سایت تهیه: حدود ده روز پیش خبری دریافت کردم از کانون دانشجویان مدافع حقوق بشر کُردستان که در آن اعلام کرده بودند یک زن 26 ساله فعال سیاسی کُرد به نام “زینب جلالیان” به اعدام محکوم شده است. در خبر آمده بود که اتهام او فعالیت در یکی از احزاب سیاسی کُرد بوده و در یک دادگاه چند دقیقه ای محارب شناخته شده است.
براساس قوانین جمهوری اسلامی یکی از مجازات هایی که برای محارب در نظر گرفته شده ، اعدام است و برای زینب هم این شدیدترین مجازات را دادگاه تعیین کرده است. چرا؟
سوالهای زیادی از ذهنم گذشت. زینب عضو کدام سازمان سیاسی بوده است؟ آیا هنگام دستگیری اسلحه داشته؟ خانواده اش چه میگویند؟ وکیل دارد؟ و از همه مهم تر سئوالی که بارها مطرح کرده ام و بی جواب مانده این که چرا دادگاه کسانی که به اتهاماتی نظیر عضویت در یک سازمان غیر قانونی محاکمه می شوند علنی برگزار نمیشود؟ تازه مگر می شود کسی را به اتهام عضویت در یک سازمان غیر قانونی (از نظر حکومت) با یک جلسه محاکمه به اعدام محکوم کرد؟ وسئوالهای بسیار دیگر.
می دانستم که برای خیلی از این سئوالها پاسخگویی وجود ندارد، اما حداقل خانواده “زینب جلالیان” که می توانند از وضع فرزند خود به من اطلاعاتی بدهند. بالاخره موفق شدم پدر زینب را پیدا کنم. در دهستانی در شهر ماکو در آذربایجان غربی .
تلفنی که به من داده بودند متعلق به همسایه بود. وقتی زنگ زدم به من گفتند 15 دقیقه دیگر دو باره زنگ بزن تا آقای جلالیان، پدر دختر را صدا کنیم.
با او حرف زدم. حرف هایش که تمام شد گوشی را درحالی سرجایش گذاشتم که زیرباران اشک من خیس شده بود. از خودم پرسیدم این چه حکایتی است که مردم کشور ما به آن دچار شده اند.
این گقتگو را خودتان بخوانید و یا گوش کنید .
◀️ خیلی خوب . خیلی ممنون ازتون . انشالله که دخترتان آزاد بشود.
– سلامت باشید. زحمت کشیدید. خیلی ممنون.
– خواهش می کنم خداحافظ.
+ There are no comments
Add yours