کمیته گزارشگران حقوق بشر: ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام داشته: <هر فرد از حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی برخوردار است> درگذشت دو زندانی سیاسی به فاصله کمتر از دو هفته در زندان های ایران، نشان از آن دارد که دستگاه قضایی و مدیریت زندان، هرگز تمهیدات لازم را برای حفظ جان زندانی در زندان نیاندیشیده اند.
امیرحسین حشمت ساران، و امیدرضا میرصیافی، دو زندانی سیاسی که در زندان های رجایی شهر و اوین، جان باختند، هر دو به دلیل دارا بودن بیماریهایی، می بایست در خارج از زندان تحت درمان قرار می گرفتند. با این وجود،اصرار وزارت اطلاعات ودادگاه انقلاب، به عدم خروج زندانیان سیاسی از زندان، موجب آن شد که امکانات محدود پزشکی در زندان و عدم تعهد پزشکان زندان نسبت به جان زندانیان، موجبات مرگ آنان را فراهم آورد.
صرف نظر از اینکه، در موارد فوق، سلسه اصولی از حقوق زندانیان نقض شده است. این سوال پیش می آید، که چه کسی مسئول جان زندانیان در زندان است؟
بر طبق اسناد بین المللی “هنگامی که یک دولت افراد را از آزادیشان محروم می کند، مسئولیت مراقبت از سلامتی آنان را چه در خصوص شرایط نگهداری و چه درمان فردی آن ها که ممکن است در نتیجه شرایط نگه داری شان لازم باشد، عهده دار می شود.”
این بدان معنی است، که ” مسئولیت جان زندانی، مادامی که در زندان است، بر عهده سیستم قضایی است.”
ماده 102 آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 20/9/1384 مقرر داشته که بهداری زندان مکلف است حداقل ماهی یک بار به انجام تست پزشکی تمامی محکومان مبادرت نماید.
با این حال در ماده 103 آیین نامه اجرایی فوق آمده: <تا جایی که امکان پذیر است باید ترتیبی اتخاذ شود که احتیاج های درمانی و بهداشتی محکومان بیمار در داخل موسسه یا زندان تامین شود تا به انتقال محکوم به خارج از موسسه یا زندان نیازی نباشد. با این همه در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه باید با تایید بهداری زندان و اجازه رئیس موسسه یا زندان و موافقت قاضی ناظر باشد. در موارد فوری محکوم بیمار به دستور پزشک یا بهداری زندان و اجازه رئیس موسسه یا زندان یا جانشین او به بیمارستان اعزام می شود و مراتب باید در اسرع وقت به صورت کتبی به قاضی ناظر گزارش شود…>
دراین اصل، درمان زندانی و انتقال او به خارج از زندان تنها با اجازه رئیس زندان مجاز دانسته شده است. این در شرایطی است که نظر ریاست زندان، می تواند نظریه پزشکی دال بر ضرورت انتقال بیمار به خارج از زندان را منتفی نماید.
در دو سال گذشته حداقل 5 زندانی سیاسی به همین دلیل در زندان های ایران در گذشته اند.
اکبر محمدی اولین نمونه ای بود که با وجود تشخیص پزشکی قانونی مبنی بر” عدم توانایی تحمل کیفر” و در حالی که در مرخصی استعلاجی به سر می برد، مجددا از سوی مأموران وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت و به زندان انتقال یافت. وی حدود یکسال پیش از آن با دریافت مرخصی استعلاجی، قصد داشت تا در خارج از زندان به درمان بیماریهای خود بپردازد. با این وجود، پس از انتقال مجددش به زندان اوین، او در اعتراض به عملکردغیرقانونی وزارت اطلاعات، دست به اعتصاب غذا زد. مسئولان زندان بدون توجه به شرایط حاد جسمانی او، از توجه به خواسته هایش خودداری کردند و محمدی پس از ده روز در زندان اوین جان باخت.
دستگاه قضایی، هرگز پاسخ نداد، بر اساس چه مجوز و دلیلی، اکبر محمدی با وجود دستور اکید پزشکی قانونی در مورد لزوم درمان وی در خارج از زندان، مجددا به زندان بازگردانده شد.
پس از آن و به فاصله کوتاهی، ولی الله فیض مهدوی، در شرایطی مشابه در زندان رجایی شهر جان باخت. مسئولان قضایی علت مرگ وی را خودکشی دانستند. فیض مهدوی نیز در اعتراض به عدم صدور مجوز مرخصی، دست به اعتصاب غذا زده بود.
عبدالرضا رجبی، دیگر زندانی سیاسی است، که پس از انتقالش به زندان رجایی شهر، به صورت نامعلومی درگذشت. زندانیان سیاسی در زندان اوین می گویند: ” شرایط جسمانی وی بسیار وخیم بوده است، و او نیاز داشت تا در خارج از زندان مورد مداوا قرار گیرد.” با این حال نه تنها به این امر توجه نشد، بلکه او در شرایط بیماری، از زندان اوین به زندان رجایی شهر تبعید شد و سپس خبر درگذشت او اعلام شد.
امیرحسین حشمت ساران نیز، یکی از آخرین کسانی است که به دلیل بی توجهی مسئولان بهداری زندان نسبت به شرایطش، در بیمارستانی خارج از زندان جان باخت. مسئولان زندان، تنها زمانی او را به بیمارستان انتقال دادند که او جانش را از دست داده بود و پزشکان بیمارستان نتوانستند او را نجات دهند. امیرساران، در سال 83 به اتهام تشکیل گروه غیرقانونی محکومیت سنگین 16 سال حبس دریافت کرد و دراین مدت با وجود اینکه، چندین بار دچار حمله قلبی شده بود، اجازه استفاده از مرخصی را نیافت. و امیدرضا میرصیافی، آخرین موردی است که عدم توجه کافی مسئولان بهداری زندان، موجبات مرگش را فراهم کرد. به گفته سایر زندانیان سیاسی، وی به راحتی می توانست زنده بماند، اگر و تنها اگر پزشکان زندان، او را به بیمارستانی در خارج از زندان انتقال می دادند.
به نظر می رسد، عدم رسیدگی مناسب پزشکی به زندانیان،درآینده قربانیان بیشتری خواهد داشت و این در شرایطی است، که اخبار منتشر شده، تنها زندانیان سیاسی را دربر میگیرد و بسیاری از زندانیان عادی نیز، در شرایطی مشابه در زندان جانشان را از دست می دهند.
سکوت دستگاه قضایی و عدم صدور مجوز برای وکلای افراد یاد شده، جهت پیگیری دلایل مرگ موکلانشان، ابهامات در مورد علل درگذشت زندانیان را افزایش داده است.
از این رو، هم اکنون بیش از هر زمان دیگری نسبت به سلامتی زندانیان سیاسی در زندان های ایران، نگرانی وجود دارد. در زیر وضعیت سه زندانی سیاسی که نیاز فوری به درمانهای پزشکی خارج از زندان دارند به طور خلاصه اشاره شده است. بدیهی است، مخالفت با مرخصی استعلاجی این زندانیان، به منزله عدم توجه قوه قضائیه و دادگاه انقلاب به سلامت زندانیان تلقی می شود.
محمد صدیق کبودوند
رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، که به اتهام ” تشکیل گروه غیرقانونی” با محکومیت سنگین از سوی دادگاه انقلاب مواجه شده است، علی رغم شرایط نامناسب جسمانی تاکنون امکان استفاده از مرخصی را نیافته است.
مأموران امنیتی کبودوند را در تاریخ دهم تیرماه سال 1386 بازداشت و سپس او را به زندان اوین بند 209 منتقل کردند که تحت مدیریت وزارت اطلاعات است. کبودوند به مدت 5 ماه در سلول انفرادی این بند نگهداری شد.
وی در طی یکسال گذشته، چندین بار در زندان، دچار حمله قلبی شد و با اینکه پزشکان زندان برای وی ” انتقال به بیمارستان خارج از زندان ” را توصیه نمودند، سخنگوی قوه قضائیه شرایط وی را عادی دانست .
براساس گزارش سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، کبودوند طی دو ماه گذشته، دوبار به بیمارستان خارج از زندان انتقال یافته است. با این حال، مسئولان زندان، اجازه تداوم معالجات پزشکی وی در خارج از زندان را صادر نکرده اند. هم اکنون نسبت به وضعیت سلامتی کبودوند، نگرانیهای جدی وجود دارد.
عباس خرسندی
دبیر کل “حزب دموکرات ایران” نیز به اتهام تشکیل گروه غیرقانونی از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب، به تحمل 8 سال زندان محکوم شد.
این زندانی سیاسی علیرغم ابتلا به بیماری قلبی ، بیماری اعصاب و رنج و دردهای متداومی چون سردردهای مزمن و مشکلات دستگاه گوارشی کماکان از رسیدگی پزشکی مورد نیاز محروم است.
وی که پیش از بازداشت تحت درمان بوده است، پس از بازداشت و تاکنون جز رسیدگیهای سطحی بهداری زندان خدمات پزشکی مورد نیاز خود را دریافت نکرده است. همچنین درخواست مرخصی استعلاجی او نیز مورد مخالفت مسئولین مربوطه قرار گرفته است.
عباس خرسندی، از جمله زندانیانی است، که خانواده اش بارها نسبت به شرایط نامناسب جسمانی اش، به خصوص بیماری قلبی او، ابراز نگرانی کرده و هشدار داده اند.
منصور اسانلو
رئیس هیئت مدیره سندکای شرکت واحد اتوبوسرانی که از سوی دادگاه به 5 سال حبس محکوم شد. در شرایطی راهی زندان شد که از بیماری حاد چشم رنج می برد و می بایست عمل جراحی ای را بر روی چشمش انجام می داد. با این حال منصور اسانلو، تا چندین ماه پس از بازداشت، اجازه اعزام به بیمارستان را نیافت و پس از آن تحت مراقبت های شدید امنیتی به بیمارستان منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت. اما مسئولان زندان به وی اجازه ندادند تا دوران نقاهت خود را در بیمارستان سپری کند. آنان بلافاصله اسانلو را به زندان انتقال دادند.
همچنین ابراهیم مددی دیگر عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد نیز که از بیماریهایی چون دیابت و پروستات رنج میبرد، بدون رسیدگی پزشکی مناسب در زندان رجایی شهر نگهداری می شود.
توضیح آنکه اسامی یاد شده، با بررسی وضعیت زندانیان سیاسی در زندان های ایران به طور قطع افزایش خواهد یافت. کمیته گزارشگران حقوق بشر، خانواده های زندانیان سیاسی و کلیه افرادمطلع را فرا می خواند تا با جمع آوری گزارشات پزشکی در مورد وضعیت سلامتی زندانیانی که نیاز فوری به خدمات پزشکی دارند، و کمک به انتشار آن، تلاش نمایند تا مانع از مرگ تدریجی این زندانیان در زندان شوند.
+ There are no comments
Add yours