«بد» و «بدتر»های انتخاباتی (نگاهی به مقاله مهدی الماسیان)

۱ min read

سمیه پورقاسمی-18 اردیبهشت 1388

مدرسه فمینیستی: پیرو نظرها و نقدهایی که تا کنون در مورد «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات» در مدرسه به چاپ رسیده است از جمله: «مطالبات زنان و دست های بسته رییس جمهور» ، «پایان دادن به انتخاب میان «بد» و «بدتر» ، «نقدی بر حضور فعالین کمپین در ائتلاف جنبش زنان برای طرح مطالبات» . در ادامه، پاسخ خانم سمیه پور قاسمی به مقاله آقای مهدی الماسیان با عنوان « «بد» و «بدتر»های انتخاباتی (نگاهی به مقاله مهدی الماسیان) را می خوانی.د

آقای مهدی الماسیان در جوابیه ای به مقاله من که به ائتلاف همگرایی جنبش زنان انتقاد کرده بودم مقاله ای نوشته است (پایان دادن به انتخاب میان «بد» و «بدتر») که حدس میزنم این نوشته تنها مقاله من را منظور نظر نداشته بلکه به فروغ سمیعی نیا که در مقاله اش به ائتلاف جنبش زنان انتقاد کرده هم جواب داده. که با یک تیر دوتا نشان گرفته باشد. ولی باید گفته شود که آقای الماسیان در چند نکته، بحثی به این مهمی که در باره مسائل سیاسی است و به رأی مردم هم مربوط میشود را نادیده گرفته و چشم بسته از روی آن گذشته است.

اول اینکه آقای الماسیان مشخص نکرده که موقعیت اجتماعی اش چیست؟ چرا این را می پرسم؟ برای اینکه مشخص شود که این آقایی که به نوشته دیگران انتقاد میکند و از همگرایی جنبش زنان دفاع کرده از چه موضعی به این همگرایی نگاه میکند. من که موضع خودم را از همان اول کاملن مشخص کردم و گفتم که دانشجو هستم. و برای کسی که مقاله من را مطالعه میکند روشن هستش که پشت مقاله من و حرفی که میزنم چه تجربه هایی است. خواننده مقاله من کاملن درک میکند که پتانسیل جنبش دانشجویی در پشت حرفهای من وجود دارد و موضع رادیکال من را که موضع طبیعی یک دانشجو است خیلی خوب میفهمد. من هم باید انتظار داشته باشم و بدانم که آقای مهدی الماسیان موقعیت اجتماعی اش چیست و از چه موقعیت اجتماعی، مقاله من را نقد میکند و از انتخابات ریاست جمهوری (انتخاباتی که اصلن دموکراتیک هم نیست) دفاع میکند؟

آنطور که من از نوشته آقای الماسیان برداشت کرده ام حدس میزنم که احتمالن مدرس دانشگاه هستش و مثل خیلی از اساتید و معلم های ما، موضعی محافظه کار گرفته است در مقابل انتخابات.
آن چند نکته که گفتم از روی آنها چشم بسته گذشته به ترتیب مینویسم:

الف ـ آقای الماسیان چشم خودتان را بر روی تناقض های رفتاری و گفتاری افراد سرشناس جنبش زنان مثل خانم شیرین عبادی و… بسته اید و در مقاله تان، این رفتار تناقض آمیز خانم شیرین عبادی را تایید هم میکنید!! ولی بهتر است که بدانید که اسم این چشم بستن را «لاپوشانی» گذاشته اند. شما در این باره مینویسد که « متاسفانه گاهی پیشداوری هاست که حکم می کند و نظر می دهد. روزی که شیرین عبادی اعلام کرد که شخصا قصد شرکت در انتخابات را ندارد چون آن را انتخابات آزادی تلقی نمی کند، باز همین پیشداوریها نتیجه بر اعلام تحریم انتخابات از سوی زنان را داد و امروز همان پیشداورها مسیر را برمی گردند و به تناقض می رسند!» این تناقضی که شما به غلط به من و همه مخالفان شرکت در انتخابات می چسبانید اتفاقا به شخص خود شما می چسبد. باید به ما جواب بگویید که چطور میشود کسی مانند شیرین عبادی هم انتخابات را چون «غیرآزاد» است تحریم میکند و هم در همان انتخابات غیرآزاد فعال میشود که مطالبات خودش را با رییس جمهور آینده ایران (رییس جمهوری که بقول خاتمی یک تدارکاتچی بیشتر نیست) در میان بگذارد و از او بخواهد که مطالبات جنبش فمینیستی زنان را رعایت هم بکند؟

ب ـ آقای الماسیان در مقاله شان به انتقادم از ائتلاف همگرایی جنبش زنان، به اصطلاح جواب داده اند ولی با محافظه کاری و دلایل خیلی مبهم. چون من در مقاله ام دلیل واضحی آورده بودم که در نظام جمهوری اسلامی ایران، رییس جمهور، موقعیتش مثل موقعیت یک تدارکاتچی هستش و از تشکیل دهندگان ائتلاف زنان این سوال را مطرح کردم که «پس توسل جستن به ریاست جمهوری آیا میتواند از واقع بینی دور نباشد؟» و در یک جای دیگرهم سوال کرده بودم که «چرا به رییس جمهوری که اینطور دستش بسته هستش امید بسته اید؟ آیا این واقعن یک دلبستگی و امید معنی میدهد یا مماشات کردن؟» آقای الماسیان باید بدانید که صحبت تحریمی ها عین واقعیت است و اصلن «پیشداوری» هم نیست. این شما هستید که درباره افرادی مثل خانم شیرین عبادی یا خانم نوشین احمدی خراسانی (خانم خراسانی که سمبل سیاستهای خیابانی در جنبش فمینیستی زنان معرفی شده اند ولی یکدفعه نامش را در پای بیانیه ائتلاف می بینیم!!!) پیشداوری دارید. همه مقاله شما از پیشداوری پر شده بعد به مخالفان شرکت در انتخابات نسبتش میدهید. خوبه آدم اول یک سوزن به خودش بزند بعد یک جوالدوز به دیگران.

من سه بار مقاله شما را مطالعه کردم و دیدم که هیچ کجای مقاله، شفاف برخورد نکرده اید و همه اش دوپهلو حرف زده اید و سراسر مقاله شما را تناقض پر کرده. موضعتان اصلن مشخص نیست. مثل حرفهای اساتید خودمان که در مورد مسایل سیاسی کشور همیشه دوپهلو و مبهم حرف میزنند.

پ ـ هر شغل و سمت و منصبی که آقای الماسیان داشته باشد ولی یک مورد برای من کاملن واضح شده است که ایشان از موافقان دوآتیشه شرکت در انتخابات ریاست جمهوری میباشد. و با صغرا کبرا چیدن میخواهد زنان را به شرکت کردن در انتخاب توجیه کند. میگویید چرا این حرف را میزنم ؟ خیلی واضح است این نقل قول را از نوشته ایشان مطالعه بکنید تا مشحص شود که چرا میگویم که موافق صد در صد شرکت در انتخابات است.

«رییس جمهور قانونگزار نیست که توانایی تغییر قوانین را داشته باشد اما باید توجه داشت که به عنوان مجری قوانین می تواند با آماده سازی بستر جامعه به سوی تنگناهای بیشتر و یا مدنیت و فضای باز , لزوم پیدایش قوانین و الزامات متناسب را فراهم آورد.»

آقای الماسیان خوب است به خودشان جواب بدهند که آیا واقعن این چیزی که از رییس جمهور اسلامی ایران توقع دارند واقعی میباشد و اصلن ممکن است؟ یا ناشی از داشتن یک عالمه «پیشداوری» در فکر و اندیشه؟

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours