هنری کردیم و بقیه اش کار متخصصین است که با رویکردهای مختلف فمنیستی، جامعه¬شناختی و غیره اثر را نقد کنند. اتفاقا جالب است که از زوایای مختلف به یک اثر نگاه شود. ما فقط روی شعریت آن تاکید داشتیم.

مهری جعفری: معیار رویکرد زنانه اصلا دخالت نداشته و تنها معبار شعر بودن اثر بوده است.

منصوره شجاعی: پس زن بودن معیار شما بوده و رویکرد زنانه معیار نبوده است

بنفشه حجازی: اینکه حتمن یه چیزی توش گفته باشد معیار نبوده یکی از اثرهایی که داشتیم من از اول تا آخر عاشق طغیانش بودم ولی من به اون رای ندادم چرا؟ برای اینکه هنوز باید کار کند هنوز شعر نبود شعار بود یعنی می تونست این را نثر بنویسد.

مهری جعفری: یک اثر فارغ از هر چیزی بررسی می شود من یک اثری را آوردم تو 6 یا 7 تای آخرکه شعرش آیینی بود این شاعر موضوعاتی تو شعرش بود که من با یک کدومش هم حس نشدم ولی ما یک اثر را صرفا به عنوان یک شعر می خواهیم ببینیم تبدیل شده به یک شعر یا نه و حالا که تبدیل شده از عهده اون مفهوم ذهنی – عاطفی یا هر چیزی که داشته شده یا نه؟ آیا تونسته آن مفهموم را تبدیل کند به یک چیزی که من خواننده وقتی خوندم نقصان های ساختاری را نداشته باشد. حالا او ایده ای هم دارد ولی من کاری به عواطف و احساساتش ندارم. ما این اثر را انتخاب کردیم بعد از آن نقد فمنمیستی کار یک فمنیست است که نقدش کند ولی من اگر بخواهم این رویکرد را دخالت بدهم می توانم رویکردهای دیگری را هم دخالت بدهم.

منصوره شجاعی: این حرف شما تا حدودی با صحبت های پگاه در تناقض است پگاه به درستی تفکیک می کند بین ادبیات رسمی و غیر رسمی حوزه دفاع مقدس، حوزه هنری می ره تو بخش ادبیات رسمی و در بخشی که حمایت های گسترده ای می شود ابتدائا چه در کنفرانس مطبوعاتی و چه در اینجا من دیدم دبیر هیئت داوران و بقیه اعضای داوری هم به این قضیه دارند پافشاری می کنند که تا زمانی که تحت هیچ گونه حمایت رسمی و دولتی و مناسبات قدرت در جامعه قرار نگیرند در حیطه این داوری قرار می گیرند.

بنفشه حجازی: این فردی هم که ما مثالش را زدیم تحت حمایت نیست ساپورت نمی شد اما چیزی که هست همخوانی فکرش با جامعه به او امنیت می دهد او از این بستر آماده استفاده میکند و در واقع در جهت جریان رود شنا میکند. و من بطور قاطع می گویم که ما عادلانه برخورد کردیم و سعی کردیم به او هم حق حضور بدهیم اثر او را هم بررسی کنیم.

مهری جعفری: ما یک معیاری داریم در ادبیات بطور کلی و آن اینکه اثر نباید شعار باشد باید تبدیل به اثر ادبی شده باشد یعنی برای بیان یک ایدئولوژی خلق نشده باشد در واقع آن نگاه و ایدئولوژی اش اینجا مهم نبوده ممکن هست که فمنیست هم باشد و ایده های خودش را در شعرش فریاد بزند اما تا وقتی که تبدیل به یک اثر هنری نشده باشد رای نمی آورد هرچند در راه اهداف خودش موفق بوده باشد.

بنفشه حجازی: ما از دید خودمان به دگر اندیشان امکان زیست دادیم ولی نمره هنری ندادیم

پگاه احمدی: ولی دلیل اینکه این کتاب توانست به میان 17 اثر اول راه پیدا کند این بود که حداقلی از برآیند آراء را توانسته بود بدست بیاورد. حالا در داوری هم ما طبیعتا یک خودآگاه داریم یک ناخودآگاه، ناخودآگاه ما به لحاظ ایدئولوژی که خودمون داریم و حساسیت هایی که داریم مقاومت دارد در برابر آن مضمون یعنی در برابر اینکه مضمون آیینی است یا تحت حمایت یکسری مسائل دیگری خارج از شعر صرف شکل می گیرد مقاومت نشان می دهد ولی من معتقدم که همه داورها آنقدر انصاف داشتند که با ان ناخوداگاه هم مقابله کردند که شعریت را ببینند یعنی من با سلیقه خودم هم جنگیدم که مبادا حق این متن به عنوان یک متن مستقل متنی جدا از همه گرایشات شاعرش دیده بشود و ببینم آیا این می تواند من را به التذاذ برساند؟
برعکسش هم داشتیم یعنی ما شاعرهای هم داشتیم که مستقیما به لحاظ مضمونی حالا مذهبی یا آیینی کار کردند ولی موفق بودند و گاهی من که به عنوان یک آدم بیطرف می خونم لذت شاعرانه از متن می برم مثل صفارزاده یا مرحوم قیصر امین پور حالا واقعا بدون هیچ خط کشی و گرایشی آدم لذت می بره چون اینها واقعا به شعر رسیدند و معلومه که آن شعر حضور داشته نه شعاری که بهش اشاره شد.

منصوره شجاعی: پس اولین معیار زن بودن شاعر است دومی برخورداری از استانداردهای ادبی است و بعد دیگر اینکه چقدر تعهد اجتماعی یا جنسیتی داشته بشد خیلی موردنظر نیست و ابتدا باید ادبیات باشد

پگاه احمدی: من موضوعی را بگم که البته نظر شخصی خودم هست من به یک جایی رسیدم که واقعا باید یک درصدی حالا ولو غیر مستقیم تعهد داشته باشد هرچند که باید اول حتما شعر شده باشد و زبان منسجمی داشته باشد ولی اصلا نمی تونم متنی را که بدون تعهد باشد به عنوان شعر بپذیرم یعنی یک شاعری که فقط بیاد از گل و بوته و عشقش صحبت کند به هیچ عنوان نمی توانم به عنوان شعر بپذیرمش کما اینکه در میان شعر های خودم هم نیست همه اش گرایشات تاریخی اجتماعی فلسفه و… هست. این ذهنیت خود من است و کتابی را هم که انتخاب کردم این ویژگیها را دارد یعنی یک نگاه جامع و جهان شمولی دارد به همه مسائل اطرافش به عنوان یک پدیده فعال نه منفعل به عنوان یک آدمی که تفکر دارد ایده دارد ولی به شعر رسیده شعار نیست زبان خودش را پیدا کرده تصاویر خیلی خوبی دارد و لی تفکر هم دارد و این جور نیست که ما فقط بخواهیم به شعر رای بدهیم.

مهری جعفری: یک زن وقتی شعر می گوید اگر بخواهد زبان مردانه استفاده کند و در واقع درون خودش را به عنوان یک زن بیان نکرده باشد بخواهد از نشانه ها و زبان مردانه استفاده کند این تبدیل به شعر نمی شود چون صادق نیست یعنی زبان متعلق به یک جهان دیگر است ولی درون خودش یک زن وجود دارد و این اگر به زنانگی خودش نرسیده باشد نمی تواند شعر خوبی گفته باشد. در نتیجه نه بطور مستقبم بلکه غیرمستقیم زنانگی زبان و شعر هم داوری شده است

سپیده جدیری: شما نقد فمنیستی را مطرح کردید من اینجا می خواهم حرکت فمنیستی را مطرح کنم آیا اینکه ما به شعر زنانه کار نداشتیم ولی فرصتی ایجاد شد که آثار زنان اینجا بیشتر معرفی بشود آثاری که خیلی ازشون چشم پوشی می شد و یا نگاه داوران زن معرفی بشود فعالیت زنانه انجام بشود در واقع منتقدهای زن داورهای زن شاعران زن دور هم جمع بشوند و آثار زنان را مطرح کنند آیا خود این یک حرکت فمنیستی نیست؟ به نظر من حرکت فمنیستی اتفاق افتاده و به عبارتی رویکردمان هم فمنیستی است چون ما برای زنها فرصت ایجاد می کنیم ما اینجا به مردها نمی پردازیم و به خاطر ایجاد فرصت برابر داریم این کار را می کنیم به خاطر اینکه کمتر به زنها پرداخته شده می خواهیم این فرصت برابر بشود و به اندازه ای که مردها در عرصه ها ی ادبی حضور دارند زنها هم حضور داشته باشند .


منصوره شجاعی: من ضمن تایید حرفهای شما و با توجه به حرف های خانم جدیری و کمبود وقت که موجب میشه ما نتونیم خیلی در مورد زبان ، موضوع و نقش زنان در ادبیات و شعر بگوییم….با یک جمع بندی در مورد انگیزه این جایزه آیا میتونم بگم که هدف این جایزه یکی تشویق کردن هست، یک معرفی آثار خوب ادبی زنان و نه الزاما رویکردهای زنانه ، یکی حمایت اقتصادی و یکی هم پررنگ تر کردن حضور زنان در این عرصه و ایجاد اعتماد به نفس است ؟و اینکه این جایزه به کدام یک از این وجوه بیشتر اهمیت می دهد؟

پگاه احمدی: همه این جنبه هایی که گفتید را ما در نظر داشتیم تا جایی که توانستیم مثلا حامی های مالی را من نظرم این بود که 10 سکه تهیه کنیم ولی حامیان مالی توانستیم 5 سکه را برای برنده امسال تهیه کنند. که ان شاءاله سالهای بعد بیشتر بشود که همین 5 سکه هم رقم معقولی هست .

منصوره شجاعی: برخورد حمایت کننده های مالی با شما چه بوده ؟ مثلا همین الان اگربگی که برای بچه سرطانی و معلول و.. پول میخواهی همه کمک میکنند یعنی یک جور فرهنگ خیریه یا زیردست پروری خیلی رایج هست ولی فرهنگ و اصل فرهنگ پروری رایج نیست وعموما به عنوان حرکت های لوکس و شیک مورد توجه نیست حالا با این وجود برخورد اسپانسرهای شما چه بوده؟

سپیده جدیری: اتفاقا این صحبت تان خیلی جالب بود یکی از اسپانسرهای ما اولین رئیس بیمارستان زن هست در کل ایران خانم دکتر فریده فرهادی، رئیس بیمارستان الغدیر هستند ایشان شدیدا علاقه مند به شعر هستند و حتی به من گفتند چرا جایزه را برای داستان نویس و شاعر زن برگزار نمی کنید؟ که این بستگی به این دارد که ما چقدر بتوانیم اسپانسر داشته باشیم من الان توانستم فقط سه نفر اسپانسر جلب کنم که هم علاقه مند به ادبیات بودند و هم به فعالیت های زنان. خانم فرهادی عضو چندین ان جی او هستند یکی از ان جی او هایی که ایشان فعالیت دارند اسمش حمایت از زنان خود سرپرست هست بقیه اسپانسر ها هم همچنین مثل خانم دکتر حق بین یا مادر خودم، خانم اعظم پاکی که حامی دیگر ما هستند که اصلا مشوق من بودند در شعر درکل همه استقبال کردند.

منصوره شجاعی: شما آیا پیش آقایان هم رفتید برای حمایت مالی؟

سپیده جدیری: نه من هنوز نرفتم البته در اساسنامه تعریف کردیم که حامیان مالی هم مانند داوران ترجیحا از زنان باشند که زنان در عرصه های مختلف شغلی هم در این جایزه سهیم بشوند

منصوره شجاعی: شما ثبت شدید؟

سپیده جدیری: نه ما ان جی او نیستیم که ثبت کنیم و من کاملا با این مسئله مخالف هستم ما هر جا برای جایزه می رفتیم که مکان بگیریم هرجا می رفتیم مجوز از ما می خواستند و من مخالف این رویه هستم مگه ما می خواهیم مغازه باز کنیم که مجوز بگیریم ما می خواهیم جایزه اعطا کنیم کار ما کاملا خصوصی است.

منصوره شجاعی: نام جایزه را میخواهید به همین اسم گروه تان خورشید باشد یا نه؟

سپیده جدیری: بله نام هم با مشورت داوران و کسانی دیگر همین انتخاب شده

منصوره شجاعی: چرا از اسم یکی از شاعران زن پیشکسوت استفاده نکردید ؟ مثلا فروغ فرخزاد سیمین بهبهانی ، قره العین و…

سپیده جدیری: فروغ را من خودم خیلی دوست دارم و باعث افتخار من بود که این جایزه به نام فروغ باشد اما چون جایزه دولتی در زمان شاه به این نام وجود داشته است ترجیح دادم این جایزه را به این اسم نگذاریم اما یک اسمی گذاشتیم که هم فروغ توش باشه و هم یادآور زنان باشد. یا خانم بهبهانی به این خاطر که غزلسرا هستند انتخاب نشد چرا که این شبهه پیش می اومد که فقط غزل را ما بررسی می کنیم و ما هدفمون فقط شعر کلاسیک نبوده

منصوره شجاعی: چرا از زنان شاعر دیگر استفاده نکردید؟

سپیده جدیری: زنهای شاعر دیگه به نظرم هیچ کدوم آنقدر برجسته نبودند که ما بتوانیم اسمشون را روی این جایزه بگذاریم

منصوره شجاعی: ما الان برمی گردیم به موضوعی که این روزها خیلی مورد بحث است یعنی پیشکسوت بودن یا مستعد بودن، نامدار بودن یا گمنام ماندن و……. این معیار و مقیاس که هیچ کس به پای فروغ نرسیده خوب باشد اما ما این همه شاعر جوان داریم آیا این جایزه نمی توانست به نام آنها باشد

بنفشه حجازی: اگر چه فروغ نماینده یک شعر زنانه در یک دوره خاصی هست الان نسل هایی از شاعران موجود هستند که به نظر من از فروغ خیلی بهتر هستندد ولی اون تاریخی شده ……البته من وقتی به عنوان داور دعوت شدم اساسنامه نوشته شده بود و اسم هم انتخاب شده بود هر چند من هیچ مخالفتی نداشتم که بگم اسم یک زن را براش بزارید

مهری جعفری: خورشید یک معنی گسترده دارد یعنی تابانده شدن، روشن کردن ، خورشید همه این معانی را داره بعلاوه اینکه جنبه ای از فروغ هم دارد

بنفشه حجازی: این اسم قابل تعبیر هست برای اینکه خورشید خانم است که آمده به خورشید مرد تبدیل شده مجددا چون شمس در بعضی جاها مرده و ما زن خودمون را انتخاب کردیم .

سپیده جدیری: خورشید را خانم جعفری پیشنهاد دادند و بقیه داورها هم قبول کردند و مخالفتی نداشتند

منصوره شجاعی: موافقید که بنویسیم خورشید ما خورشید خانم ماست ؟

همه: بله

منصوره شجاعی: ارتباط تون با کانون نویسندگان چقدر است ؟

پگاه احمدی : هیچ ارتباطی با کانون نداریم و خورشید کاملا مستقل هست کانون هم خودش وضعیت استیبلی ندارد و خودشان همچنان درگیر مکان برگزاری هستند و ما هم نخواستیم که واقعا بیشتر به زحمتشون بندازیم فقط خانم بهبهانی هستند که مقاله بسیار خوبی نوشتند که در اعتماد ملی چاپ شد

سپیده جدیری: خانم باقری در واقع مدیر انتشارات چتر هستند ایشان این زحمت را متقبل کردند و خودشون هم سرمایه گذاری می کنند که برگزیده ای از این هفت تا کتابی که اومده بالا را به عنوان اینکه اینها برگزیدگان نخستین جایزه شعر زنان ایران هستند را چاپ می کنند. یعنی اشعار منتخب هفت کتاب منتخب که به دور نهایی رسیدند را در یک کتاب چاپ می کنند .

منصوره شجاعی: با تشکر از همه دوستان و آرزوی موفقیت.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours