قوانین ثابته و موضوعه در زمانه زن – خدایان / درحوزه ی فرهنگی ایرانی

۱ min read

مریم بهاری-13 شهریور 1388

مدرسه فمینستی –سال هزاروسی صد و پنجاه و نه بود که همراه چند تن دوست زرتشتی کیش که به ” پای بوس ” ” پیران”‌می رفتند ، به تشویق استاد مهرداد بهارعازم یزد شدم. استاد بهار بر این باور بود که این ” پیران” همان پریان متقد مند . در همین سفر بود که با مقوله ی پریان صاحب سفره هم آشنا شدم و نیز مادر- خدایان بومی پیشا آریایی را هم همان موقع شناختم. پیران وپریان صاحب سفره و مادر خدایان بومی پیشا آریایی سه طبقه از زن – خدایان موجود در حوزه ی فرهنگ ایرانی را تشکیل می دهند.

مفهوم پرستش در حوزه ی فرهنگ ایرانی ، درهزاره ی ششم قبل از میلاد تبدیل شد به نهاد اجتماعی کیش های پرستش پریان متقدم یا ” پیران ” . مهرداد بهار مدعی بود که در اوستا ، به پیران اشاره شده است. مهرداد بهار واژه ی اوستایی پتریکانا را به فارسی برابر نهاده کرده بود، با ” سرزمین پریان ” .

سرزمین پریان ، حدود چهارهزاروپانصد سال پیش به تصرف بربرهای آریایی در آمد و بدل شد به ” ایران ” . آریاییان زود هنگام به سرزمین ما ، ایران رسیدند و پری پرستان را هم مانند خود به قعر ” ناهماهنگی ها ” کشاندند. حوزه ی فرهنگی ایرانی امروزه شامل ده کشور است : جمهوری آذربایجان (‌آران ) ، جمهوری خودمختار داغ ستان ( از جمهوری های تشکیل دهنده کشور فدراتیو روسیه ) ، گرج ستان، ارمن ستان ، جمهوری اسلامی ایران ، جمهوری اسلامی افغان ستان ، ازبک ستان ، ترکمن ستان ، تاجیک ستان و قزاق ستان. این ده کشور قرار گرفته اند در سرزمینی میان کوه های زاگرس تا کو ه های هندوکش ونیز سرزمین میان خلیج فارس و بحر عمان تا مرغزارهای شمال دریاچه ی آرال.

فرهنگ ایرانی از جنبه ی ماهیت متفاوت است با فرهنگ آسیای غربی که شکل گرفته است، بربنیاد اصالت فرد و همچنین متفاوت است با فرهنگ آسیای جنوبی که شکل گرفته است ، بربنیاد اصالت گروه . به قول نویسنده ی بندهش ،‌ “فرنبغ دادگی” ، فرهنگ ایرانی شکل گرفته است ، بربنیاد تعامل میان هزاران هزار فرنگ خرد با نیروی مساوی و محتوای متفاوت که نام فرهنگ ِ آمیزه گرا برای آن مناسب است . در فرهنگ ایرانی مفهوم های موجود در ذهن آدمی هماهنگ تبدیل به نهادهای اجتماعی نشده اند. به عبارت دیگر در حوزه ی فرهنگ ایرانی ، درهفت هزار و پانصد سال پیش مفهوم پرستش به صورت کیش پرستش “‌پیران ” درآمد،‌ دوهزارو پانصد سال پیش ،‌مفهوم قدرت به صورت نهاد اجتماعی نخستین حکومت فدرال جهان درآمد،‌ولی هنوز که هنوز است ، مفهوم قانون به صورت نهاد اجتماعی درنیامده است. چرا ؟

علت این حادثه ورود زود هنگام بربرهای آریایی است. کیش ِکافری ِ پرستش ِ پریان ِ متقدم یا پیران زمانی به وجود آمد که در سرزمین پری پرستان طایفه- امپراتوری ها وجودداشتند و هنوز کشاورزی در دشت های حوزه ی فرهنگ ایرانی به وجود نیامده بود. مردمان بزهای کوهی را اهلی کرده بودندودرکنام خویش در دامنه ی کوه های پراکنده دردشت های حوزه ی فرهنگ ایرانی می زیستند .

این مردم ،‌یک هزاره بعد، روستا-امپراتوری های خودرابه وجود آوردند ومفهوم زمان را تبدیل کردند ، به نهاد اجتماعی تقویم . درروستا-امپراتوری های زنانه ی این سرزمین ، ماه- پریان پرستیده می شدند. نام مناسب دیگر برای این طبقه از ماه – پریان، پریان ِصاحب سفره است. در کیش پرستشِِ ِ پریان ِ صاحب سفره به علت آن که زنان درگیرنظامی گری و امور اقتصادی بودند و مردان در این امور دخالت می کردند و حاضر نبودند ، به امر کاهنه ها گردن نهند و جنس دوم باشند، کار به جنایت کشید و هرزنی که از همسرش باردار می شد ، به عنوان عبادت شوهر خودرامی کشت و خون اورا برمزارع می ریخت ، تا هم ماه – خدای فصل را عبادت کرده باشد و هم به این وسیله زاد و ولد را کنترل کرده باشد.

پس از آن که یک هزاره قتل عام ِ آیینی ادامه یافت و مردان هم به مقام کهانت رسیدند ونیز عده ی آنان کم و کمترشد ، کاهنان روستا-امپراتوری های زنانه ی حوزه ی فرهنگ ایرانی “جهییان “جادو را واداشتند که زنان را تشویق کنند به ازدواج با مردان خانواده ی بلافصل خود رضایت دهند، تا شوهرکشی از میان برود، چرا که پسرکشی و پدرکشی و برادرکشی و به طور خلاصه مردان درون– طایفه را کشتن ممنوع بود. این هزاره از تاریخِ ِ پیشاآریایی را می توان دوره ی پرستش مادر-خدایان نامید. سه هزاره ی آغاز تشکیل شدن ِ نهاد اجتماعی کیش های کافری̦ پری پرستی چهارهزار و پانصدسال پیش پایان یافت.


در این سه هزاره پری پرستان ابداع کردند که قانون وضع کنند ، اما هنوز ، نیاموخته بودند که برای آن که مفهوم قانون نهادینه شود ،‌باید ساختار اجتماعی هم برای قانون برقرار شود. این عدم آگاهی عقوبتی جانفرسای برای ساکنان حوزه ی فرهنگ ایرانی به بار آورد. زیرا همزمان با این نادانی خورشید پرستان ِ آریایی نژاد سرزمین های جنوب ِ سیبری رارها کردند ودرسه زمین گستری ،‌سرزمین پری پرستان را از آن خود کردند .

خورشید پرستان آریایی نژاد فقط یک قانون می شناختند و آن قانون های طبیعت بود. قوانین طبیعت یا به قولی ” قوانین ثابته ” تغییر ناپذیرند. در متون کهن ایرانی به قوانینی ثابته ” اردها ” گفته می شود و به قوانین موضوعه گفته می شود ، “دادها” .
اردها تغییر ناپذیراند اردها باهمه بی معنا بودنشان در مواقعی مانند زلزله و آتششان و بیماری های کشنده و خشکسالی و بسیاری از نابسامانی های طبیعی دیگر ، درهرحال باید پذیرفت که درستند. اردها چون تغییر ناپذیرند و خواهی نخواهی باید درست بودن آن ها را هم پذیرفت ، مقدس شدند و مقدس باقی ماندند. چون پری پرستان “‌دادها ” را نهادینه نکرده بودند ، وقتی که مواجه شدندبا ورود زودهنگام بربرهای آریایی ، تسلیم نگرش بی حاصل و خطرناک آنان شدندو کاری بر سر فرهنگ ایرانی آوردند که هنوز پس از چهارهزارو پانصدسال این بلا دست از سر فرهنگی ایرانی برنداشته است. اما چون به هر صورت که شد باید زندگی کرد، ما ، ایرانیان ، همچنان که پادزهری برای زهر شوهرکشی ابداع کردیم ، پادزهری هم برای زهر جایگزینی “‌ارد” درجای ” داد” ساختیم و آن ایجاد کردن روندی دوازده قرنه بود ، تا جریانی فکری را ایجادکنیم که دوباره ” دادها” در جای درست خود قرار بگیرند. بازهم ، چون ” دادها” فاقد ساخت اجتماعی بودند ، درهریورش بربریت به ” فرهنگ ایرانی ” در خود فرو ریختند ومتنظر ماندند تا ظهور یک جریان نجات دهنده ی دیگر!

درقرن هجدهم قبل از میلاد زردشت پیغمبر ظهور کردوبه مردمان آموزش داد که “‌با اردها هماهنگ شوند و دادها را مرعی دارند ” ولی چون “‌داد” ها فاقد ساخت اجتماعی بودند ، دوازه قرن بعد کورش بزرگ مجبور شد با تاسیس نخستین حکومت فدرال و “‌فراخواندن مردمان به رعایت دادها” بازهم جلوی جایگزینی اردها در جای دادها را بگیرد، تافرصتی به دست آید و بشود که برای “‌قوانین موضوعه ” ساخت اجتماعی ایجاد کرد که هجوم بربرهای یونانی مانع ادامه ی کار شد. دوازده قرن پس از کورش بزرگ با گسترش یافتن اسلام در ایران، ایجاد شدن کارکرد اجتماعی و ساخت اجتماعی برای قوانین موضوعه آغاز گردید که برای بار سوم ، سرزمین ما ایران ، مورد هجوم ترک و مغول و ازبک قرارگرفت و هرچه ساخته شده بود ویران شد. دوازده سده پس از آغاز شدن گسترش اسلام در ایران درهرده کشور موجوددرحوزه ی فرهنگ ایرانی انقلاباتی اتفاق افتاد ،‌درکشور ایران انقلاب مشروطه حادث شد و در هشت کشور قرار گرفته درشمال کشور ایران انقلاب بلشویکی صورت گرفت و در کشور افغان ستان ، نخستین حکومت ملی برقرار شد.

درکشور ایران انقلاب مشروطه پیش آمد . مشروطه کلمه ای است به زبان فرانسوی ، به معنای منشور و قانون(‌CHARTER) “شرطه” را پیرهن ایرانی دربرکردیم و آن را مشروطه خواندیم ، تادربرابر مشروعه خواهان چیزی کم نیاوریم. باتشکیل شدن مجلسی با شعار آیه شریفه “و شاورهم فی الامر”، شروع کردیم به ایجاد کردن کارکرد اجتماعی و ساخت اجتماعی برای “‌فوانین موضوعه” که بازهم مورد هجوم بربرهای امریکایی قرارگرفتیم و “‌قوانین موضوعه درکشور ما ایران ، نهادینه نشد! و این تصور در اذهان عامی و مبتذل رسوخ کرد که “‌قانون گریزی در ایران وجود دارد”‌…!

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours