در نشست نقد و بررسی کتاب “فمینیسم و زیبایی‌شناسی”: نظریه “هنر برای هنر” زنان هنرمند را به حاشیه راند

11 تیر 1389

رئیس دانشگاه الزهراء با اشاره به اینکه در نگاه سنتی اثر هنری برای هنر است و نه برای سودمندی، گفت: بر این اساس اگر اثری جنبه کاربردی داشته باشد و برای سود باشد، دیگر اثری هنری تلقی نمی‌شود و بر این اساس دیدگاه سنتی توانست زنان را که در خلق آثار و صنایع دستی چیره دست بودند به حاشیه براند.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب “فمینیسم و زیبایی‌شناسی” نوشته “کارولین کرس‌میر” با حضور افشنگ مقصودی، مترجم، و محبوبه مباشری رئیس دانشگاه الزهراء عصر چهارشنبه نهم تیرماه در سرای اهل قلم برگزار شد.

دکتر محبوبه مباشری در این نشست با اشاره به اینکه رویکرد و نگاه نویسنده، فمینیستی است، گفت: این کتاب، اثری فلسفی به شمار می‌رود و نویسنده از منظری فلسفی به هنر نگریسته است. کتاب دارای 11 انگاره است که برخی از این انگاره‌ها با فرهنگ ما متفاوت است و لذا در متن ترجمه نیز حذف شده است.

وی افزود: ترجمه کتاب کاری سخت و دشوار است. سؤال این است که آیا متن مشکل بوده یا ترجمه به صورت سخت و دشوار ارائه شده است. باید توجه داشت که گاهی وفاداری کامل به متن در ترجمه، باعث می‌شود که پیچیدگی متن اصلی حفظ شود و گاهی متن فدای ترجمه می‌شود و روان سازی در ترجمه به محتوای متن اصلی لطمه می‌زند.

این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: با توجه به آشنایی مترجم اثر با حوزه مربوطه انتظار می‌رفت که سادگی در ترجمه رعایت شود. کتاب در 6 بخش نوشته شده و در پیشگفتار، نویسنده هدف از مطالب کتاب را می‌آورد و در بخشهای کتاب آنها را به صورت مبسوط مطرح می‌کند.

مباشری افزود: کتاب با بیان روشن به نقش جنسیت در زیبایی‌شناسی می‌پردازد. سبک نویسنده، سبکی روان است و چون نظرات خود را همراه با مثال بیان می‌کند، مطالب را خوب منتقل می‌کند. نویسنده معتقد است که پیوند محکمی میان جنسیت و فرهنگ وجود دارد. نویسنده در این کتاب به نگاه سنتی “مرد برتر” اشاره می‌کند و می‌گوید این نگاه مرد برتری در زیبایی‌شناسی و هنر هم مطرح است. او می‌گوید بر اساس دیدگاه سنتی، پدیدآورنده اثر هنری، مرد بودن اثر را به ذهن متبادر می‌سازد.

وی در ادامه با اشاره به اینکه آنچه خواهد گفت دیدگاه نویسنده در کتاب است، تصریح کرد: چون کار هنری دارای مرتبه والایی است لذا خالق این اثر والا است و چون این دیدگاه حاکم است که مردان بالاتر هستند لذا آنان خالق اثر هنری هستند. بر اساس دیدگاه نویسنده، نگاه سنتی نبوغ را خاص مردان می‌داند و لذا مردان خالق آثار هنری بزرگ هستند و زنان در خلق این آثار نقشی ندارند. بر این اساس فمینیسم تمام ارزشهای زیبایی شناختی گذشته را رد می‌کند.

رئیس دانشگاه الزهراء در ادامه یادآور شد: در نگاه سنتی اثر هنری برای هنر است و نه برای سودمندی. بر این اساس اگر اثری جنبه کاربردی داشته باشد و برای سود باشد، دیگر اثری هنری تلقی نمی‌شود و بر این اساس دیدگاه سنتی توانست زنان را که در خلق آثار و صنایع دستی چیره دست بودند به حاشیه براند.

وی در ادامه با اشاره به محتوای فصول کتاب خاطر نشان کرد: فصل اول کتاب “هنر و هنرمندان” نام دارد و نویسنده در این فصل ایده‌ای را در باب زیبایی شناختی مطرح می‌کند. او می‌گوید جهان ارزشهای مردانه در پیوند با ذهن است و جهان ارزشهای زنانه در پیوند با ابژه و بدن. بر این اساس مرد به روح تشبیه می‌شود و زن به جسم. در جایی دیگر مرد به آسمان تشبیه می‌شود و زن به زمین.

وی افزود: در بخش دوم کتاب که “خوشی‌های زیبایی شناختی” نام دارد، نویسنده به بررسی دیدگاه‌های کانت در مورد هنر می‌پردازد. نکته قابل توجه این است که تاریخ را مردان نوشته‌اند و اگر اثری از هنرمند زن وجود ندارد به خاطر این مسئله نیز می‌تواند باشد. زن و مرد اگر چه به لحاظ فیزیولوژی متفاوت هستند و هر کدام برای کاری ساخته شده‌اند، ولی میان آنها تفاوت وجود دارد و نه تبعیض و گویی فمینیسم به این نکته توجه ندارد.

وی تصریح کرد: در نظریه سنتی هنر، خالق اثر هنری مرد است مگر اینکه امضای زنی پای آن باشد ولی کانت هنر را به جنسیت مربوط نکرد. در حالی که شخصی مانند شوپنهاور می‌گوید که زنان توان آفرینندگی هنری را ندارند. نویسنده در فصل سوم که “آماتورها و حرفه‌ای‌ها” نام دارد این سؤال را مطرح می‌کند که چرا در طول تاریخ انگاره‌های آفرینشی زنان وجود ندارند. بر اساس دیدگاه نویسنده آماتورها به کسانی گفته می‌شود که در خلوت هنر می‌آفرینند و نمایش آن اثر در خلوت خانواده صورت می‌گیرد.

رئیس دانشگاه الزهراء در ادامه افزود: بر این اساس زنان توان عرضه اثر خود را در عرصه عمومی نداشتند و نمی‌توانستند در مکانی عمومی حضور یابند و هنر خود را عرضه دارند. نویسنده یکی از علل ممنوعیت حضور زن در اجتماع را “نگاه خیره” در اجتماع می‌داند.

وی تصریح کرد: فصل چهارم کتاب “جنسیت‌گرایی پنهان” نام دارد. نویسنده در این فصل میان حواس پنجگانه و والایی آنها تمییز قائل است و می‌گوید در دیدگاه سنتی حس چشایی که ویژگی استعلایی حواس دیداری و شنیداری را ندارد در حوزه ادراکات زنان است. نویسنده در مقابل معتقد است که این حواس مثل حس چشایی با فرهنگها و باورهای اجتماعی ما ارتباط دارند. او می‌گوید خوراک بیانگر باورهای اجتماعی و نوعی هنر است.

این استاد دانشگاه در ادامه خاطر نشان کرد: نویسنده در بخش دیگر کتاب به بررسی “هنر چیست؟” می‌پردازد. او در این بخش تعاریف گوناگون از هنر را ارئه می‌کند و نهایتاً به تعریف فمینیسم می‌رسد. از آنجا که دیدگاه‌های فمینیسم در مورد هنر متفاوت است، نویسنده نتوانسته تعریفی از هنر ارائه دهد. در کل دیدگاه‌های فمینیستی در مورد هنر جنبه ساختارشکنانه دارند و تئوری‌های زیبایی‌شناختی گذشته را رد می‌کنند.

مباشری در پایان تصریح کرد: بر این اساس فمینیسم هنرهایی با درون مایه خون، مرگ، پوسیدگی و زوال و … را که جنبه ساختارشکنانه دارند ترویج می‌کند. آنها معتقدند که بیزاری غریزی‌ترین و مادی‌ترین نیاز انسان است و باعث می‌شود که انسان سرانجام به والایی برسد. فراگیری مفهوم بیزاری در هنر فمینیسم واکنشی به آرمانهای نظریه‌های سنتی در مورد هنر است.

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours