مدرسه فمینیستی: 27 دسامبر آغاز حمله اسرائیل به غزه بود . 27 دسامبر دو روز پس ازعید تولد مسیح و مراسم استقبال مسیحیان جهان از جشن های سال نو مسیحی بود. 27 دسامبر، شش روز پس از حمله به دفتر کانون مدافعان حقوق بشر، دو روز قبل از ورود ماموران امنیتی- مالیاتی به دفتر شیرین عبادی، دوروزمانده به ماه محرم و دو روز قبل ازحمله افراد مهاجم در معیت پلیس به منزل مسکونی شیرین عبادی بود…
این تاثیر پذیری و تعامل را می توان از بازخوردهای جهانی، بازتاب اخبار مربوط به ایران، پخش اخبار جهان در میان عادی ترین و دورافتاده ترین اقشار مردم دریافت. اما نگاهی اجمالی برآنچه ازسوی دولت ها و نیز ازسوی ملت ها درایران و جهان اتفاق افتاد نشان از جانبداری پنهان و آشکار دولتمردان درسراسر جهان نسبت به ناقضان حقوق بشر و گیچ شدن ملت ها درمواجهه با این رویدادها ست. و تمامی این ها مصداقی است بر اینکه «صدای ملت ها قوی تر از صدای حکومت ها در دفاع از حقوق بشر است».
در ایران فعالان حقوق بشر و حامیان صلح و امنیت، ضمن محکوم کردن حمله اسرائیل بر نفی تمامی رفتار جنگ طلبانه و خشونت های نظامی و تسلیحاتی پای فشردند. پس از بسته شدن دفتر کانون مدافعان حقوق بشر که جلسات شورای صلح و بسیاری از کنفرانس های مطبوعاتی مربوط به فعالیت های برابری خواهانه زنان و کودکان نیز در آن برگزار می شد، اعضای این کانون و به طور مشخص شیرین عبادی، همچنان با انجام مصاحبه ها، نوشتن مقالات و امضای بیانیه ها ی ضدجنگ و محکوم کردن حمله اسرائیل اینجا و آنجا به بیان دیدگاه های خویش پرداختند.
بیانیه ای نیز توسط بیش از 500 تن از فعالان حقوق بشرو جامعه مدنی در اعتراض به بسته شدن این کانون و حمایت از اعضای آن در همین ایام منتشر شد. درج گسترده این خبر در سایت های مربوط به زنان ، تلاش ها ی مطبوعاتی همچون گزارش و مصاحبه و مقالات ، انعکاس خبر در سایت ها و رسانه های بین المللی با تاکید بر منابع خبری داخلی ، مقدمه چینی برای تهیه بیانیه از سوی موکلان شیرین عبادی ، نظرخواهی و بحث برای چگونگی بیان اعتراض به عمل غیر قانونی و غیر انسانی حمله به دفتر و منزل شیرین عبادی و نیز پاسخ گویی به دوستانی که پیرو نظریه “موشک جواب موشک” در مقاله ها و سخنان خویش وی را به پاسخگویی به شیوه دیگری ترغیب می کنند از جمله فعالیت های معترضین نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی بوده است.
جوانانی که در دامان جامعه مدنی درس دوری از خشونت را آموخته اند و صلح جویانه قد برافراشته اند به ارائه راهکارهایی عمومی درقالب عمل اجتماعی و با حضور گسترده ترفعالان حقوق بشر پرداخته اند وحتی پیشنهاد شستن نمادین و آب ریختن بر بی آبرویی نقش بسته بر در و دیوار خانه شیرین عبادی را دادند.
جامعه مدنی و روشنفکری ایران با اعتراض به وقایع غیر انسانی در نوارغزه و حمله اسرائیل و نفی جنگ طلبی و خشونت، جریاناتی از این دست را توطئه ای برای تحت الشعاع قراردادن مسائل داخلی کشورهایی می داند که در افکار عمومی جهان به عنوان ناقضان حقوق بشر شناخته شده اند و همزمانی این دو جریان را نه تصادف که هشیاری عاملان آن می داند.
تمامی این وقایع در ایام سوگواری “محرم الحرام” اتفاق می افتدو مسلمانان اهل تشیع این ماه را ماه دادخواهی از حکومت های ظلم پیشه می شناسند واین ایام از دیربازهمراه با مراسمی درتکفیر عاملان ظلم و خشونت همراه بوده است . حلقه مفقوده این معادله شاید این باشد که حال این انرژی خودجوش چگونه به نفع عاملان قدرت و حتی خشونت موجود سازماندهی شده است ؟ تنها یک راه وجوددارد وصل کردن مسائل ومشکلات جهانی و به ویژه حمله اسراییل به روشنفکران و فعالان حقوق بشر داخلی در ایام ماه محرم … پس خیلی هم بی ربط نیست که ناگهان دراولین روزهای این ماه عده ای جوان هیجان زده و انتقامجو شیرین عبادی را که جهانیان به عنوان نماد صلح و حقوق بشر می شناسند با اتهام حمایت از دولت های متجاوز و سرکوبگر مورد حمله قرار داده و خانه او را نه سنگباران که فحش باران می کنند و تابلوی وکالتش را لگد مال می کنند.
بی تردید نسل من از پتانسیل این انرژی خود جوش و آیینی در مقطع انقلاب برای محکوم کردن و براندازی رژیم گذشته داستا نها دارد والبته که بازماندگان نسل من فقط در میان فعالان حقوق بشر دیده نمی شوند و افرادی از این نسل در میان برنامه ریزان و ناظران حکومتی نیزهستند و بی تردید آنها نیز به رسم همه سیاست پیشگان می دانند چگونه از این پتانسیل استفاده کنند.
و اما آنچه در جهان در رویارویی با این وقایع گذشت چه بود؟ مسیحیان سراسر جهان سرگرم تدارک آغاز سال نو و جشن ها و اعیاد خویش بودند تعداد زیادی از نهادها و سازمان ها و کارکنان آنان به دلیل ایام سال نو یا در مرخصی به سر می بردند ویا به علت پایان سال درانتظار تمدید قراردادهای کاری برای سال جدید بودند و شرایط تثبیت شده ای برای انجام بعضی از امور فوری و اضطراری را نداشتند . بنابراین شرایط تعطیلات و پایان سال از یک سو واعلام خاتمه آتش بس و حمله به اعراب نوارغزه از دیگر سو موجب شد که حمله به روشنفکران و فعالان اجتماعی در کشورهایی چون ایران تحت الشعاع قرارگیرد . هرچند که فعالان حقوق بشر و خبرنگاران و روزنامه نگاران متعهد ، چونان که انتظار میرفت با صرف انرژی و تلاش بیش از حد در انجام تعهدات اجتماعی و حرفه ای خویش از پای ننشستند اما به هرحال درنحوه انعکاس اخبار سرکوب مدافعان برابری خواهی ، صلح و حقوق بشرداخلی تاثیر گذاشت . و با اینکه افکار عمومی و حقوق بشری جهان معطوف این جریان شد اما سیاست گذاران و سیاست مداران جهانی در بلوای ماجراهای اسرائیل و فلسطین موضع گیری موثر و جریان سازی را نسبت به شرایط فعالان اجتماعی و مدنی و مشکلاتی نداشته اند که آنان را در این دوران گرفتار ساخته است.ونیز با وجود آن که دولت فرانسه سفیر ایران را احضار کرد و رئیس سازمان ملل اعلام حمایت کرد و حتی سخنگوی وزارت خارجه امریکا هم موضع گیری کرد اما در شرایط پیچیده کنونی معلوم نیست که اینگونه اعلام مواضع حمایتی – اعتراضی تا چه حد موجب امنیت و یا به خطر افتادن امنیت شیرین عبادی و دیگر همکاران وی در جامعه مدنی ایران خواهد بود.
حمله به شیرین عبادی که نماد دفاع از حقوق بشر ، برابری خواهی و صلح است، تنها در زمانه ای بدین حد پرغوغا می توانست اتفاق افتد و اربابان جنگ و خشونت پیشه گان همواره در میانه غوغاهایی این چنین سودی کلان نصیب خود می کنند.
آری ایران را از جهان نمی توان جدا کرد و جهان را از ایران نیز. 27 دسامبر آغاز حمله اسرائیل به نوارغزه ، آغاز ایام سوگواری ماه محرم و آغاز حمله و تعارض بیش از پیش آشکاروگستاخانه به فعالان حقوق بشر و جنبش های اجتماعی در ایران و به شیرین عبادی، نماد این امر بود.
+ There are no comments
Add yours