مدرسه فمینیستی: به مناسبت برپایی بازارچه صنایع دستی و غذایی خانه خورشید اولین مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان که دوم و سوم مهرماه جاری برگذار شد با لی لی ارشد و فاطمه منشی زاده مسئولان این DIC ،به گفتگو نشستیم.
خانم ارشد هدف شما از برپایی چنین بازارچه ای چه بود؟
*از آنجایی که خانه خورشید اولین مرکز و تنها مرکز DICاست با برگزاری چنین بازارچه ای ما سعی داشتیم هم خانه خورشید را معرفی کنیم ،هم دوستان تازه ای که در ادامه مسیر و رسیدن به اهدافمان ما را یاری کنند پیدا کنیم .ما به همکاری مددکاران ا جتماعی، روانپزشک،روان شناس و همین طور مربی برای آموزش صنایع دستی نیازمندیم . هدف دیگراین بودکه زنانی را که اعتیاد دارند به این باور برسانیم که توانا هستند و می تواند تغییر کنند.این زنان با آموزش صنایع دستی که خود دوست دارند می توانند از نظر مالی هم درآمد کوچکی داشته باشند.برای کارهایی که اینجا می بینید ما مواد اولیه را می دهیم و دستمزد هم بابت هریک به زنان می پردازیم.در حال حاضر سعی داریم به زنان بافت گلیم و تابلو فرش را در ابعاد کوچک بیاموزیم که بتواننند شرایط مالی بهتری کسب کنند.
زنان تحت پوشش شما از چه قشری هستند؟
*زنانی که به خانه خورشید مراجعه می کنند از محروم ترین و آسیب دیده ترین اقشار جامعه هستند. در واقع اعتیاد این زن ها مثل نوک قله کوه یخی است که دیده می شود و بخش اعظم مشکلات آنها زیر آب است و دیده نمی شود. ما وقتی به این زنها نزدیک می شویم می فهمیم در معرض انواع خشونت ها بودند؛ مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و تجربیات تلخی از قبل دارند. معمولا زنان معتاد دارای خانواده معتاد هستند یا فرزندان طلاق اند. وضعیت اقتصادی بدی دارند و به عنوان یک انسان حداقل های مورد نیاز انسانی را ندارند. به قول خودشان در خانه خورشید انگ نمی خورند شخصیت شان لگدکوب نمی شود و مورد احترام قرار می گیرند.اعتیاد زن ها در جامعه ما تابو است و این زن ها بسیار مورد بی احترامی قرار می گیرند مادر و دختر17 ساله ایی به مرکز ما مراجعه می کنند به من گفتند آنها را به دلیل اعتیادشان به سینما شباهنگ راه نداده اند این رفتار رنج آور است.
خانم ارشد مرکز شما به غیر از شخصیت بخشی دوباره و توانمندسازی این زنان چه هدفهایی را مد نظر دارد؟
*بخش اعظم کار ما مراقبت و حمایت از تمام زن هاست چرا که هپاتیت و HIV همه ما را تهدید می کند و همه ما فکر می کنیم مشکل اعتیاد کل جامعه را تهدید می کند بنابراین بخش دیگر هدف ما حمایت از سلامت جامعه در کنار بازگرداندن سلامت به زنان معتادست .
شما گفتید این زنان قربانی خشونت هستند به نظر شما چگونه می توان جامعه را نسبت به پیامدهای خشونت علیه زنان حساس کرد؟
*اینجا نقش رسانه ها و آموزش و پرورش پررنگ می شود. آموزش و پرورش باید به بچه ها مهارت مقابله با خشونت، خشونت نکردن، مسئولیت پذیری و نه گفتن را بی آموزد همین طور صداو سیما و دیگر رسانه ها.
به نقش صداو سیما اشاره کردید در رسانه به اصطلاح ملی ما نه تنها راه های مقابله با خشونت علیه زنان آموزش داده نمی شود بلکه ما در سریال ها و برنامه های صداو سیما شاهد اعمال خشونت چه به شکل فیزیکی چه کلامی علیه زنان هستیم حال با در دست نداشتن رسانه ای با این اهمیت و برد چه باید کرد؟
*در غیاب رسانه به تبع کار سخت تر می شود. باید روش ها را تغییر داد، برای نسل تحصیل کرده که دسترسی به اینترنت دارند می توان از این فضای مجازی برای دادن آموزش های لازم استفاده کرد. می توان جنبشی برای مبارزه با خشونت علیه زنان به راه انداخت.
مادر چند روز اخیر کارگاه2روزه ای را برای 35 نفر از دختران 14تا18ساله محله و زنان خانه خورشید برگزار کردیم ؛ تا یاد بگیرند چگونه باید از خودشان حمایت کنند تا مورد خشونت قرار نگیرند و خشونت هم در قبال دیگران انجام ندهند. چرا که خشونت چرخه ای است که قربانی آن در آینده این خشونت را نسبت به دیگران اعمال خواهد کرد.
زنانی که به مرکز شما مراجعه می کنند چه مشکلات دیگری به جز اعتیاد دارند؟
*یکی از مهم ترین مشکلات این زنان نداشتن شناسنامه و در نتیجه عدم هویت است به همین دلیل این زنان دفترچه درمانی ندارند.ازدواج موقت شان جایی ثبت نشده و فرزندانشان هم به تبع درگیر مشکلات بسیاری می شوند.
خانم ارشد از مشکلات خانه خورشید برای ما بگویید؟
*مهم ترین مشکل ما کمبود جاست. مرکزDIC طبق تعریف باید متادون،غذا وخدمات پوشاک و حمام بدهد. وقتی ما وارد کار شدیم به دلیل بی پناهی این زنان خدمات ما به آنچه ذکر شد نمی توانست محدود شود ما درگیر مسائل خانوادگی این زنان هم شدیم . به عنوان مثال همسران این زنان هم معتاد بودند و به مشاوره نیاز داشتند این زنان بچه دارند و مانمی توانیم بگوییم به مدرسه بچه ات یا به شوهرت کار ندارم،برخی از این زنان بارداراند نیاز به سونوگرافی دارند و در ایران هم که درمان رایگان نیست و اصولا این زنان بیشتر از دیگران بیمار می شوند. ما باید بتوانیم برای اینها حمایت بگیریم. بهرحال وقتی با زنان معتاد طرف هستیم مشکلات شان همه جانبه است. ما برای حرفه آموزی به جا نیاز داریم فضای بیشتری نیاز داریم تا به حال با آموزش و پرورش،سازمان اوقاف و شهرداری تماس گرفتیم و امیدواریم به ما کمک کنند چرا که ما نمی توانیم اجاره سنگین بدهیم.
حمایت بین بخشی هم نیاز داریم به کمک ثبت احوال و نیروی انتظامی نیازمندیم تا بتوانیم برای این زنان شناسنامه بگیریم، خیلی بی معنی است که یک زن مسلمان و شهروند ایرانی فاقد شناسنامه باشد چرا که به دنبال این عدم هویت رسمی مشکلات دیگری هم رخ می دهد بچه هایی که فاقد شناسنامه هستند و این خود خشونت را بازتولید می کند.
در خانه خورشید چه آموزش هایی به این زنان داده می شود؟
*ببینید من کسی را وادار نمی کنم علی رغم میل باطنی اش عمل کند؛ بنابراین هرچیزی را که دوست دارند به آنها آموزش می دهیم. کسانی که آرایشگری را دوست دارند این مهارت را می آموزند. الان 3 دختر جوان را برای آموزش تایپ ثبت نام کرده ایم.برخی از این زنان سابقه زندان دارند و در آنجا چیزهایی آموخته اند مثلا لیف، دستگیره یا زیربشقابی می بافند و از این طریق پولی کسب می کنند و هم به خودباوری می رسند.
خانم ارشد مرکز شما به چه اقلامی نیاز دارد؟
*لباس، مواد غذایی، کیف مدرسه برای بچه هایشان مداد و خودکار، پول برای داروهای مورد نیازشان.مثلا لباس زیری که می دهیم بعد از 20 روز مصرف پیاپی دور انداخته می شود چرا که در خانه هایی زندگی می کنند که تنها یک حوض آب دارد و در آن منزل مردان همسایه هم هستند و می گویند نمی توانند جلوی این مردها لباس زیر خود را بشورند. این زنان از وضع بد اقتصادی رنج می برند وتنها با وعده غذایی که در مرکز به آنها داده می شود سر می کنند.
آیا نیکوکاران به شما کمک لازم را می کنند؟
*متاسفانه اعتیاد زنان تابویی است تلخ و همیشه با قضاوت همراه است. خیرین با نگاه سنتی به ما می گویند چرا به اینها کمک می کنید بگذارید بمیرند غافل از اینکه این زنان نمی میرند ارتباط می گیرند و میزان ابتلا به ایدز و هپاتیت بالا خواهد رفت، به علاوه اینها انسان اند و حق دارند مانند یک انسان زندگی کنند.
خانم منشی زاده مسئول دیگر خانه خورشید و همکار قدیمی خانم ارشد در فعالیت های اجتماعی و حقوق کودک نیز با حس مسئولیت عمیق خویش چنین می گوید :
*یکی از خواسته های مشخص ما ازنیکوکاران و دلسوزان جامعه امکان واکسینه کردن این زنان قربانی خشونت جامعه در مقابل بیماری همه گیر آنفلونزا است که خطری بسیار جدی برای زنان خانه خورشید است اما متاسفانه هیچ جایی برای واکسینه رایگان اینها معرفی نشده وما هم پولی برای واکسیناسیون نداریم.
با تشکر از شما به دلیل اختصاص وقت برای مصاحبه با سایت مدرسه فمینیستی اگر حرفی درانتها دارید خوشحال می شویم بشنویم
*ما علی رغم مشکلاتی که داشتیم روزهای خوبی را پشت سر گذاشتیم و استقبال از بازارچه هم خوب بوده است و امیدواریم به اهداف و آرمانهایمان دست یابیم.
این را لی لی ارشدمی گوید و خانم منشی زاده نیز این نکته رایاد آور می شود که:
*ماهمچنان فکرمی کنیم اگرفضایی برای آموزش شغل های ساده با هدف اشتغال زایی برای ایشان باشد زندگی آنهارا به طور کلی عوض می کند اما متاسفانه ما فضا ی بزرگ نداریم و یکی از آرمان های ما توانمندسازی این زنان برای برخورداری ازیک شغل ساده و در آمدزا است.
موفق و پیروز باشید.
شماره حساب خانه خورشید:0305052823007 بانک ملی(سیبا)
+ There are no comments
Add yours