دستگیری مادران معترض به بازداشت‌ها و خبرهایی از رنج و سرگردانی خانواده زندانیان

7 تیر 1388

رادیو زمانه: بیش از ۲۰ نفر از زنانی که روز گذشته، ششم تیرماه در اعتراض به بازداشت‌های اخیر و خشونت‌های اعمال شده علیه معترضان، در پارک لاله تهران گرد هم آمده بودند، از سوی نیروی انتظامی دستگیر شدند.

تارنمای «تغییر برای برابری»، از انتقال تعدادی از دستگیرشدگان به بازداشتگاه شاپور خبر داده‌است.

بنا به گزارش‌های رسیده از تهران، نیروی انتظامی روز گذشته با ممانعت از ورود زنان سیاه‌پوش به پارک لاله، معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد.

یک شاهد عینی به زمانه گفته‌است که تعدادی از زنان میانسال، در سکوت بر نیمکت‌های پارک نشسته بودند و تعدادی از آن‌ها شمع‌هایی با روبان سیاه در دست داشتند.

به گفته وی مادرانی که فرزندانشان در اعتراضات اخیر بازداشت یا ناپدید شده‌اند، با در دست داشتن عکس آن‌ها در برنامه شرکت کرده بودند.

نیروی انتظامی روز گذشته با ممانعت از ورود زنان سیاه‌پوش به پارک لاله، معترضان را مورد ضرب و شتم قرار داد

بنا به این گزارش نیروی انتظامی حضور پررنگی در پارک لاله داشت و ماشین‌های پلیس، نیروی گارد و زنان پلیس برای ممانعت از تجمع مادران در این پارک مستقر شده بودند.

جمعی از زنان ایران هفته گذشته در بیانیه‌ای که با عنوان «مادران عزادار» منتشر شد، اعلام کرده‌ بودند: «تا آزادی کلیه زندانیانی که برای اعتراض به تقلب‌های انتخاباتی دستگیر شده‌اند و پایان دادن به خشونت‌ها، و مجازات قاتلان فرزندان‌مان، هر هفته ساعت ۷ بعدازظهر در حوالی محل شهادت ندای عزیزمان با سکوت به سوگ می‌نشینیم.»

ندا آقاسلطان، در راهپیمایی شنبه ۳۰ خرداد به ضرب گلوله کشته شد. تصویر ویدئویی که از لحظه مرگ این زن جوان گرفته شده در بسیاری از شبکه‌های خبری جهان به نمایش درآمده‌است.

طی پانزده روز اخیر، بیش از ۱۱۰۰ نفر از فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران، دانشجویان، فعالان حقوق بشر و شهروندان معترض به نتایج انتخابات بازداشت شده‌اند.

گزارشگران بدون مرز اعلام کرده که گزارش‌های متعددی از شکنجه بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر ایران دریافت کرده‌است.

آمار رسمی، شمار کشته‌شدگان درگیری‌های اخیر را بیش از ۳۰ نفر اعلام کرده‌است. گزارش‌های تأئیدنشده تعداد جان‌باختگان پانزده روز اخیر را «تا ۱۵۰ نفر» ذکر کرده‌اند.

«مادران عزادار» اعلام کرده‌اند برای پایان دادن به خشونت‌ها و مجازات قاتلان فرزندان‌شان، هر هفته ساعت ۷ بعدازظهر در سکوت به سوگ می‌نشینند.

خبرهایی از رنج و سرگردانی خانواده زندانیان

گویا: امروز از طریق خانواده یکی از زندانیان خبر رسیده که درکنار اخبار مسائل انتخابات و اعتراضات و … یک امر مهم که از نگاه همه مغفول مانده است، وضعیت انبوه خانواده زندانیان دستگیر شده در سطح شهر – غیر از افراد سرشناس دستگیر شده -است. انبوه خانواده افرادی که گم شده و یا دستگیر شده اند جلوی دادگاه انقلاب در خیابان معلم جمع میشوند و اینقدر دستگیرشده ها زیادند – به ۳ هزار نفر تخمین زده میشوند- که دادگاه انقلاب هر یکی دو ساعت یک لیست جدید اعلام میکند. و خانواده ها باید معطل لیستها بمانند.

برخی از آنها از شهرستان آمده اند و تهران را بلد نیستند و همانجا در کنار دادگاه معطل میمانند شاید خبری از پسر یا دختر دستگیر شده شان و یا احتمالا آزادی آنها بگیرند. روبروی دادگاه انقلاب لیستهایی زده اند در باره افراد زندانی و قرارهای صادره برای آزادی آنها که در هر لیست حدود بیست اسم و فامیل آمده است. بعد از ظهر شنبه حدود ۳۵ لیست روی دیوار قرار داشته است. گفته شده که دیروز صبح انبوه خانواده ها که از جواب ندادن دادگاه کلافه شده بودند به عنوان اعتراض وسط خیابان معلم میروند که ماموران با زور آنها را کنار میزنند و از بالای دادگاه هم از آنها فیلمبرداری میشده است.

درکنار زندان اوین هم همین تجمع دیده میشود و عده زیادی از خانوده ها بویژه شهرستانیها همان جا روی خاکها و یا زیر پل بزرگراهی که از کنار زندان میگذرد اطراق کرده اند و منتظر دریافت جواب و ردپایی از زندانی شان هستند. برخورد ماموران دادگاه و زندان با خانواده ها تند است وگفته میشود گاهی اوقات نیز خبر مرگ برخی از مفقودی ها را به عزیزانشان میدهند و در محل دیگری جنازه عزیزشان را به شرط شلوغ نکردن و آرام دفن کردن میدهند.

همچنین برخورد دادستانی – مرتضوی – و معاونت امنیت تهران – حداد – با خانواده ها خوب نیست . و بویژه مرتضوی با مسخره کردن و طعنه و تمسخر با خانواده ها برخورد میکند .

بسیاری از جوانان دستگیر شده که پس از مدتی با وثیقه آزاد شده اند گفته اند در بدو دستگیری و یا یکی دو روز اول که خارج از اوین نگهداری میشده اند کتک خورده اند. هم چنین دختران و زنان دستگیر شده در جایی به نام بند نسوان ۲ تگهداری شده اند و به قدری تعدادشان زیاد بوده که از برخی زندانیان عادی برای بازجویی بدنی و یا دادن سرویس به آنها استفاده میشده و رئیس بند نیز مرتب به مسئولین میگفته دیگر جا نداریم و زندانی جدید نفرستید و یا عده ای را آزاد میکرده اند تا جا برای افراد جدید باز شود.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours