کنفرانس مطبوعاتی با حضور خانواده های بازداشت شدگان اخیر: مراجع قانونی پاسخگوی مان نیستند / به کجا پناه ببریم

24 تیر 1388

کانون زنان ایرانی -«مراجع قانونی پاسخگوی خانواده های بازداشت شدگان اخیر نیستند و می گویند کاری از ما ساخته نیست نهادهای کشور از جمله قوه قضائیه ، دادستانی و وزارت اطلاعات میگویند این دستگیری ها در حیطه اختیار ما نیست و نهاد دیگری آنها را انجام داده است . ما باید چه کنیم و به کجا مراجعه کنیم ؟»این ها بخشی از سخنان خانم مجردی همسر محسن میر دامادی فعال سیاسی و از بازداشت شدگان اخیر در کنفرانس مطبوعاتی است که به این منظور برگزار شد .

در جلسه عصر امروز سه شنبه ( 23 تیر ماه ) به جز او و همسر تعداد زیادی از فعا لان سیاسی خانواده روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی بازداشت شده نیز حضور یافتند .تا آخرین وضعیت بازداشت شدگان و پی گیر یهای شان را برای آزادی عزیزان شان بازگو کنند .

مجردی در ادامه سخنانش می گوید :«امروز خدمت آقای دری دادستان کشور بوریم .ایشان خطاب به ما گفتند کاری از ما ساخته نیست! ما نمی دانیم از این پس باید به کدام مرجع قانونی مراجعه کنیم هر بار مراجعه ما به این نهادها تنها نا امید تر مان می کند .»

فخر السادات محتشمی پور ، فعال زنان که این روزها همسرش مصطفی تاج زاده در حبس است دیگر سخنران این جلسه مطبوعاتی است :«تاکنون نه تنها خانواده ها که حتی وکلای بازداشت شدگان هم موفق به دیدارشان نشده اند بنابراین طبق وظیفه تصمیم گرفتیم اقداماتی را انجام دهیم ابتدا به خانه ملت رفتیم و با تعدادی از نمایندگان به خصوص اعضای فرکسیون خط امام دیدار کردیم آنها کمیته ای تشکیل دادند . اما نگران کننده تر از موقعیت این بازداشت شدگان کسانی هستند که در اقصی نقاط کشور بازداشت شده و خانوادها از آنها خبری ندارند و این جریان تحویل دادن جسدهای پاک این جوانان نیز به نگرانی های همه دامن زده است .»

اشاره محتشمی پور به تحویل جسد سهراب اعرابی جوان نوزده ساله ای بود که در جریان های اخیر مفقود شده بود . پس از 25 روز بی خبری خانواد ه اش سر انجام جسد او را روز گذشته به خانواده اش تحویل دادند . این ماجرا خانواده های بازداشت شدگان را بیش از پیش نگران کرده است اینکه مبادا بلائی مشابه سهراب سر عزیزان شان بیاید .

به گفته محتشمی پور آنها با علما قم هم دیدار کرده و در نامه های سر گشاد ه ای خواستار رسیدگی به وضعیت بازداشت شدگان شده اند . دیدار با ایت اله جوادی آملی و صانعی از جمله مواردی است که او به آنها اشاره می کند .

او ادامه می دهد :« دیدار با آقای خاتمی و هاشمی رفسنجانی هم از دیگر اقدامات مان بود اما متاسفانه با وجود پی گیری ها نتوانستیم با اقای شاهرودی رئیس قوه قضائیه دیدار کنیم . متاسفانه ملاقات ها با مراجع قانونی به جای اینکه امید ما را به آزادی عزیزان مان بیشتر کند تنها نا امید تر مان کرده است .»

دادستان کل کشور به این افراد گفته است:« که تمام توان خود را بر این گذاشته تا افرادی که امکان دارد با قرار کفالت یا وثیقه آزاد شوند هر چه زودتر از زندان خارج شوند و پرونده سایر دستگیر شدگان نیز به دادگاه ارسال و در مسیر قانونی خود قرار بگیرد .»

آنها تاکید می کنند که بسیاری از این فعالان سیاسی دربند جانباز هستند و در زمان شاه مدتها در زندان به سر برده اند .

در ادامه جلسه خواهر ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگار دستگیر شده نیز از نحوه بازداشت خواهر و همسرش در نیمه شب 25 روز قبل در منزل شان گفت و اینکه خبرهائی که از زندان می رسد اصلا خوشایند نیست و گفته می شود بهمن احمدی اموئی و ژیلا بنی یعقوب در زندان انفرادی نگهداری می شوند .

او می گوید :« به تازگی وقتی به خانه ژیلا مراجعه کردیم متوجه شدیم که به جز کامپیوتر سی دی و دست نوشته های آنان آلبوم های خانوادگی این زوج روزنامه نگار نیز از خانه شان برده شده است.نمی دانم عکس های خانوادگی ما و عروسی خواهرم چه دردی از دردهای این مملکت را دوا می کند . این دو روزنامه نگار یک سال تمام بیکار بودند و قلم نیز تنها سلاح شان بوده است .»

خواهر رضا تاجیک نیز که برادرش یک ماه قبل در محل کارش دستگیر شده با تاکید می گوید که برادرش حتی در هیچ یک از ستادهای انتخاباتی هم فعال نبوده و چند روزی بوده که در روزنامه ای جدید مشغول به کار شده بود که ناگهان و بدون دلیل دستگیر شد .» خواهر آقای تاجیک روز گذشته موفق به دیدار از برادرش در زندان اوین شد .

این در حالی است که این حق قانونی از بقیه باز داشت شدگان تاکنون سلب شده است .

پدر حمزه قالبی نیز از نحوه باداشت فرزندش می گوید در حالی که بغض راه گلویش را گرفته و به سختی سخن می گوید . حمزه رئیس شاخه جوانان ستاد میر حسین موسوی بوده است که ماه قبل بازداشت و روانه زندان اوین شده است .او می پرسد آیا کار کردن در ستاد یک نامزد انتخاباتی که به تائید شورای نگهبان رسیده جرم است .»

او هر روز از صبح زود به همه مراجع قانونی مراجعه اما پاسخ روشنی دریافت نمی کند .

او هم با احساس عجز از حاضران در جلسه می پرسد :« نمی دانم دیگر به کجا باید سر بزنم ؟»

مادر مهسا امرآبادی خبرنگار روزنامه اعتماد ملی هم که از شهرستان برای پی گیری وضعیت دخترش به تهران آمده از تلاش های بی فایده اش می گوید :« دختر من بر خلاف بسیاری از بازداشت شدگان که قبلا پست و مقامی داشته اند یک روزنامه نگار معمولی است روزنامه نگاری که بی خبر از هر جا ساعت 2 شب در خانه اش بازداشت شده و همسرش مسعود باستانی نیز وقتی برای پی گیری کارش به دادگاه رفت همان جا دستگیر و روانه زندان شد .»

همسر احمد زید آبادی روزنامه نگار هم از نحوه دستگیری همسرش بسیار نگران است :« وقتی به اوین می روم می گویند همسرت اینجا نیست پس او کجاست؟ روز گذشته به من گفتند او در بند 2 الف است . این حرف ها به شدت نگرانم کرده شوهر من به جز قلمش ایا سلاحی داشته است که امروز این گونه نامهربانانه و غیر قانونی با ما برخورد می شود . دو فرزند خردسال احمد زید آبادی نیز در جلسه حضور دارند و با دهانی باز گفتگوها را پی گیری می کنند شاید آنها بیش از هر کس دیگری آرزوی دیدار دوباره پدرشان را در سر می پرورانند.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours