مدرسه فمینیستی: امسال در آستانه روز جهانی زن (8 مارس) با ایجاد فضای رعب و وحشت خواستند که عرصه را بر فعالان زن، از همیشه تنگ تر کنند. قبل از فرا رسیدن روز جهانی زن ٬ عالیه اقدام دوست را به بند می کشند تا نشان دهند که اجرای حبس های طولانی مدت به جرم برابری طلبی هم، امکان پذیر است٬ قبل از روز جهانی زن فعالان دانشجویی که به دفن شهدا در دانشگاه را اعتراض اشتند دسته دسته راهی زندان اوین کردند تا نشان دهند برای اعتراض به عملکرد تعدادی از مسئولین می توان مدتها در اوین ماند بدون اینکه کسی پاسخگو باشد٬ چه برسد به به اعتراض به قوانین تبعیض آمیز.
قبل از 8 مارس تعدادی از فعالان کمپین یک میلیون امضاء را به دلیل جمع آوری امضا در کوهپایه های اطراف تهران، دستگیر می کنند و در بازداشت نگه می دارند تا به ما زنان یادآوری کنند و هشدار دهند که امضا جمع کردن هنوز هم حکم زندان دارد حتی اگر قبل از اینها قاضی گفته باشد امضا جمع کردن مثل نامه نوشتن برای آسفالت خیابان است.
اما باز 8 مارس می آید و فعالان حق خواه جنبش زنان گروه گروه به حرکت و جنب و جوش در می آیند، گروهی به تلاش برگزاری مراسم و نشست ها، گروهی به با پخش بروشور میان مردم، گروهی با انتشار مجموعه ها و بیانیه های اعتراضی و…. به پیشواز این روز می روند٬ رعب و وحشت حاکم بر جامعه را فراموش می کنند و باز هم چهره به چهره با مردم به صحبت می پردازند و از روز جهانی زن و حقوق نابرابر می گویند. براستی آیا می توان کنشگران کمپین و جنبش زنان را از حضور بین مردم ترساند وقتی برگه های کمپین هنوز هم توسط آنان برای امضا در دست مردم است .
روز جهانی زن می آید و کنشگران حقوق زنان این بار راهی مراسمی در پارک ورشو می شوند که به همت کانون وکلا برگزار می شود همان وکلایی که حامیان همیشگی کمپین و فعالان اجتماعی اند. اما باز همان سناریوی همیشگی تکرار می شود. مراسم به وسیله نیروی انتظامی و لباس شخصی ها لغو شده و مدعوین پشت درهای بسته مانده اند. انگار همه چیز عادی است همه می گویند باز هم لغو شد. روبه رو شدن با درهای بسته برای فعالان سیاسی و اجتماعی در ایران تکراری و عادی است. چه اتحادهایی که پشت همین درهای همیشه بسته شکل نگرفت. اینبار هم همه پشت درها می مانند و مقاومت می کنند که یادآوری کنند برگزاری مراسم روز زن حق ماست٬ به تهدیدهای ماموران بی توجه اند تا نشان دهند آن فضای وحشت آوری که برایمان ساختید اکنون به هیچ نمی ارزد.
لغو چنین مراسمی در فضای بسته و کنترل شده کنونی، ناشی از هراس از جنبشی است که برای کسب حقوق خود، صلح جویانه ترین روش ها را برگزیده است. جنبشی که خواستار تغییر قوانینی است که امروز دیگر مورد توافق مردم زیادی است. جنبشی که در هر گوشه از ایران ندای آزادیخواهی و برابری طلبی سر داده. جنبشی مسالمت جو که پشتوانه قومیت های مختلف از کرد و ترک و لر و گیلک و … را با خود به همراه دارد.
برخورد با این جنبش دیگر نه مخالفت با عده ای کوچک از مردم که برخورد با اکثریت مردم ایران است. شاید تا چن سال قبل مراسم جمع کوچکی از زنان و مردان لغو می شد اما امروز با حضور و گسترش کمپین یک میلیون امضا٬ این کار، ایستادن در مقابل گروه بسیار بزرگی از مردم عدالت خواه کشور است.
اینک این زنان اکنون اند که می دانند باید اعتراض کنند به حق بر باد رفته شان یعنی برگزاری مراسمی هر چند کوچک در یک روز بزرگ٬ باید بگویند که حق ما مانند همه زنان دنیا داشتن مراسمی بزرگ در فضایی آزاد و عمومی است.
اما برخلاف تمام دنیا که مردم آزادانه جشن می گیرند این روز بزرگ را ما زنان ایرانی مردد مانده ایم چه جشنی بگیریم وقتی که عالیه اقدام دوست و زینب بایزیدی و روناک صفازاده هنوز در زندان اند. وقتی دانشجویان مان را سرکوب کرده اند و از زندان اوین «دانشگاه»ی دیگر ساخته اند. با اینکه سال ها از حقوق برابر گفتیم ٬ امسال دیه ای که در تصادفات برای زن و مرد یکسان کرده بودند را نیز پس گرفتند و گفتند شورای عالی بیمه قبول نکرده است!! و کسی ندانست چگونه قانونی را که مجلس تصویب و این بار شورای نگهبان نیز تایید کرد پس از ابلاغ، توسط شورای عالی بیمه رد شده است . وقتی زنان در زندان ها به خاطر قوانین نابرابر منتظر اجرای حکم اعدام اند . وقتی عده زیادی از فعالین حقوق زنان حکم های تایید شده در دادگاه دارند و هر لحظه زنگ خطری است تا مانند عالیه اقدام دوست حکم شان اجرا شود. با این همه خطرات و فشارها اما همه در پارک ورشو آمده بودند٬ حتا همان ها که حکم زندان نیز داشتند.
همه آمدیم و با اینکه مراسم لغو شد نشان دادیم که هنوز استوار و امیدوار مانده ایم در جامعه خفقان زده ٬ با وجود همه فشارهای امنیتی .
بالاخره روز جهانی زن امسال نیز تمام شد با همه سختی هایش. کاش می توانستیم شاخه گلی را تقدیم یاران همبندمان کنیم و بگوییم: عالیه٬ روناک و زینب عزیز، روزمان مبارک.
+ There are no comments
Add yours