مادری در بند را ، دریابیم (برای زهرا فرج زاده)

29 تیر 1389

یاری یول: در اعلامیه اخیر جمعی از فعالان حرکت ملی آذربایجان نا م دو زن دیده میشود ( زهرا فرج زاده و حمیده فرج زاده ) اما زهرا فرج زاده وضعیت متفاوت تری از دیگر زندانی های نامبرده شده دارد گفته میشود وی دارای کودکی سه ساله است و برای پی گیری وضعیت پرونده قضایی همسرش به دادسرای تبریز مراجعه و دستگیر شده است و اکنون پس از گذشت نزدیک به یک ماه از زمان دستگیری این” مادر” ، وضعیت روحی و روانی “کودک” سه ساله اش نامناسب است و دادسرای تبریز ازهرگونه دیدار و ملاقاتی با پدر و مادراین کودک ممانعت میکند و بستگان این خانواده هیچ اطلاعی از وضعیت آنان ندارند.

این کودک سه ساله و بی پناه اولین کودکی نیست که هر دو والدینش همزمان ،بخاطر باور هایشان دستگیر و زندانی شده اند مدتهاست گوش های مردمان این سرزمین به شنیدن خبر هایی اینچنین عادت دارد.

………………………………………………………………………………….

قرار بود این سرزمین بهشت برین را به زیر پای مادرانش بکشد اما امروز “مادری ” خود شکنجه است تا لبان مادرانش را دوخته تر نگه دارد ، صدایش را فرو تر آرد تا به آسمانی فراتر از بام “مطبخ خانه ” شوهرانشان حتی نگاهی نیاندازند .

مادری خود شکنجه میشود تا برای شوهرش زن ناشزه نشود ، تا وارثان شوهر به حکم شرع اموالش را تصرف کنند، که قاضی مهرش را حلال کند و امنیت کشور، امنیت جان فرزندانش را تهدید نکند و برای باز جو تا اعتراف بگیرد …

مادری گروگانی است برای تمکین مادران ،موضوع معامله است برای دادن حق مادری ، حق السکوتی است برای لب دوختن ، سندی خدشه ناپذیر است برای گرفتن حکم محکومیت سیاسی …

مطالب مرتبط

+ There are no comments

Add yours