نامه محبت محمودی، زنی در آستانه اعدام به ریس قوه قضاییه

12 آبان 1388

خبرگزاری دیدبان حقوق بشر کردستان (ارومیه) :یک زن در آستانه اعدام بنام محبت محمودی که پیشتر این خبر گزاری خبر هایی در رابطه با وضعیت قضایی ایشان از جمله نامه سر گشاده وی به نهادهای حقوق بشر را منتشر کرده بود مجددا نامه ای خطاب به ریاست قوه قضایه نوشته و از این خبرگزاری درخواست انتشار عمومی آن را نموده است

متن کامل نامه وی بدون ویرایش و اصلاح در پی می آید.

باسم تعالی

با عرض سلام و خسته نباشید .

حضور مقام محترم رئیس قوه قضائی اسلامی ایران

اینجانبه مددجو محبت محمودی فرزند اسماعیل بجرم قتل محکوم به قصاص با تحمل حبس 10 سال زندان می باشم و از فرزندانم دور می باشم و بدون آنکه از کسانی که پشت میز محاکمه نشسته اند بپرسید که به چه سرنوشتی دچار شده ام و برای دفاع از ناموس خودم چرا چنین حکمی را صادر نموده اند ، چرا نباید در حقم قانون و عدالت را رعایت کنند . شاید قانون اجازه دفاع از ناموس را حکمش قصاص می داند و می خواهد من تابع یک مرد غریبه باشم . مردی که یک مدت مزاحم شده و حتی با مطلع نمودن خانواده اش و همسرانش نیز دست از مزاحمت بر نمی داشت تا اینکه مقتول در تعقیب منزل و همسرم بوده تا بداند که در صورت فرصت صبح زود حدود ساعت 8 که من و عروسم و فرزند کوچکم که در منزل حضور داشتیم درب منزل را زد و بعد از باز کردن درب وارد منزل شد و با در دست داشتن چاقویی که دو سر داشت مرا تهدید نمود تا ناموس خود را در اختیارش بگذارم و حتی اثرات چاقویش بر روی دستانم و بدنم باقی مانده است . و بنده حتی با داد و فریاد نتوانستم کسی را مطلع کنم که مرا نجات دهد و خود مجبور شدم با اسلحه ای که در منزل بود ، آن هم به قصد تهدید تا بترسد اما ناخواسته اسلحه به طرفش شلیک شد و بر زمین افتاد ودر حالی این قتل انجام گرفت که مقتول در چهار دیواری و بر روی فرش خودم بود اتفاق افتاد . آیا اگر بدهکار بودیم از طریق قانون آن هم با شوهرم مشکلش را حل می کرد اگر هر گونه ناراحتی که میان ما اتفاق افتاده بود چرا منتظر می شود که فرزندانم و شوهرم از منزل بیرون بروند و بعد با چاقو مرا تهدید کند که مشکلش را حل کند مگر قانون نمی تواند این گونه مسائل را حل کند اگر از طریق قانون نمی توانست با چندی از افراد ریش سفید بهانه اش را در میان می گذاشت اگر بدهکار بودیم خوب مدرکش را به قانون و یا شخصی مراجعه می کرد و تقاضای بدهیش را می کرد آیا حتما باید مشکلش را با گرفتن ناموس و حیثیت و آبروریزی من حل میکرد پس چرا قانون می گوید دفاع از ناموس باید حکمش قصاص باشد و حکمش باید اجرا شود چرا که من یک زن مسلمان می باشم و از تابعان شرعی و قانون و عدالت هستم . اما چنین بی عدالتی را و چنین بی قانونی را ندیده و قادر به تحمل آن نیستم چرا باید یک شخص زندانی اگر حکمش زندان می باشد یه قصاص محکوم نمایند و اگر قصاص باشد باید به ناحق 10 سال پشت میله های زندان چشم انتظار فرزندانش را تحمل نماید و در آخر بیاناتم از حضرت عالی تقاضا دارم و می خواهم تا پرونده ام را به جربان بیندازند تا حق خود و فرزندانم ضایع نشود این حقیر تابع قانون و عدالت هستم و در برابر آن محکوم بی عدالتی و بی قانونی در این مدت 10 سال حبس را می دانم و ازقاضی محترم این حقیر بخواهید و بپرسید که چرا بدون وکیل و مدرکی مرا محکوم به چنین حکمی نمودند وقتی که نه رابطه ای و نه کینه ای و نه دشمنی و نه عملی غیره شرعی در میان نیست جز دفاع ا ز ناموس خود چرا مرا به این سرنوشت دچار کرده اند .

از تمامی زحمات شما مقامات محترم نهایت سپاس را می نمایم .

شماره پرونده : 870831 : 87/106

شعبه 106 دادگاه آپادانا ، استان آذربایجان غربی

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours