رادیو زمانه (شیرین فامیلی): روز است که نیروهای انتظامی و امنیتی، خدیجه مقدم، فعال جنبش زنان و عضو کمپین مادران صلح و محبوبه کرمی، فعال کمپین یک میلیون امضا را بازداشت کردهاند.
روز ششم فروردینماه هنگامی که ۱۲ تن از فعالان جنبش مدنی و اجتماعی از جمله فعالان کمپین یک میلیون امضا و کمپین مادران صلح، قصد داشتند به دیدار نوروزی تعدادی از خانوادههای زندانیان سیاسی دربند و همچنین خانواده زندهیاد دکتر زهرا بنییعقوب بروند، بازداشت شدند و ۱۰ تن از آنها پس از سه روز با قرار کفالت آزاد شدند.
اما تا کنون مسئولان قضایی با صدور قرار کفالت برای خانم خدیجه مقدم و محبوبه کرمی موافقت نکردهاند و آنها در زندان به سر میبرند. رضوان مقدم، از فعالان کمپین یک میلیون امضا و کمپین مادران صلح، ضمن تأکید بر این نکته که این بار اول نیست که چنین اتفاقی میافتد و عدهای بدون هیچ دلیلی بازداشت میشوند، میگوید:
اینبار عجیبتر از دفعههای قبل بود. هدف اولیه دوستان این بود که بروند و لباس مشکی مادر زندهیاد دکتر زهرا بنییعقوب را درآورند و اگر بتوانند بعد از دو سال لبخندی بر لب این مادر بنشانند. همچنین میخواستند به دیدار خانواده آقای اسانلو و آقای نریمان مصطفوی بروند.
بدیهی است وقتی عدهای میخواهند با هم عازم جایی شوند و وسیله نقلیه کم است، جای خاصی قرار میگذارند تا با دو یا سه ماشین به مقصد برسند. این دوستان زیر پل سیدخندان قرار میگذارند و در یک ماشین نشسته بودند، نه پلاکاردی داشتند و نه تظاهراتی میکردند، اما قبل از اینکه دوستان دیگر هم ملحق شوند، از ماشین آنها فیلمبرداری میکنند و بعد هم آنها را دستگیر میکنند و به کلانتری خیابان نیلوفر میبرند و بعد هم بقیه ماجرا.
خانم خدیجه مقدم در شکایتنامهای که علیه پلیس امنیتی نوشته، از رفتار غیر انسانی، غیر قانونی و توهینآمیز پلیس امنیت شکایت کرده است. آیا شما اطلاع دارید با بازداشت شدگان چه برخوردی صورت گرفته است؟
اینطور که دوستان در خاطرات خود نوشتهاند، درست مانند یک مجرم با آنها برخورد شده است. در قوانین ما تا زمانی که جرمی ثابت نشده، حق نداریم کسی را مجرم تلقی کنیم، بلکه هنوز متهم است. تازه اتهام این افراد هم جای بحث دارد.
بر اساس صحبت دوستانی که آزاد شدهاند میگویم که حتی با خانمها برخورد فیزیکی شده است. در کلانتری با خانم دلارام علی و خانم خدیجه مقدم که مادربزرگ است و نوه دارد، برخورد فیزیکی شده است.
اینقدر اخلاق سقوط کرده است که نیروهای انتظامی به خودشان این حق را میدهند با خانم با شخصیتی که مادربزرگ است و یا یک خانم جوان برخورد فیزیکی کنند. آنها حتی به جوانهای دانشجوی ما دستبند میزنند و در زندان برای جابجایی پابند به آنها میزنند و آنها را با یک جنایتکار و قاچاقچی مواد مخدر برابر میکنند.
آیا به افراد بازداشت شده گفتهاند که علت بازداشت و اتهام آنها چیست؟
مطابق معمول اتهام وارد به این دوستان، اقدام علیه امنیت ملی و علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی از طریق گفتمان مغایر با مبانی نظام و ارتباط با نیروهای غیرخودی است.
اگر ما به همین جملات نگاه کنیم، میبینیم که اینها نگران نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند. اما سوال اساسی من این است که این نظام را برای چه کسی میخواهید حفظ کنید؟ آیا میخواهید نظام را برای خلاء حفظ کنید یا برای مردم این جامعه؟ ما به چه چیزی امنیت ملی میگوییم؟
فکر میکنم تمام این فشارها به خاطر وحشتی است که نظام دارد، اما آن چیزی که هر نظامی را دچار تزلزل میکند، رفتار خود نظام است. البته خیلی از این رفتارها هم ممکن است خودسرانه باشد، ولی ما کاری به آن نداریم و در حقیقت برآیند و نتیجه کار، فشار روی فعالان مدنی و نیروهای سالم و صدیق جامعه است.
به نظر من رژیم باید متشکر و خوشحال باشد که هنوز در جامعه انسانهایی هستند که دغدغه صلح و برابری دارند و برای این مسأله تلاش میکنند.
شما به گروه «مادران صلح» اشاره کردید که خانم خدیجه مقدم هم از اعضای اولیه آن است. «گروه صلح» چه کسانی هستند و چه هدفی دارند؟
«مادران صلح»، گروهی از مادرانی هستند با ایدهها و موقعیتهای اجتماعی مختلف، یعنی گروهی که از طیفهای مختلف قومی و مذهبی تشکیل شدهاند. این گروه در زمانی شکل گرفت که وضعیت کشور ما بحرانی بود و تهدید میشد و همه نگران بودند که مبادا جنگی به ایران تحمیل شود.
این گروه با شعار «ما جنگ نمیخواهیم» شکل گرفت و هدف اصلی مادران صلح مبارزه با جنگطلبی، تلاش برای مبارزه با فقر و خشونت به خصوص در ارتباط با اعدام نوجوانان و جوانان و تلاش برای تغییر شرایط خشونتبار جامعه از طریق گفت و گوهای صلحجویانه و رفتارهای مدنی است.
خانم مقدم! شما بر اساس تجربیات خود به خصوص در مورد بازداشتهایی که صورت گرفته است، فکر میکنید چرا برخی از مسئولان نگران گسترش فعالیتهای صلحطلبانه جنبش زنان هستند؟
مادران صلح برای دفاع از مردم غزه و برای محکوم کردن جنگافروزی تجمعی انجام دادند، در آن روز نیروهای سرکوبگر آمدند و شعار «مرگ بر صلحطلب» سر دادند.
آیا کسی که صلحطلب باشد، امنیت کشور را بهم میزند؟ آیا صلح میتواند مغایر امنیت باشد؟ اصلاً امنیت بدون صلح معنا دارد؟ مگر میتوان در جایی با امنیت زندگی کرد، اما بدون صلح؟
مسئولان میخواهند صداها فقط از یک کانال باشد و از اینکه صدایی از کانالی بلند شود و بیشتر مورد توجه قرار گیرد و محبوبیت پیدا کند، میترسند. دلایل خیلی از کارهایی که در سیستم حکومت انجام میشود، برای ما روشن نیست، از جمله همین مخالفت با صلحطلبی!
+ There are no comments
Add yours