گزارشی از مراسم اهدا جایزه شعر زنان ایران؛ خورشید

۱ min read

مریم رحمانی-3 دی 1387

مدرسه فمنیستی: مراسم اهدا جایزه شعر زنان خورشید دوم دی ماه در تالار شریعتی دانشکده علوم اجتماعی ،دانشگاه تهران برگزار شد. اولین جایزه زنان خورشید به رویا زرین به خاطر مجموعه شعر “می خواهم بچه هایم را قورت بدهم” اهدا شد.این جایزه که اولین جایزه ویژه شعر زنان می باشد قرار است از امسال در دی ماه به (مناسبت تولد فروغ فرخزاد) برگزیده ترین مجعوعه شعر سال قبل اهدا شود.همچنین به گفته خانم سپیده جدیری بنیانگزار جایزه خورشید،مجموعه شعر برگزیده هر سال توسط یک ناشر معروف سوئدی در تیراژ وسیع به زبان سوئدی چاپ خواهد شد.

در ابتدای این مراسم خانم بنفشه حجازی مقاله ای با عنوان تاملاتی درباره شعر زنانه ارائه کرد.در این مقاله خانم حجازی به تگناهای زنان شاعر در طول 1000 سال شعر فارسی اشاره کرد.از منظر ایشان زنان تا قبل از فروغ از زبان مردانه برای شعر گفتن استفاده می کرده اند و جرات نداشته اند از تمایلات جسمانی و عشق زمینی سخن بگویند.در بین شاعران زن رابعه از عشق می گوید و آن را به دو نوع عشق تقسیم می کند حب الهواس یا همان عشق زمینی و دومی عشق الهی که زنان از جمله رابعه تنها در همین محدوده شعر گفته اند .زنان نمی توانستند مانند مردان از عشق زمینی صحبت کنند چرا که به وقاحت متهم می شدند.

وی افزود این در حالی است که در آوازها و اشعار عامیانه زنان از تمایلاتشان نسبت به مردان آزاد سخن می گفتند برای مثال فرادا که بشوم حرمسرای پدرت /عرض مُکنم دلم ببرده پسرت و …

بنابراین به جهت فضای حاکم بر جامعه ایرانی شعر زنان شکل نگرفته است و زنان از گفتن تمایلات جنسی خود منع شدند بنابراین از شعر زنان شاعر بوی زنانگی استشمام نمی شود. اگر اسم زن را با مرد عوض کنیم مشخص نمی شود که شاعر این شعرها زن بوده است . باز تنها رابعه است که از تن می گوید:

کاش تنم باز یافتی خبر دل / کاش تنم باز یافتی خبر تن

او اولین کسی است در شعر فارسی مطرح است و کسی است که از تن ام حرف می زند که بتدریج در ما حل می شود تا به وضوح در شعر فروغ مطرح می شود.مردان شاعر تن را رد می کند و به جان می پردازند. تن آدمی شریف است به جا آدمیت… با نگاه رابعه به تن فرق دارد. اما فاطمه سلطان فراهانی مشهور به شاهین می گوید: زنان مثابه روح اند نوع مردان جسم / به جان روشن باشد همیشه تن خرسند

چون شعر زنان شاعر های لایت نشده اند بنابراین تلاش هایی که برای تغییراتی در رفتارهای شاعرانه به وجود اوردند باز در محدوده همان تنگناها مورد غفلت قرار گرقته است. در اشعار مهستی گنجوی هم مشخص نیست شاعر زن است.تنها یکی دو بیت می توان یافت: شبها که با تو به ناز خفتم همه رفت…

زنانی که شعر گفته اند معمولا با نام مستعار و انتساب به نام شوهر، پدر و برادر شعر گفتند یا زنانی بودند که منصوب به حلقه های قدرت بودند و در کمتر شعری موضوع زنانه را مطرح کردند.بنابراین زنان شاعر ما مرد صفت بوده اند.
در اشعار رسمی ابراز زنانگی از بین می رود.اما در جای که از دستبرد تربیت مجلسی خواص نجات پیدا می کردند دوگانگی تن و جان نمی بینیم.اما آنجا که مربوط به ادب رسمی بوده این دوگانگی مشهود است.تبلیغ خاکستر مزاج بودن زن،آتشین مزاج بودن مرد،گناه دانستن نیاز جنسی از ابزار سرکوب ادبی است.حتی نیاز طبیعی زن به شوهرش را مورد تقبیح قرار می گیرد.پس وقتی تا این حد جرم است و سرکوب می شود بنابراین بدیهی است بکارگیری واژگان و توصیف این نیاز توسط زن جرمی نابخشودنی می شود و لذا جامعه زن زدایی می شود.اگر سبک عراقی بوجود نمی امد و تصویری که از زن اثیری که جلوه ای از عشق الهی است نبود زن کاملا از شعر فارسی ایران محو می شد.

وی افزود توان اندک زنان در بیان زنانگی در فضای رسمی مارا به جهان ملک خاتون می رساند.او که 1413 غزل دارد و دیوانش سه برابر دیوان حافظ و هم عصر حافظ ودختر پادشاه است . تنها دو نمونه شعر زنانه در بین این همه ابیات وجود دارد. به پایم نهاده بسی سروان / سری کو بودی در جهان سرفراز / اگر جان بودی التماس جهان / فدابود پیشم به هنگام ناز. بنابر این شعر زنان داشتیم و کمی هم توان داشتند از زانگی بگنند اما کم کم با با افزایش برخی فرقه ها و قدرت گرفتن انها این فضا تنگ تر شده و توسط امام محمد غزالی سرکوب می شوند.

انتساب صفات منفی به زنان بازتولید کننده اسطوره اهریمنی بودن زن است که در اشعار کلاسیک ما به چشم می خورد و کم کم وارد فرهنگ ما هم شده است.توهین ها انقدر زیاد است که زنان خودشان هم به خودشان توهین می کردند مردان شاعر درباره زنان شاعر انها را با عنوان شهره شهر ،لوند ظریفه سلیطه… یاد می کنند. اگر زنی می خواسته شعر بگوید با عنوانین مانند حجابی،نهانی،عفتی و نظایر اینها شعر می گفته تا او را بدنام خطاب نکند لذا یک سری از ویژگی های زنانه را طرد می کنند.

حجازی سپس به شعر زنان در دوران مشروطه و قاجاریه اشاره کرد که شعر زنان در این دوران هم مردانه است.عالم تاج مقامی(ژاله) شمس کسمایی اگر نبودند اعاده حیثیت از زن می کنند و لی آنها هم می خواهند مرد باشند.

بعد از فروغ و پروین که مقایسه آثارشان در خور تامل و مجالی دیگر است به سیمین به بهبهانی می رسیم
.شعرسیمین بهبهانی که از دهه 60 به دلیل نوع نوع آوریی های معنوی که داشته اند مورد توجه قرار گرفته است و به نظر من برای همیشه بر تارک شعر این سرزمین خواهد درخشید. نه تنها در بین شاعران زن بلکه در شعر ایران.شعر سیمین جمع جسم و جان،روح و جسم،اندیشه و عمل است او نه زنانگی را انکار می کند،نه مغزش را به مسائل مسخ ساز زنان مشغول می کند. نه لاف عصمت می زند، نه اندیشه رهبری گله را دارد. اقتدار زنانه خانم بهبهانی به نظر من نوعی اقتدار کهن رب النوعی آریایی همراه با خرد مدرن است .شاید ایشان جواب سوال باشد که شعر زنانه را باید چگونه سنجید و ویژگی شعر زنانه چیست؟ و چگونه باید شعر زنانه را بسنجیم سیمین طبع آزمایی کرده است در اوزان عروضی شعری هم خلاقیت کرده و ابداعاتی چه در شعر زنان چه اشعار سیاسی و اجتماعی کرده است.

سپیده جدیری بنیانگذار و دبیر جایزه خورشید سخنران بعدی بود وی گفت:من با تفکیک جنسی مخالفم و این تفکیک را مردان بوجود آوردند هدف ما تنها تشویق زنان شاعر و دیده شدن انهاست. و من مطمئنم برنده این جایزه در جوایز دیگر هم موفق خواهد بود.آقایان روشنفکر معمولا می گویند شما بین زنان شاعر، شاعر خوبی هستید این تفکیک جنیستی است و زنان شاعر هرگز این گونه سخن نمی گویند.این جوایز برای این است که زنان به موقعیت برابری برسند

سیمین بهبهانی به حق بانوی شعر ایران است و آثارش قابل تقدیر است. وی در ادامه افزود جایزه خورشید بنا دارد هرسال از یک شاعر زن به عنوان بانوی شاعری که شعرش در چندین نسل تاثیر گذار است تجلیل کند امسال تندیس خورشید به مرحوم طاهره صفارزاده به خاطر آثار درخشانش که تاثیرش بر چندین نسل شعری غیرقابل انکاراست تعلق می گیردآثاری مانند ،طنین در دلتا،سفر پنجم ،سدبازوان که هنوز حرف تازه ای برای گفتن دارد .

در ادامه مراسم برادر طاهره صفار زداه جایزه متعلق به ایشان را دریافت کرد و درباره اخلاق و رفتارهای ایشان صحبت کرد .همچنین به احترام طاهره صفارزاده حضار یک دقیقه سکوت کردند. سپس خانم پگاه احمدی درباره شعر طاهره صفارزاده و ویژگی های شعر او سخن گفت. احمدی گفت: با پیگیری شعر فارسی از دهه 40 به این سو به شاعری خلاق به نام طاهره صفارزاده می رسیم،شعر او عمدتا در دهه 50 به بالندگی رسید او شاعری اجتماعی،عینیت گرا و دارای اندیشه ای متکثر بود.شعر او ضمن اندیشه انتقادی با شعر مدرن هماهنگ شد.شعر او در گیر با مناسبات جهانی است و در تبادل با مناسبات اجتماعی ،سیاسی شکل می گیرد.نقاد و تلخ و به سخره گیرنده است

سپس علیرضا بهنام درباره شعر سیمین بهبهانی به خصوص ” در انتظارتناسخ” و گشلوار تاخورده” با توجه به ضیق وقت صحبت کرد وی گفت:تناسخ نمونه سمبلیستی مدرن مفهوم مرد است.در این شعر انسان بدل به سوژه مقدس نمی شود. سیمین عنصری را که در شعر استفاده کرده از هژمونی قدرتی که در زبان عادی مردانه دارد تهی می کند تا ان را بدون تقدس تعریف کند.تعریف دوباره در روابط عادلانه و فاقد مشخصات اقتدارگرایانه مردانه در شعر سیمین وجود دارد او چیزها را جور دیگر می بیند. در شلوار تاخورده کماکان نگاه سمبلیستی شاعر را می بینیم که به زیبایی المان های موجود در یک تصویر شهری را از دلالت های آشنایش تهی می کند تا در روابط جدید معنای جدید به آنها بدهد.

در ادامه مراسم لوح تقدیر یک عمر فعالیت ابدی به سیمین بهبهانی تعلق گرفت. سپیده جدیری در هنگام اهدای این جایزه به سیمین بهبهانی گفت: خانم بهبهانی نیازی به این جوایز ندارند این جوایز ما هستند که از خانم بهبهانی اعتبار می گیرند.سیمین بهبهانی ضمن تشکر گفت قرار این بود که من به شاعران جوان جایزه بدهم انگار برعکس شده است.وی برای شاعران جوان آرزوی برومند شدن کرد. سپس در ادامه بیانیه هیئت داوران درباره ملاک های انتخاب اثر نهایی خوانده شد.

تاکید نه صرفا زنانه بودن مضمون و محتوای شهر بلکه تاکید هیات داوران بر برهمه موارد زیر بوده است برخورداری اثر از ذهنیت و زبان نو،خلاقیت در ایجاد موقعیت های بکر تصویری، فضا سازی و خلق موقعیت های حسی تازه،پرهیز از کلیشه های مضمونی،زبانی و فورمی ،برخورداری اثر از ذهنیت متکثر و جهان شمول که در تعامل با مسائل زنده و زیستی پیرامون است،تلاش برای کشف افقهای جدید در زبان، واژگان،ترکیب سازی ها در عین حفظ ساختار منسجم و بدون پراکندگی ،توانایی اثر در ترغیب مخاطب به دوباره خوانی اثر، برخورداری از قابلیت تاویل پذیری و کشف ظرایف پنهان زبانی در هر بار خواندن ، پرداختن به مسائل مبتلا به انسان و جامعه انسانی، پرهیز از جهت گیری های ایدئولوژیک که اثر را از متنی خودبسنده به سمت شعارزدگی در حوزه مسائل زنانه و دیگر حوزه های اجتماعی و سیاسی سوق دهد.

این جایزه تنهابا اهداف تشویقی بنا نهاده شده و به هیچ وجه جایزه خورشید تفکیک جنسیتی را در ادبیات مد نظر نداشته است جایزه صرفا برای تشویق زنان شاعر ایرانی به حضور پررنگ تر و پردوامتر در عرصه شعر، معرفی ملاک های شاعران و منتقدان برجسته زن در انتخاب مجموعه شعرهای زنان به منظور انگیزه و ارتقای سبک سروده هایشان را مطمع نظر دارد.
هیئت داوران در نهایت از بین 7 اثر نهانی پذیرفته شده نهانی اولین جایزه خورشید را به رویا زرین به خاطر مجموعه شعر می خواهم بچه هایم را قورت بدهم به خاطر کسب حداکثر آرا با 4رای از مجموع 5 رای اعطا می کند. همچنین 7 اثر دیگر عبارت اند از پیانو اثر مریم جعفری،به وقت البرز اثرمهرنوش قربان علی،فقط همین نیست اثر منیره پرورش، پاییز تا زانوهایت خواهد رسید اثرندا کامیاب، سخن می گویی کلمه ها در من آزاد می شوند اثر مینا دستغیب،صدایت را برایم ترجمه کن اثر هما فاضل

سپس رویا تفتی معرفی و نقدی درباره کتاب برگزیده ارائه داد وی گفت از ابتدا نام کتاب برای من نا آشنا بود و در ذهنم سوال ایجاد کرد ولی با خواندن کتاب متوجه منظور شاعر شدم. ترس یک زن از جنگ، درگیری، بی پولی او را به جایی رسانده که می خواهد بچه هایش را قورت بدهد و در ادامه قسمت هایی از شعر را با نقد آن خواند. درانتها سیمین بهبهانی شهر عشق و0 8 سالگی را خواند که با تشویق بی نظیر حضار روبرو شد همچنین وی درباره آمنه بهرامی صحبت کرد و خواستار حمایت مالی مردم برای عمل جراحی و تامین آتیه وی شد. همچنین درباره پسری که مرتکب این عمل شده است گفت به نظر من نباید قصاص شود بلکه باید زندانی شود آنقدر در زندان بماند تا انسان شود و به انسانیت برگردد.

همچنین رویا زرین یکی از اشعارش را قرائت کرد.ضمن اینکه در بین برنامه نامزدهای نهایی که در جلسه حضور داشتند به خواندن اشعارشان پرداختند.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours