دویچه وله: رییسجمهوری جدید برای نجات اقتصاد و اجتماع چه خواهد کرد؟ آیا او به نجات محیط زیست ایران نیز میاندیشد؟ ایرانیان چه انتظار دارند؟ چند تن از کارشناسان و فعالان محیط زیست به این سئوال پاسخ گفتهاند.
مهندس رمضانعلی قائمی، نویسنده و کارشناس محیط زیست، پیش از اینکه درخواستهایش از رییسجمهور آتی ایران را بیان کند، به ویژگیهای زیستمحیطیایران در منطقه اشاره میکند و میگوید، ایران بنا بر گسترهی ناهموار و موقعیت جغرافیایی خود از مناظر متنوعی برخوردار است. او به تنوع جانوری ایران اشاره میکند و میافزاید، انواع زیستگاههای آبی، خشکی، دشتی و کوهستانی، کشور ایران را آنچنان آراستهاند که به زحمت میتوان تصور کرد که این منطقه در گسترهی خشکی از جهان قرار گرفته است.
آقای قائمی که در گذشته مدیر پارک ملی گلستان بوده، درخواستهای خود از ریاست جمهوری را اینچنین طبقهبندی و بیان میکند:
«اول: توسعهی شبکهی مناطق حفاظتشده، هم برای ذخایر ژنتیکی و جانوری، هم برای فعالیتهای علمی،تحقیقاتی و اکوتوریسم. دوم: ارتقای جایگاه مدیریتی سازمان حفاظت محیط زیست و تجمیع واحدهای پراکنده، مثل منابع طبیعی و شیلات که الان به صورت مستقل هستند، به منظور توسعهی فعالیتهای علمی و تحقیقاتی و حفاظت مطلوبتر از منابع. سوم: بازنگری در استقرار صنایع و جلوگیری از هر گونه فعالیتهای ناهمسو و ناسازگار، چهارم: تقویت مبارزهی بیولوژیک تا ما کاربرد استفاده از سموم در کشاورزی را کمتر داشته باشیم. دیگری توسعهی برنامههای آموزشی زیستمحیطی است. همچنین برنامهریزی برای آموزشهای همگانی،توسعهی همکاریهای بینالمللی در زمینههای زیستمحیطی و آشنا شدن کارشناسان از دستاوردهای علمی در جهان با تبادل اطلاعات و تجربیات. »
پروفسور علی یخکشی، استاد سابق دانشگاه گوتینگن آلمانآموزش و فرهنگسازی نکتهای است که پروفسور علی یخکشی، استاد دانشگاههای ایران، نیز بر آن دست میگذارد. آقای یخکشی که چهل سال تدریس سیاست مدیریت منابع طبیعی محیط زیست را در دانشگاههای ایران و آلمان بر عهده داشته و در این باره ۸۰ مقاله به زبانهای مختلف نوشته است، میگوید:
«از آقای رییسجمهور آیندهی ایران انتظار دارم، فردی را در رأس سازمان حفاظت محیط زیست ایران قرار بدهد که خودش متخصص باشد، معاونینی را در این سازمان انتخاب کند که آنها هم متخصص در این رشته باشند و مشاورانشان هم در این رشته متخصص باشند تا بتوانند با هم برنامهریزی صحیح و طویلالمدت انجام بدهند، به آن امید که ما محیط زیست سالمتری را داشته باشیم.»
دکتر پریچهر شاهسوند، عضو انجمن زنان ایرانی طرفدار توسعهی پایدار، از رییسجمهور آینده از جمله انتظار دارد که در حفاظت از محیط زیست با سازمانهای غیر دولتی یا «ان جی او»ها همکاری کند. او نظرش را چنین بیان میدارد:
«رییسجمهور آینده باید با درایت بسیار زیاد و برنامهریزی بسیار دقیق عمل کند، اولین کارش این است که جلوی مهاجرتها را بگیرد. اگر جلوی مهاجرتها به شهر تهران گرفته شود، طبیعتا محیط زیست تهران دیگر بیشتر از این خراب نمیشود. باید حتما با همکاری سازمانهای غیردولتی فعال در این مورد عمل کند و برنامهریزی دقیقی داشته باشد.»
مزدک دربیگی، کارشناس ارشد محیط زیست در ایرانمزدک دربیگی، کارشناس ارشد محیط زیست در ایران، به ضرورت برنامهریزی و نظارت بر اجرای آن اشاره میکند و برای تعهد به اصول توسعهی پایدار جایگاه ویژهای قائل میشود. او از رییسجمهوری آینده میخواهد، به مسئلهی آمایش سرزمین توجه کند، تدوین سیاستهای زیستمحیطی را به صورت تخصصی انجام بدهد و در این زمینه با «انجیاو»ها و بخش آکادمیک و دانشگاهی همکاری داشته باشد. به گمان مزدک دربیگی، برنامهی زیستمحیطی ایران باید با توجه به ظرفیتها و توانهای محیطی، مسایل سیاسی، اجتماعی و سیاستهای کلان کشور تدوین شده و در اختیار دولت قرار بگیرد و بر اساس اسناد علمی عمل شود. به باور او، این برنامه در سطوح کلی خود نباید با تغییر دولتها تغییر کند.
او در توضیح باور خود چنین میگوید: «چون محیط زیست مثل مسایل اقتصادی یا اجتماعی نیست که بشود در هر دولتی تغییرش داد، یک محیطی هست که هر دولتی بیاید در آن محیط فعالیت خواهد کرد و بنابراین دولت آینده حتما باید محوریتش روی بحثهای توسعهای باشد و هر نوع توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید روی محور توسعهی محیط زیست بنا شود که عملا همان بحث توسعهی پایدار خواهد بود که ما هم به عنوان کشور امضاکنندهی کنوانسیونهای بینالمللی متعهد به توسعهی پایدار هستیم.»
الهه موسوی، خبرنگار و فعال زیستمحیطی ایرانالههی موسوی،خبرنگار و فعال زیستمحیطی، خواستار آن است که ریاست جمهوری جدید در اولین قدم به صراحت و شفاف نظرش را در بارهی حفظ محیط زیست بیان دارد. او میگوید، اتفاقهای ناگوار زیستمحیطی سالهای گذشته نباید تکرار شود. خانم موسوی نیز به ضرورت پایبندی به اصول توسعهی پایدار اشاره میکند ومیپرسد:
«آیا قرار است ما به هر ترتیبی توسعه پیدا بکنیم؟ مقام سوم سدسازی دنیا را داشته باشیم اما آب و جنگل نداشته باشیم؟ به همین شکل مناطق حفاظتشدهمان نابود شود، در شهرهایمان آلودگی هوا داشته باشیم و مردممان برای داشتن اکسیژن و هوای سالم که از بدیهیترین حقوق زیستمحیطی هر انسان است، که من فکر میکنم این حق جزو حقوق بشر هست، بچههایمان باید از این حقوق محروم باشند و در هوای آلوده با انواع بیماریها و سرطانها تنفس بکنند؟ بسیار اساسی است که در کنار توسعهی سیاسی و اقتصادی، به بحث توسعهی پایدار به طور مبنایی پرداخته شود و رییسجمهوری جدید خطوط و مرزش را مشخص بکند که در اندیشهی ایشان محیط زیست چقدر جایگاه دارد؟»
نویسنده : فریبا والیات
تحریریه: شهرام احدی
+ There are no comments
Add yours