450 کودک همراه مادران زندانی حبس می‌کشند

27 اسفند 1387

ایلنا: ”کودکان دیگری هم در بند بودند. بزرگ‌ترین آنها دختر هفت ساله‌ای کوچک اندام و رنگ ‌و رو پریده بود. دیده بودم که او هم مثل بزرگ‌ترها کار می‌کرد؛ جارو می‌کشید، سفره غذا را پهن می‌کرد و حتی ظرف هم می‌شست. خیلی عصبی بود و فکر می‌کنم این حالت او از فضای زندان ناشی می‌شد. بچه‌های دیگر هم بازی می‌کردند‎؛ صف‌ می‌کشیدند و دنبال هم راه‌ می‌رفتندء گاهی هم با دنباله‌بازی به وجد می‌آمدند. بچه‌ها بازی می‌خواستند اما در زندان اسباب‌بازی در کار نبود.”

مریم 20 سال بیش از زندان آزاد شده اما هنوز هم از وضعیت بد زندان و کودکان در بند نسوان می‌گوید. ”تصور همه کودکان دربند از ماشین فقط مینی‌‌بوسی بود که فاصله بین زندان تا اتاق ملاقات را با آن طی می‌کردند.”

البته امروز با آن زمان فرق کرده و به نظر فعالان اجتماعی از آن روزگار تاکنون فضای زندان‌ها و وضعیت زنان و کودکان زندان بهبود یافته اما هنوز هم مشکلی به نام “کودکان زندان” وجود دارد و هنوز هم بچه‌های بی‌گناهی هستند که به جرم داشتن مادری بزهکار حبس می‌کشند.

“کودکان زندان” اغلب کودکانی هستند که در دوران حبس مادر میان سایر زنان مجرم متولد و همان‌جا بزرگ می‌شوند. “کودکان زندان” از ابتدا فقط جرم و مجرم می‌بینند. عادی‌ترین مفاهیم برای آنها بیگانه است. کودکان زندان خیابان را نمی‌شناسند. از نظر آنان پارک وجود خارجی ندارد. کنجاویشان لابه‌لای میله‌های زندان محبوس می‌ماند، سرخورده می‌شود، می‌میرد. در زندان حتی لیوانی برای شکستن وجود ندارد تا بچه‌ها بفهمند که شکستن چیست.
مددکاری می‌گفت که طی چند سال خدمت خود در مراکز نگهداری از کودکان بهزیستی، کودکانی را دیده‌است که پس از جدایی از مادر زندانی به این مراکز سپرده شده‌اند اما آنها در سن چهار ، پنج، شش سالگی و حتی بیشتر یک تفاوت عمده با سایر بچه‌ها داشتند؛ این کودکان در روزهای ابتدا آنقدر از محیط خارج از زندان شگفت‌زده بودند که در حالتی مشابه شوک به سر می‌بردند، حتی بعضی از آنها از دیدن خیابان و ماشین وحشت می‌کردند.

کودک‌آزاری در زندان

طبق آیین نامه سازمان زندان‌ها کودکان می‌توانند تا سن سه سالگی با مادرانشان در زندان بمانند اما بر اساس گزارش انجمن دفاع از حقوق زندانیان گاهی این وضع تا شش سالگی هم طول می‌کشد و طی این سال‌ها “کودکان زندان” با حداقل امکانات از کم‌ترین حقوق خود محروم می‌شوند. آنها در حالی صبح تا شب را با زنان مجرم می‌گذرانند که یکی از مشکلات کنونی زندان‌های ما کنار هم بودن مجرمان از انواع جرایم در یک بند است.
زینب زن دیگری است که چند سالی از عمر خود را در زندان گذرانده، هما‌ن‌جا کودک خود را به دنیا آورده و تا سه سالگی در کنار خود نگه داشته است. زینب از مشکلات آن روزها می‌گوید و این که چه‌قدر کودکان در میان زنان مجرم در خطر بودند؛ ”گاهی مجادله‌های سختی بین زنان درمی‌گرفت. بند کوچک بود و همه ‌با هم در می‌آمیختند، خیلی اوقات زنان برای این‌ که طرف دعوا را بیشتر عذاب دهند، کودک او را کتک می‌زدند و در نهایت این کودکان بودند که قربانی درگیری‌های زندانیان می‌شدند.”

از نظر کارشناسان مسائل اجتماعی موضوع کودکان زندان از این رو به عنوان مشکل مطرح می‌شود که این کودکان حساس‌ترین زمان زندگی خود یعنی سال‌های نخست را در محیطی جدا از جامعه عادی و در کنار جرم و مجرمان سپری می‌کنند. اغلب زندان‌های ایران فاقد شیرخوارگاه و مهدکودک برای این بچه‌ها است و برخلاف بسیاری از کشورها کودکان زندان به ناچار از صبح تا شب زندانی‌اند و این همان چیزی است که موجب می‌شوند بسیاری از کودکان زندان آنچنان به این محیط عادت کنند که در بزرگسالی خود به عنوان مجرم دوباره به زندان بازگردند.

انجمن دفاع از حقوق زندانیان در سال پایان 86، گزارش را منتشر کرد که در آن نسبت به افزایش تعداد زندانیان از جمله زنان هشدار داده و اعلام کرده است که در این شرایط، با کاهش فضای فیزیکی زندانیان نه تنها وضعیت اقامت مجرمان در زندان مناسب نیست بلکه دیگر امکان اصلاح فرد خاطی وجود ندارد. بر اساس این گزارش در حال حاضر تعداد زندانیان پنج برابر گنجایش زندان‌های کشور است و این موجب افت چشمگیر خدمات به زندانیان و به دنبال آن کودکان همراه با زنان دربند شده‌است.

سعید مدنی، پژوهشگر مسائل اجتماعی نیز معتقد است که باید به وضعیت نگهداری کودکان در کنار مادران زندانی بیشتر توجه شود. او با استناد به آمار رسمی کشور اعلام می‌کند که طی هشت سال گذشته تعداد جمعیت زنان ندانی از چهار درصد کل جمعیت زندانیان به هشت درصد افزایش یافته و این در حالی است که 60 درصد این زنان 19 تا 29 ساله و بسیاری از آنها مادر‌اند.

آمار نداریم

مدنی می‌گوید: روی بدن بسیاری از کودکان زندان آثار اذیت و آزار دیده شده که این نشانگر نبود امنیت کافی در بند نسوان برای کودکان است اما با تمام این اوصاف مسوولان در برابر این سوال که تعداد کودکان در بند نسوان چند نفر است و وضعیت این کودکان چگونه است، پاسخ مشخصی نمی‌دهند.
علی اکبری، مدیرکل دفتر اقدامات تامینی و تربیتی سازمان زندان‌ها که مسوول مستقیم این موضوع است، در این رابطه توضیحات مختصری به خبرنگار ایلنا ارائه می‌دهد: از پنج، شش سال پیش تفاهمنامه ای با عنوان “سرای مهر” با سازمان بهزیستی برای ساماندهی کودکانی که همراه با مادر خود در زندان هستند، منعقد شد و بر اساس آن در زندان زندان مهدکودک برای این بچه ها احداث می شود.
او البته ازروند پیشرفت این برنامه اطلاعی ندارد و آن را قابل پیگیری می‌داند.

علی اکبری همچنین می‌گوید که برای مادران در زندان‌ها امکانات ویژه‌ای از جمله رژیم غذایی متفاوت و اتاق بهتر در نظر گرفته می شود و در کل به اعتقاد مدیرکل دفتر اقدامات تامینی و تربیتی سازمان زندان‌ها وضعیت “کودکان” زندان مناسب است اما این در حالی است که به گفته کارشناس مددکار همین اداره از سال 78 تاکنون که سازمان زندان‌ها در نامه‌ای به رییس سازمان بهزیستی وقت اعلام کرد که برخی کودکان با مادران خود در زندان زندگی می‌کنند، طرح سرای مهر به تایید هر دو سازمان رسید اما به دلایل نامشخص این طرح مسکوت مانده و در حال حاضر در سازمان زندان‌ها پیگیری نمی‌شود.

این کارشناس مددکار در اظهاراتی روشن‌تر از سایر مسوولان به صراحت می‌گوید که چند سالی است هیچ طرحی در این سازمان -متولی اصلی امور زندان‌ها در مورد “کودکان زندان” دنبال نمی‌شود و این موضوع دیگر در دفتر اقدامات تامینی سازمان زندان‌ها مطرح نیست.
بر اساس اظهارات فیضی در حال حاضر اغلب زندان‌ها شیرخوارگاه و مهدکودک ندارند و هر زندان در این مورد سلیقه‌ای رفتار می‌کند.

این کارشناس مددکار سازمان زندان‌ها نیز اعلام تعداد کودکان سازمان زندان‌ها را وظیفه خود نمی‌داند.
اما با این حال، بر اساس تحقیقات فرشید یزدانی یکی دیگر از پژوهشگران مسائل اجتماعی در حال حاضر دست کم 450 کودک همراه با مادران خود در زندان‌ها به سر می‌برند و هزار و 500 کودک زیر 15 سال به خاطر زندانی بودن مادرانشان در مراکز شبانه روزی بهزیستی زندگی می کنند. مراکزی که به اعتقاد یزدانی خود نوع دیگری از زندان برای این کودکان به حساب می آید و باید راهکار مناسب تری برای حفاظت از کودکان زنان زندانی به کار نبست.
طرح‌هایی که ناتمام ماند

اما انگار راه‌حلی در کار نیست و “کودکان زندان” سال هاست که فراموش شده اند؛ چه به نظر می آید سازمان بهزیستی و سازمان زندان‌ها به عنوان دو نهاد مسوول در این زمینه چندان از برنامه‌های همدیگر اطلاع ندارند و همکاری مشخصی بین آنها وجود ندارد. البته حمیدرضا الوند، مدیر دفتر شبه خانواده بهزیستی که متولی رسیدگی به امور کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست است، تصریح می‌کند که طی چند سال گذشته سازمان زندان‌ها در این زمینه کمکی از بهزیستی نخواسته است. او به طرحی اشاره می‌کند که در سال 83 آغاز در همان مرحله آزمایش ناتمام ماند. ”در آن سال‌ها از چند زندان بازدید کردم و دیدم که مادرانی در زندان وضع حمل کرده‌اند اما سازمان زندان‌ها به این وضعیت توجه نکرده و کودک مادر دوران محکومیت را گذرانده است. به همین دلیل طرحی را به سازمان زندان‌ها ارائه کردم که بر اساس آن برای کودکان زنان زندانی، شیرخوارگاهی در زندان اما خارج از فضای بند احداث شود تا کودک در ارتباط با مادر اما به دور از مجرمان دیگر رشد کند و پس از دو یا سه سالگی به سرپرست با صلاحیت یا مراکز شبانه‌روزی بهزیستی سپرده شود.”

الوند می‌گوید اما این طرح در سال 81 در زندان گنبد گلستان به صورت آزمایشی اجرا شد اما در همان‌جا مسکوت ماند و به سایر زندان‌ها نرسید.

طرح سرای مهر هم که مدیرکل دفتر اقدامات تامینی و تربیتی به عنوان تفاهمنامه‌ای به بهزیستی از آن نام می‌برد، ظاهراً آنقدر به فراموشی سپرده شده است که مسوولان فعلی سازمان بهزیستی هیچ اطلاعی از آن ندارند و حتی اسم آن را هم نشنیده‌اند.

حمیدرضا الوند که معتقد است کودک زیر دو سال نباید به هیچ‌عنوان از مادر دور شود امید دارد که با مذاکرات بیشتر با سازمان زندان‌ها بتوان اقدامات موثری برای کودکان زندان انجام داد.

او می‌گوید: بر اساس قانون سازمان بهزیستی متولی ارائه خدمات به کوکان بدسرپرست یا بی‌سرپرست است اما باید مراجع قضایی عدم صلاحیت والدین را محرز و اجازه انتقال کودک به مراکز شبانه روزی بهزیستی را بدهند.
مدیرکل دفتر شبه خانواده بهزیستی نیز اطلاع دقیقی از تعداد وضعیت کودکان زندان ندارد اما آمار این سازمان از میزان انتقال کودکانی که به دلیل عدم صلاحیت یا زندانی شدن مادر و پدر به مراکز این سازمان شاهدی بر افزایش تعداد این کودکان است. از سال 83 تاکنون تعداد کودکانی که به این طریق به مراکز بهزیستی رفته‌اند از دو هزار و 300 به بیش از سه هزار نفر افزایش یافته و الوند می‌گوید که این افزایش زنگ خطری برای جامعه است.

او اگرچه معتقد است که برای مادران مجرم باید مجازات جایگزین زندان در نظر گرفته شود و یا زمان حبس آنها به پس از وضع حمل و رشد چند ماهگی کودک موکول شود اما در عین حال هم تاکید می‌کند که اگر سازمان زندان‌ها بخواهد‏ء فضاهایی در زندان وجود دارد که قابل تغییر کاربری به شیرخوارگاه یا مهدکودک باشند. این همان کاری است که سال هاست در بسیاری از کشورهای جهان انجام می‌شود. مثلا در چین زنان باردار و یا مادران تا یک سالگی کودک به زندان فرستاده نمی‌شوند. در برخی از ایالات آمریکا نوزادان مادران زندانی ظرف 24 تا 72 ساعت از فضای زندان دور می‌شوند و در ایالت‌های دیگر مهدکودک در این مراکز ساخته شده است. دولت اسکاتلند هم به زندان‌ها اجازه داده تا کودک را تا یک سالگی نگه دارند و پس از آن به مراکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست منتقل کنند.

البته در ایران هم از سال 79 بر اساس تفاهمنامه‌ای بین سازمان بهزیستی و زندان ها کودکان زندان پس از دو سالگی به شبانه‌روزی‌های بهزیستی یا اقوام سپرده می‌شوند اما اکنون اطلاعی از روند اجرای این تفاهمنامه در دست نیست و همانطور که مدیرکل دفتر شبه خانواده بهزیستی گفت بیم آن می‌رود که برخی از این بچه‌ها پنهان از دید مسوولان بیش از دو سال در زندان بمانند.

فرشید یزدانی، پژوهشگر مسائل اجتماعی و مدافع حقوق کودکان، از قوه قضائیه انتظار دارد که در مورد آمار و اطلاعات این کودکان اطلاع‌رسانی و با کمک سازمان‌های مردم نهاد از مجازات کودکان بی‌گناه به این شکل جلوگیری کند.
در کوچه ‌پس‌کوچه‌های محله اوین کودکان صبح تا شب را بی‌وقفه و یک نفس از سراشیبی بالا می‌دوند و پایین می‌آیند. زیر سایه درختان خستگی بازی را در می‌کنند و گاهی هم شاید از روی شیطنت زنگ خانه همسایه‌ای را زیر انگشتان کوچک خود می‌فشارند.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours