درخواست آزادی زنان محبوس نپالی: اعتقاد دارم اگر نوزادم را بیرون ببرم، خداوند خشمگین می شود

۱ min read

چالرز هاویلند / ترجمه فریبا شهلایی-3 اردیبهشت 1389

مدرسه فمینیستی: در نپال، محبوس کردن مادران تازه زایمان کرده و زنان در دوران عادت ماهانه شان رسمی است متداول. در این رسم دیرینه، که بسیار معمول است، زنان را مجبور می¬کنند در شرایط غیر بهداشتی و در انزوا زندگی کنند. اما با توجه به هم صدایی برای پایان دادن به این حبس شدگی، تغییرات آرام آرام در راه است.

دادلدورا، نپال: یک نوزاد یازده روزه پسر در تاریکی گریه می کند. اواسط روز است، اما اجازه داده نمی¬شود این نوزاد را که بعد از تولد به این اتاق مخصوص آورده شده، بیرون برند. اتاقی که از بقیه خانه جدا است.

فقط مادر جوانش، باسانتی دوی بهول، می¬تواند به او دست بزند. این مادر جوان فقط می¬تواند به فاصله-ای اندک از اتاق دور شود. نمی¬تواند با دیگران ارتباط داشته باشد زیرا برطبق مرسومات اجتماعی، او تا یازده روزه¬گی فرزندش نجس است. او می گوید: « کاری انجام نمی دهم.»

«فقط نان خشک، سبزیجات و برنج می خورم و اجازه ندارم حبوبات و گوشت بخورم. نمی توانم به هیچ ظرف و ظروفی دست بزنم و به قسمت اصلی خانه بروم. فقط برای شستشوی خود و شستن لباسهایم می توانم بیرون بروم.»
این رسم محبوس کردن زنان، chhaupadi نامیده می شود که شامل عادت ماهانه نیز می باشد.

در مناطق دیگر نیز، بعضی از انواع حبس شدگی در دوران عادت ماهانه متداول است. اما در اینجا، در غرب نپال، این مسئله ابعاد گسترده تری دارد، برای مثال بعضی مواقع محل زندگی یک زن به جاهای غیر بهداشتی همانند طویله ها و آلونک ها محدود می¬شود.

«ای کاش یکی می آمد و از کودکم نگه داری می کرد تا گریه نکند. ای کاش این رسم از بین می رفت.»

دیوان عالی نپال افراط در محبوس نگه داشتن زنان را غیر قانونی اعلام کرده است، اما متاسفانه این رسم هنوز هم به¬طور گسترده متداول است.

مدافعان رسوم سنتی

اتاقی که باسانتی دوی نوزادش را به آرامی میان بازوانش تکان می¬د¬هد، نمور، تاریک و خفه است. از بیرون، از حیاط، صدای خنده¬ی خویشاوندان و همسایگانش را می¬شنود. برای وارد شدن به اتاقش، باید از انباری که الوارها و خیش¬های چوبی روی هم تلنبار شده، گذشت و وارد جایی بسیار تاریک شد که فقط نور باریکی از لای در، آن را روشن می کند.

می گوید: «ای کاش می توانستم دور و بر گشتی بزنم. ای کاش کسی می آمد و نوزادم را ساکت می کرد. ای کاش می شد این سیستم را از بین برد.»

دهکده دیل، جایی که او زندگی می کند، از جاده 2 ساعت فاصله دارد و باید از سر بالایی پر شیب و مارپیچ گذشت.

این مکان، جایی است با مناظر بی نظیر و خانه هایی پوشیده از گِل و سنگ با شعارهایی در حمایت از مائوئیست ها بر روی دیوارهایشان؛ اکنون قدرت بر دستان شورشیان سابق است.

در این جا، در هر خانه ای سیستم chhaupadi کاربرد دارد. این رسمی است که مادر شوهر باسانتی دوی، دورگا دوی سارکی، از آن دفاع می کند.

سارکی می گوید: «اگر این رسم را به جا نیاوریم، خداوند خشم خود را بر ما فرود خواهد آورد. عروسم به نوزادش شیر می دهد پس چگونه می تواند غذا بپزد؟ این دور و بر همه این کار را انجام می دهند، ما هم همین طور. او اگر غذای معمولی بخورد، مریض می شود.»

در دهکده ای دیگر، پادما دوی دوبا، مادر جوان حبس شده مشابهی می گوید: من خودم اعتقاد دارم که اگر نوزادم را بیرون ببرم، خداوند خشمگین شده، کودکم بیمار می شود. درست است که تحملش بسیار سخت است ولی چاره ای نیست، چون نظام ما این چنین است.»

جا و غذای آن ها اغلب غیر بهداشتی و آلوده است. آنها با گاوها و فضولاتشان هم خانه می شوند و گاهی در مکانی زندگی می کنند که از دهکده فاصله دارد، جایی تنگ و بدون تهویه .

حتی وقتی او در دوران عادت ماهانه¬اش بسر می¬برد نیز همین اتفاق می افتد. می¬گوید: «به مدت پنج روز نه می¬توانم وارد خانه شوم و نه می توانم آشپزی کنم. اگر چیزی را لمس کنم، مرتکب گناه شده ام.» او از این مسئله ناراحت است و امیدوار است روزی این رسم و رسوم ریشه¬کن شود.

عواقب وحشتناک

اعتقادات مرتبط با این رسم، در مناطق مختلف نپال متفاوت است. در غرب نپال، بعضی از مردم معتقدند اگر زنی که تازه زایمان کرده و زنی که در دوران عادت ماهانه به سر می برد، در داخل خانه بماند، بد یمنی گریبان تمامی اهالی خانه را خواهد گرفت؛ حتی شیر گاوها به خون تبدیل خواهد شد!

تابستان گذشته، دختری پانزده ساله بر اثر اسهال از دنیا رفت. او به علت خوابیدن در طویله به این بیماری مبتلا شده بود. حتی کسی حاضر نشد این دختر بیمار را به خانه بهداشت برساند.

در بزرگ ترین بیمارستان منطقه غرب دور، گانش بهادر سینگ، پزشک ارشد می گوید:«chhaupadi اثرات کاملا زیان¬باری بر مادرانی که تازه زایمان کرده اند، دارد. در این دوران مادران و نوزادان باید تغذیه مناسبی داشته باشند. آن ها نیازمند عشق و مراقبت هستند. اما محیط غیربهداشتی، برای آن ها چیزی جز عفونت و تب را به دنبال ندارد… مادران، که اغلب کم خون هستند، در این گونه مواقع به تزریق خون نیازمندند.»

پافشاری بر اصلاحات

تغییر در راه است. بسیاری از والدین، زنان جوان را در مواقع ضروری به مراکز درمانی می برند.

زنان بر مقبول نبودن این رسم صحه می¬گذارند، و مردانی همچون، گانش، شوهر باسانتی دویل، نیز از این رسم پیروی نمی کنند. فعالیت او در حزب مائوئست باعث شده تا چشمانش بر روی واقعیت باز شده، متوجه نیاز به تغییر شود. او خواستار برچیده شدن این رسم است.

او می گوید: «من آداب و رسوم را نادیده گرفتم. با وجود مخالفت والدینم، نوزادمان را از خانه بهداشت، محل تولدش، به خانه آوردم. می¬خواستم به همسرم غذای معمولی بدهم اما نمی¬توانم بیش از حد به خواسته¬های والدینم بی توجهی کنم. همه چیز را به یکباره نمی توان تغییر داد. این روند باید به آرامی و به تدریج اتفاق بیفتد.»

داواکی شاهی با این امر موافق است. او در موسسه خیریه محلی به نام رشد زنان روستایی و کار می کند و برای حمایت از تغییر به نقاط مختلف سفر می کند.

اقدامات او و دیگران قابل تقدیر است، اقداماتی واقعی برای حداقل تغییر در این منطقه.

حتی اگر از انبارها استفاده شود، احتمالا تمیزتر خواهد بود و از همنشینی حیوانات به دور. زنان تغذیه بهتری خواهند داشت. اما متاسفانه “ترس” این رسم را هنوز زنده نگه داشته است.

دواکی شای می گوید: «اگر کسی این رسم را نادیده بگیرد و نوزاد بیمار شود، مردم می گویند این اتفاق به علت رعایت نکردن رسم chhaupadi افتاده. در دهکده ای، ساکنان محلی اتاقک حبس شدگی را خراب کردند. پای یکی از آن ها در حین انجام کار شکست. همه گفتند چون او کار بدی انجام می داده، این اتفاق افتاده .»

با وجود این اقدامات، باسانتی دوی هنوز هم برای انجام کارهایی همچون شستشو باید به بیرون از دهکده، دور از همنوعانش، برود.

در یازدهمین روز، موعد حبس شدگی به پایان می¬رسد. یک روحانی مراسم دعای خیر را انجام داده، سر نوزاد را برای اولین بار به سمت خورشید می گیرد. بعد، روی سر مادر برنج و آرد پاشیده، او را “تطهیر” می کند.


منبع: بی بی سی

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours