شهلا انتصاری: از بی پناهی عالیه اقدام دوست حداکثر استفاده را کرده اند

18 بهمن 1387

تغییر برای برابری : شهلا انتصاری، عضو کمپین یک میلیون امضا با حضور در محل زندگی عالیه اقدام دوست اطلاعات اندکی از زندگی وی به دست آورد. اقدام دوست نه تنها قبل و بعد از دستگیری ارتباطی با تجمع کنندگان و فعالان حقوق زنان نداشت، از بستگان درجه یک نیز کسی را برای پیگیری وضعیت پرونده اش ندارد.

انتصاری در این باره توضیح می دهد:با توجه به اطلاعی که از وضعیت عالیه اقدام دوست یافتم، از رضوان شهر (محل زندگی ام) راهی فومن شدم، چون همان زمان هم او را من و دوستانم نمی شناختیم و اطلاعی درباره او نداشتیم. با پرس وجو خانه ی پدری عالیه را در فومن پیدا کردم. آنجا خانه قدیمی است که عالیه از آنجا بازداشت و به تهران منتقل شده است. در حالی که عالیه آنجا زندگی نمی کرد و به گفته ی همسایه ها هر از گاهی از تهران به آنجا می آمد و چند روز می ماند.

من عالیه را پیش از این خبرها و در جریان تجمع 22خرداد نیز ندیده بودم. بعد از صدور رای دادگاه گویا ارتباطش با فعالان جنبش زنان کمتر شده بود. من با تصور این که خانواده او در فومن هستند برای گرفتن حداقل اطلاعات هم از همشهریان او پرس و جو کردم.

بنابراین گفته ها عالیه اقدام دوست حدود 58-60 سال سن دارد. سال ها دبیر آموزش و پرورش بوده که بعد از انقلاب اخراج شده است. از سال 62 تا68 در رابطه با فعالیت با یکی از گروه های سیاسی در زندان بوده است.

اقدام دوست پدر و مادر خود را از دست داده است. یکی از برادران او محمد تقی اقدام دوست در سال 1331 در زندان رشت تیرباران شده است. فرزندی ندارد و سال ها قبل نیز از همسر خود طلاق گرفته است. در حقیقت از بستگان نزدیک او کسی وجود ندارد که پیگیر کارهای او باشد و گویا آقایان از بی پناهی او حداکثر استفاده را کرده اند که چنین حکم سنگینی را درباره اش به اجرا گذاشته اند.

در ادامه گفت و گویی که با شهلا انتصاری داشتیم، نظر وی را درباره صدور و اجرای حکم سه سال زندان عالیه اقدام دوست جویا شدیم. انتصاری از جمله ی شرکت کنندگان در تجمع میدان هفتم تیر تهران در 22خرداد و هم پرونده عالیه اقدام دوست است. انتصاری اعتراض به قوانین تبعیض آمیز را از جمله حقوق بدیهی زنان و مردان آزادیخواهی می داند که نمی خواهند شهروند درجه دو باشند و یا نمی توانند نیمه انسان محسوب شدن زنان را بپذیرند.

انتصاری می گوید: ما از چه راهی می توانیم به مسئولان کشور بگوییم که از وجود این قوانین و تاثیر آنها در روابط و خانواده هایمان در رنج هستیم؟ چرا اعتراض به این چرخه معیوب جرم تلقی می شود و چنین با معترضان برخورد می کند که عالیه اقدام دوست نمونه آن است. تلاش برای تغییر قوانین در لایه های اجتماع جریان دارد و آقایانی که سعی می کنند با اعمال فشار و ضرب و زور و زندان مقابل این اعتراضات بایستند باید با نگاهی به تاریخ دست از مقاومت در برابر این تغییر ضروری بردارند. این مطالبه قانونی چیزی نیست که به آسانی بتوانند آن را سرکوب کنند چرا که جامعه به درجه ای از آگاهی در این باره دست یافته است که دیگر قابل برگشت به سالهای پیش نیست.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours