جایزه‏ فمینیست مجاریتی به کمپین یک میلیون امضا در گفتگو با خدیجه مقدم

5 فروردین 1388

رادیو زمانه (مریم محمدی): در مجموعه‏‌ی فعالیت‏های مدنی در ایران، مبارزات زنان ایرانی برای احقاق حقوق برابر با مردان، انعکاس وسیعی در سراسر جهان داشته است.

امروز نام‏های بسیاری در میان زنان ایران در سراسر جهان، به عنوان فعالین موفق جنبش زن، معرفی شده‏اند. روز سه‏شنبه، چهارمین روز از آغاز سال ۱۳۸۸ خورشیدی، یک بار دیگر زنان ایرانی و فعالیت‏هایشان در جامعه‏ی جهانی مطرح شد.


جایزه‏ی سراسری حقوق زنان، به «کمپین یک میلیون امضا» در ایران و زنان فعال در آن تعلق گرفت. توضیحات بیشتر در مورد این جایزه، اهداف آن و برخی پرسش و پاسخ‏ها را در گفت و ‏گو با خانم خدیجه مقدم، از فعالان کمپین و عضو «کار‌گروه ارث برابر» و هم‏چنین «کمیته‏ی مادران»، پی می‏گیریم.

به تمام تلاش‏گران، به تمام اعضای کمپین در شهرهای مختلف، روستاها و در خارج از کشور تبریک می‏گویم که طوری کار کرده‏اند که این سومین جایزه‏ای است که ما در سال گذشته، از آن خود کرده‏ایم.

این جایزه از طرف کدام بنیاد یا نهادی به کمپین یک میلیون امضا تعلق گرفته است؟

بنیاد فمینیستی مجوریتی (Feminist Majority Foundation) که یک سازمان بزرگ غیردولتی آمریکایی برای توان‏مند‌سازی و برابری حقوق زنان و مردان در آمریکا است و ناشر مجله‏ی قدیمی مِز (Ms. Magazine) هم هست، کمپین را کاندیدای جایزه‏ی سالانه‏ی خود کرده بود و این جایزه به کمپین تعلق گرفته است.

این بنیاد هر ساله، یک جایزه‏ی سراسری را به تعدادی از فعالان این حوزه اهدا می‏کند که جایزه‏ی نقدی نیست و یک تقدیر معنوی است. سال‏های گذشته هم این جایزه به افراد برجسته‏ی فعالان حوزه‏ی زنان از جمله، به خانم شیرین عبادی، خانم سیما سمر از افغانستان و فعالان جنبش زنان از عراق و گواتمالا و… اهدا شده است. امسال هم این جایزه به کمپین که از سوی کمپین یک میلیون امضا در کالیفرنیا، به این بنیاد شناسانده شده، تعلق گرفت.

در ابتدای صحبتمان گفتید از این‌که جایزه نقدی نیست، خوشحال هستید. الان هم تأکید کردید که این جایزه نقدی نیست. نقدی بودن آن چه مشکلی ممکن است پیش بیاورد؟

واقعاً خوشحالم که جایزه نقدی نیست. اما، ما حساب بانکی نداریم و نمی‏توانیم نماینده‏ای بفرستیم. از طرف دیگر، باید نظرسنجی می‏کردیم، در شرایطی که اعضای کمپین در اقصی نقاط دنیا پخش هستند و اصلاً بعضی‏ها نظراتشان منعکس نمی‏شود. به همین دلیل این جایزه به این شکل، برای ما خیلی خوشایندتر است.

قبل از این، جایزه‏ی سیمون دوبوار به کمپین تعلق گرفت و علاوه بر آن لوح باارزشی که خانم سیمین بهبهانی، زحمت کشید، به پاریس رفت و آن را برای کمپین دریافت کرد، سی ‏هزار یورو وجه نقد هم به کمپین تعلق می‏گرفت که ما آن را به خود بنیاد اهدا کننده واگذار کردیم و گفتیم هرطور که مایل هستند، آن را در راه اهداف خودشان مصرف کنند.
کمپین، واقعاً هزینه‏ی زیادی ندارد. چون هزینه‏های کمپین را همه‏ی اعضای کمپین، از جان و دل پرداخت کرده و می‏کنند.

جایزه‏ها معمولاً با تأکید بر جنبه‏های مشخصی اهدا می‏شوند. این جایزه روی چه نکات خاصی از کار کمپین تأکید داشته است؟

با تأکید بر ساختار افقی کمپین و این‌که حلقه‏ی مرکزی تصمیم‏‏گیری ندارد، ارتقای فرهنگی جامعه، اعم از زن و مرد، را مد نظر دارد و اقدام به جمع‏آوری امضا برای تغییر قوانین کرده است، این جایزه را به کمپین اختصاص داده‏اند.

یکی از نکاتی که اشاره کردید، علت اهدای جایزه به کمپین بوده، ساختار موازی کمپین است و این‌که هیأت تصمیم‏گیرنده ندارد. این جمعی که در سراسر ایران پراکنده است، چگونه تصمیمات خود را می‏گیرد؟ از ساده‏ترین تصمیم، مثل فرستادن کسی برای دریافت جایزه‏ای یا تصمیمات دیگری که لازمه‏‏‏ی کار جمعی است؟

در گذشته، یک کمیته‏ی هماهنگی داشتیم که الان کمی غیرفعال است برای این‌که همه‏ی دوستان نظر می‏‏دهند. فقط در مورد جایزه‏هایی که اخیراً به کمپین تعلق گرفت، نیاز به فعالیت این کمیته پیش آمد.

در بقیه‏ی موارد، سه تا سند داریم و کسی که وارد کمپین می‏شود، بر اساس آن اسناد کار و تصمیم‏گیری می‏کند. یک کمیته‏ی هماهنگی داشتیم که از همه‏ی کمیته‏ها، نماینده‏ای در آن حضور داشت.

نماینده‏ها هم به صورت چرخشی به کمیته‏ی هماهنگی فرستاده می‏شدند و ثابت نبودند. ولی الان، یک گروپ‏میل داریم که اعضای فعال کمپین درآن نظراتشان را اعلام می‏کنند و بر اساس نظرات جمعی، تصمیم‏گیری می‏شود.

کمپین فعالیت‏های زیادی داشته و کارهایش در داخل و خارج از کشور انعکاس بسیار خوبی هم داشته است. اگر به عنوان یکی از فعالان کمپین، یکی از بزرگ‏ترین موفقیت‏های کمپین در سال گذشته را بخواهید نام ببرید، از کدام اقدام مشخص صحبت خواهید کرد؟

به نظر من، بزرگ‏ترین موفقیت کمپین، عمومی شدن آگاهی به قوانین تبعیض‏آمیز علیه زنان است.
یعنی، آگاهی جامعه نسبت به آن بالا رفته است.
بله، قبل از کمپین، اطرافیان خود ما هم باورشان نمی‏شد که این همه قوانین تبعیض‏آمیز علیه زنان وجود دارد. ولی اکنون، به حدی عمومی شده که همه می‏دانند قوانین ما تبعیض‏آمیز است و این ارتقاء فرهنگ و ترویج فرهنگ برابری، بزرگ‏ترین موفقیت کمپین است.

آیا کمپین موفق شده است، در عمل چیز‏هایی را تغییر بدهد؟

البته، اتفاقاتی هم افتاده، مثلاً دیه‏ی زن و مرد از سوی شرکت‏های بیمه برابر شده، در قانون ارث، تغییری ایجاد شده و زن از زمین ارث خواهد برد. شاید این اتفاقی به ظاهر کوچک باشد.

اما، به عقیده‏ی من، ارث‏بری زن از زمین که دولت در اسفندماه، اجرایی شدن آن را ابلاغ کرد، تغییر کوچکی نیست. بعد از هفتاد و چند سال، این قانون تغییر کرده است.

این قانون در نظام گذشته هم عمل می‏کرده است؟

بله. این قانون در سال ۱۳۰۶ تصویب شده و سهم‏الارث زنان در قانون مدنی ما از آن زمان، به این شکل تعریف شده بود. وقتی بعد از هفتاد و چند سال، این قانون تغییر می‏کند، به این معنی است که وقتی مسأله عمومی می‏شود، آن وقت دیگر از همه طرف، خواستار این تغییر هستند.

منظورم این نیست که ارث‏بری زن از زمین، بزرگ‏ترین موفقیت کمپین است، می‏خواهم بگویم که زن‏ها می‏توانند خواسته‏هایشان را راحت‏تر ابراز کنند. یعنی کمپین این فضا و این بستر را آماده کرده است.

با توجه به مجموعه‏ی فعالیت‏های کمپین و تجربیاتتان، فکر می‏کنید در سال آینده زنان ایرانی در عمل، باید منتظر تغییر کدام یک از قوانین باشند؟ می‏دانیم که مطالبات زنان ایرانی خیلی زیاد است. اما اولین تغییری که باید در دستور قرار بگیرد، کدام است؟

آن قسمت از حقوق زنان را که ما درخواست می‏کنیم، آن‏قدر ابتدایی است که همه‏ی آن می‏‏‏تواند در دستور کار مجلس قرار بگیرد و با دو فوریت تصویب شود.

اگر مجلس، مجلسی باشد که به برابری اعتقاد داشته باشد. در ساختار همین حکومت، در همین مجلس هم، این قوانین می‏توانند تغییر کنند. منتها اعتقاد به برابری، باید وجود داشته باشد.

این به فعالیت آگاه‏گرانه و وسیعی که قبلاً به آن اشاره کردید، برمی‏گردد. اگر یک ماده‏ی قانونی در عمل بخواهد تغییر کند (مانند تجربه‏ی اخیر شما)، کدام ماده‏ی قانونی خواهد بود؟

در قانون ارث، مشخصاً، ماده‏ای که مربوط به سهم ارث زن و مردی است که ورثه‏ای ندارند، باید تغییر کند. چون در این مورد تبعیض خیلی وحشتناک است. یعنی فقط یک چهارم اموال مردی که ورثه‏ای ندارد، به زنش می‏رسد و سه چهارم بقیه از آن دولت است.
اما برعکس، تمام اموال زن بدون ورثه، به مرد می‏رسد. به نظر من، این ماده‏ی قانون ارث باید تغییر کند و تغییر خواهد کرد. چون بی‏عدالتی در آن خیلی واضح و روشن است.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours