بررسی وضعیت بیکاران و اشتغال کشور در دهههای ۶۰ تا ۸۰ نشان می دهد که علاوه بر بالا رفتن میل افراد در ورود به بازار کار و افزایش تعداد بیکاران، ذائقه اشتغالی و سلایق افراد نیز در انتخاب شغل از بخش کشاورزی (فیزیکی) به خدمات در حال تغییر است.
بررسی روند نرخ بیکاری، تعداد شاغلین، نسبت شاغلین مرد و زن و همچنین رشد سالیانه جمعیت کشور نشان می دهد که به نسبت میزان تقاضای ورود به بازار کار، درصد جوانان جویای شغل و همچنین وضعیت تولید و کسب و کار دچار تغییر می شود که نگاه به نوسانات دهه های گذشته این تغییرات را بیشتر می نمایاند.
بر اساس این گزارش، در سال ۶۵ با وجود حدود ۱٫۵ میلیون نفر بیکار مرد و ۳۳۲ هزار بیکار زن ، نرخ بیکاری مردان ۱۲٫۹ درصد و زنان نیز ۲۵٫۴ درصد بوده که در این بخش رشد سالیانه جمعیت بیکار مردان ۶٫۹ و زنان نیز ۳٫۴ درصد گزارش شده است.
بررسی این نسبت در یک دهه بعد و در سال ۷۵ نیز حاکی از آن است که علیرغم کاهش تعداد بیکاران مرد از حدود ۱٫۵ میلیون نفر سال ۶۵ به ۱٫۱ میلیون نفر در سال مورد نظر و کاهش تعداد زنان بیکار به ۲۷۱ هزار نفر، نرخ بیکاری مردان نیز به ۸٫۵ و زنان نیز به ۱۳٫۳ درصد در سال ۷۵ به نسبت سال ۶۵ کاهش داشته است که باید گفت در این سال میزان رشد جمعیت بیکار نیز متوقف و منفی ۲٫۲ درصد شده بود.
بررسی وضعیت نرخ بیکاری و تعداد مردان و زنان بیکار در سال ۸۵ نیز نسبت به دو دهه قبل نیز نشان می دهد که تعداد بیکاران مرد در این سال به بیشترین میزان خود در دو دهه قبل گذشته یعنی به عدد بیش از ۲٫۱ میلیون نفر و زنان نیز به ۸۴۷ هزار نفر رسید که باعث افزایش نرخ بیکاری مردان از ۸٫۵ درصد سال ۶۵ به ۱۰٫۸ و در مورد زنان نیز از ۱۳٫۳ به ۲۳٫۳ درصد رسید. همچنین در این سال تعداد مردان بیکار دارای رشد ۶٫۱ درصدی و زنان بیکار نیز دارای رشد ۱۲٫۱ درصدی شد.
بررسی جمعیت اشتغال مردان در سالهای ۸۵ و ۷۵ ، ۶۵ نیز حاکی از آن است که بیش از ۱۰ میلیون نفر از مردان در سال ۶۵ مشغول به کار بوده اند که نرخ اشتغال آنها نیز ۸۷٫۱ درصد بوده است. ۹۷۵ هزار نفر از زنان نیز در این سال با نرخ اشتغال ۷۴٫۶ درصد مشغول به کار بوده اند.
ورود ۱۰ میلیون نفری کارجویان به بازار کار
جمعیت حدود ۱۳ میلیون نفری مردان شاغل سال ۷۵ و حدود ۱٫۸ میلیون نفری زنان شاغل در همان سال با نرخ اشتغال ۹۱٫۵ درصدی مردان و ۸۶٫۷ درصدی زنان به جمعیت شاغل حدود ۱۸ میلیون نفری مردان در سال ۸۵ و حدود ۳ میلیون نفری زنان در همان سال با نرخ مشارکت ۸۹٫۲ درصدی مردان و ۷۶٫۷ درصدی زنان تبدیل شد.
کشاورزی، صنعت و خدمات در دهه های گذشته بیشترین سهم را در ایجاد اشتغال به خود اختصاص داده اند به نحوی که بیش از ۲۹ درصد اشتغال مردان و ۲۶ درصد اشتغال زنان در سال ۶۵ از طریق کشاورزی و حدود ۲۶ درصد مردان و ۲۳ درصد اشتغال زنان نیز از طریق صنعت و همچنین ۴۲ درصد اشتغال مردان و حدود ۴۳ درصد اشتغال زنان نیز در بخش خدمات بوده است.
تغییر محسوس ذائقه اشتغال افراد از فیزیکی به خدماتی
این نسبت در سال سال ۷۵ به ترتیب برای مردان حدود ۲۴ درصد و برای زنان نیز در کشاورزی حدود ۱۷ درصد بوده است. ۳۰ درصد مردان و ۳۴٫۵ درصد زنان نیز در این سال مشغول به کار در صنعت بوده اند. حدود ۴۷ درصد اشتغال مردان و حدود ۵۷ درصد اشتغال زنان نیز در سال مورد بررسی مربوط به خدمات بوده است.
در سال ۸۵ ارتباط شغلی مردان و زنان با بخش کشاورزی به حدود ۱۹ و ۱۵ درصد کاهش یافت. در بخش صنعت مردان با حدود ۳۳ درصد و زنان نیز با ۲۵ درصد فعال بوده اند. خدمات در سال ۸۵ سهم بیشتری از اشتغال را به خود اختصاص داده است به نحوی که حدود ۴۷ درصد اشتغال مردان و ۵۷ درصد از اشتغال زنان در این سال از طریق فعالیتهای خدماتی صورت گرفته است.
زنان شاغل؛ پیشتاز در ارتقای سطح تحصیلات
نسبت تحصیلات عالی زنان شاغل از ۱۸٫۱ درصد در سال ۶۵ به ۲۷٫۵ درصد در سال ۷۵ و ۳۶٫۷ درصد در سال ۸۵ افزایش یافته است. در این بخش مردان از نسبت ۶٫۴۵ درصد سال ۶۵ به ۱۰٫۱ درصد سال ۷۵ و ۱۳ درصد سال ۸۵ رسیده اند.
مهم ترین نتایجی که می توان از بررسی وضعیت اشتغال دهه های ۶۰ تا ۸۰ گرفت این است که میل به استقلال مالی، افزایش سطح تحصیلات، توانمند سازی زنان و دختران از طریق مهارتهای شغلی در کنار افزایش سطح تخصص افراد باعث حضور بیشتر زنان در عرصه های کار و اشتغال شده است.
مکانیزه شدن فعالیتهای کشاورزی، ادغام برخی نقاط روستایی، مهاجرت نیروی کار به شهرها و مشارکت در کارهای غیرکشاورزی باعث کاهش مشارکت مردان و زنان در اشتغال این بخش شده است.
+ There are no comments
Add yours